بیوگرافی و معرفی هیدتاکا میازاکی
نمیدونم چند نفر از شمایی که مشغول خوندن این مقاله هستید، با سری بازی های Dark Souls و بلادبورن آشنایی دارین. خُب اگه یک گیمر سرسخت و همه فن حریف باشین حتما تجربه این دست بازیها رو داشتین. در اولین دقایق بازی شاید سخت بودن بازی کلافتون بکنه ولی در عین حال یک حس کنجکاوی توام با سرسختی در وجودتون شما رو به ادامه بازی تشویق میکنه. بازی ای که به سختی میشه از پس دشمنان براومد و به شما این قابلیت رو نمیده که هر لحظه و هر مکان بازی رو ذخیره کنید و بعد ادامه بدین، با این وجود، اینها تنها ویژگیهای بازی نیستند. طراحی مراحل فوق العاده، جذابیت، تنوع اسلحه و لباس، پیچیدگی و در عین حال زیبایی و حماسی بودن داستان و ... همه و همه گویای این هستند که یک ذهن نابغه و خلاق پشت ساخت این بازی قرار داره. ذهنی که این جسارت و جرات رو به خودش داده تا مرزهای کلیشه ای بازی سازی رو بشکنه و بازی ای بسازه که در کمال سخت بودن عطش مبارزه و ادامه دادن رو در گیمر ها ایجاد کنه.
این ذهن جسور و زیبا متعلق به کسی نیست جز هیدتاکا میازاکی (Hidetaka Miyazaki) ، کارگردان و طراح مرحله ای که در حال حاضر مدیریت شرکت نام آشنای From Software را عهده دار هست. ایشان رو با کارهایی مانند سری بازی های دارک سولز ، بلادبورن ، Demon Souls و Armored Core میشناسیم، کسی که در مورد انگیزه اش از ساخت بازی های دشواری چون Dark Souls این جمله رو به منتقدان گفت :
" ما نمیخواهیم گیمرها از باخت مکرر (Game Over) در بازی بترسند، بلکه از تسلیم شدن باید بترسند. چون یک گیمر واقعی هیچ وقت تسلیم نمیشود !"
هیدتاکا ابتدا در سال 2004 به عنوان برنامه نویس وارد شرکت From Software شد که به گفته خودش "اولین باری بود که در زندگی دنبال هدف جدیدی بودم و از اونچه که در زندگیم میگذشت خسته شده بودم." ، همین جمله کافیه تا کنجکاو بشیم و سری به دنیای کودکی این فرد موفق مانند تمام افراد موفق دیگر بزنیم.
هیدتاکا متولد سال 1975 در یکی از شهرهای حومه توکیو به نام شیزوکاست. خودش در مورد کودکیش میگه : " برخلاف تمام همسن های خودم هیچ رویا و هدفی در سر نداشتم و آدم جسوری نبودم." پدر و مادرش کارمندان ساده دولتی بودند و جزو خانواده های فقیر به حساب میومدند. اونها به خاطر درامد پایین امکان خرید کتاب های غیر درسی رو برای فرزندشون نداشتن به همین خاطر هیدتاکا کتاب های مورد علاقه خودش رو از کتاب خونه به امانت میگرفت. موضوع های مورد علاقه هیدتاکا کتابهایی با موضوعات حماسی و اساطیری باستانی بود. به گفته خودش: " من هیچی از این کتاب ها نمیفهمیدم ! مگه از یک پسر بچه دبستانی چه توقعی میشه داشت ؟! من ابتدای کتاب رو میخوندم و به محض اینکه به جایی از کتاب میرسیدم که دیگه چیزی متوجه نمیشدم چشمام رو میبستم و میذاشتم ذهنم و تخیلم داستان رو برای خودش ادامه بده !"
