نویسنده: اشکان فرجادی شنبه، 16 ارديبهشت 1396
ساعت 18:25

معرفی استودیو بازی سازی EA DICE

4.75 از 5

همه ی شما حتما با بازی های معروفی چون بتلفید ( Battlefield ) یا Mirror’s Edge  اشنا هستید و با اونها خاطره دارید ولی ایا می‌دونید چه شرکتی در ساخت این بازی ها نقش داشته؟ درست حدس زدید شرکت سازنده ی این بازی ها شرکت معروف و نام آشنای DICE می باشد که بازی های معروف دیگری از جمله Medal of Honors و