هیدتاکا بدون هیچ انگیزه و امید به آینده در رشته علوم اجتماعی فارغ التحصیل شد و سپس در شرکت آی تی اوراکل شروع به کار کرد. یک روز به پیشنهاد یکی از همکارانش شروع به تجربه بازی Ico کرد که باعث شد زندگی این مرد کاملا عوض بشه ! بعد از این بود که هیدتاکا تصمیم گرفت تا به عنوان برنامه نویس در یک شرکت بازی سازی مشغول به کار بشه، مشکل اینجا بود که فقط یک شرکت حاضر شد با بی تجربگی هیدتاکا اون رو استخدام کنه و اسم اون شرکت From Software بود !
ابتدا کارش رو به عنوان برنامه ریز برای بازی Armored Core شروع کرد و کارش روی این پروژه رو تا پایان 2 دنباله ی بازی ادامه داد و بعد از اون شرکت From Software شروع به کار روی ایده بازی Demon Souls کرد که چون به نظر مدیران شرکت این یک ایده شکست خورده بود کاملا رها شد. ولی هیدتاکا عاشق دورنما و چشم انداز بازی های نقش آفرینی (RPG) شده بود و دید که می تونه تمام تخیلات و افکار دوران بچگی اش رو با ایده بازی ادغام کنه و از یک پروژه شکست خورده یک شاهکار خلق کنه، به همین خاطر پیشنهاد کار دوباره روی پروژه Demon Souls رو مطرح کرد. میازاکی در رابطه با پیشنهاد ساخت دوباره ی Demon Souls میگه :
" با خودم فکر کردم که اگه بهشون پیشنهاد بازسازی پروژه رو بدم و از هر طریقی بتونم کنترل پروژه رو به دست بگیرم ، اونوقت میتونم اون رو به بازی ای که خودم میخوام تبدیلش کنم. در هر صورت چیزی رو از دست نمیدادم چون اون پروژه در حالت عادی شکست خورده بود.".
کار روی پروژه Demon Souls شروع شد و هیدتاکا با تلاش زیاد سعی کرد تمام ایده هایی رو که داشت روی بازی پیاده سازی بکنه. پروژه در سال 2009 به پایان رسید و تصمیم بر این شد که فروش خودش رو در همایش Tokyo Game Show شروع کند، ولی متاسفانه مورد توجه منتقدین قرار نگرفت و نسخه های خیلی کمی از اون به فروش رفت.
هیدتاکا علت شکست بازی اش رو عدم انتشار اون در کشورهایی غیر از ژاپن و سرسختی و مقاومت منتقدین از بها دادن به ایده های جدید میدونست برای همین دست از تلاش بر نداشت و به دنبال کسی گشت که بتونه بازی اش رو خارج از ژاپن هم منتشر کنه. پروژه جدیدی به نام Dark Souls شروع شد با همون خمیر مایه بازی Demon Souls چرا که هیدتاکا باور داشت که جهان بازی سازی باید سبک و بازی اون رو به عنوان سبکی نوین در بازی های نقش آفرینی بپذیره. بازی در سال 2011 ساخته شد و به پایان رسید و در کمال ناباوری مورد توجه تمام منتقدین سراسر دنیا قرار گرفت و به فروش قابل توجهی دست پیدا کرد. هیدتاکا حالا به اونچه که میخواست رسیده بود و راه رو برای ساخت ادامه بازی هموار میدید و به همین خاطر شروع به ساخت دنباله ای به نام Prepare to Die برای بازی Dark Souls کرد. اینجا بود که شرکت سونی به هیدتاکا پیشنهاد ساخت عنوانی انحصاری برای پلی استیشن را داد آن هم بر روی کنسول های نسل هشتم ! و ایده ی ساخت بازی بلادبورن شکل گرفت. به گفته خودش این بازی هم دی ان ای (DNA) بازی های قبل رو حمل میکرد ولی طراحی مرحله و اتمسفر بازی کاملا جدید و متفاوت بود. میازاکی به خاطر اینکه ساخت بازی بلادبورن تمام وقتش را میگرفت نمیتونست همزمان بر روی ساخت Dark Souls II هم کار کنه به همین خاطر یک تیم را زیر نظر خودش مامور ساخت و اتمام پروژه دارک سولز 2 کرد و خودش به عنوان کارگردان و مدیر پروژه به ساخت بلادبورن پرداخت. بعد از انتشار بازی دارک سولز 2 و موفقیت چشمگیر اون ، هیدتاکا میازاکی در سال 2014 به عنوان مدیر ارشد شرکت From Software منسوب شد.
" برخلاف تمام همسن های خودم هیچ رویا و هدفی در سر نداشتم و آدم جسوری نبودم "
موفقیت های بسیاری برای From Software به دست اومد و در پی آن ادامه بازی های Dark Souls که شامل بسته های الحاقی (DLC) برای دارک سولز 2 و انتشار سری سوم این مجموعه در سال 2016 بود هم ساخته شد. پس از آن هیدتاکا میازاکی در مارچ 2016 اعلام کرد که برای مدتی قصد داره از سری بازی های Souls فاصله بگیره و روی پروژه ها و بازی های جدیدی تمرکز کنه.
میازاکی در مورد ادغام ایده هاش با سبک بازی هایی که تا به حال ساخته شده گفته :
" بازی های من از سه عنصر اصلی مبارزه ، هیولا و اکتشاف تشکیل شده که مثل اون رو در بازی Dungeons and Dragons شاهد بودیم ولی برای اینکه شکل خاص و منحصر به فرد خودشون رو داشته باشن اونها رو در محیط های ترسناک و پیچیده -که اکثرا از معماری اروپایی الهام گرفته شده – و پر از عناصر شیطانی هستش قرار دادم تا وقتی که گیمر در حال گشت زدن هست مجبور بشه تا از نبوغ خودش در شکل دهی مبارزات پیچیده علیه این عناصر استفاده کنه تا بتونه از پس موانع بر بیاد و اونارو پشت سر بزاره."
سبک بازی هایی که Hidetaka Miyazaki وظیفه ساخت اونها رو به عهده داشته یک تفاوت عمده با دیگر بازی های هم ترازش داره و اون سبک مبارزه هست. اغلب مبارزات در این دست از بازی ها شامل ترکیب کردن زدن دکمه ها برای اعمال کمبو های پیچیده (Button-Bashing) بر روی دشمنان میباشد ولی نکته اینجاست که هیدتاکا این سبک رو به واقعیت نزدیک تر کرده به این صورت که پیچیدگی در کمبو زدن شما در این بازی زیاد ملاک نیست. بلکه باید با دقت و وسواس منتظر بمونید تا وقت مناسب برای ضربه زدن به دشمنتون فرا برسه و در ادامه با جاخالی دادن و دفاع از خودتون منتظر بشید تا دوباره فرصت ضربه زدن رو پیدا کنید.
شخصیت هدیتاکا در بین همکاران ، کارمندان و طرفدارانش بسیار محبوب ولی در عین حال مثل بازی هایش برای دیگران مبهمه. در هیچ فیلمی تا به حال ظاهر نشده و هنگام ملاقات با دوستان و طرفداران هرگز از زندگی شخصی اش صحبتی نکرده و مسایل شخصیش رو همیشه به صورت یک راز پیش خودش نگه میداره و در کنفرانس ها بحث ها رو به سمت بازی ها و تیمش متمرکز میکنه. میازاکی به همه ثابت کرد که همیشه این امکان هست که از کوچه ها و زیرگذر های تیره و تار توکیو یک فرد با یک ذهن خلاق متولد بشه که روزی بتونه تمام مرزهای بازی سازی رو بشکنه و سبکی جدید رو به علاقه مندان به این دنیای پر از شگفتی هدیه بده ... همیشه به یاد داشته باشین برای به وجود اومدن ایده های خلاق و ناب نیازی به معجزه نیست !
نظرات (6)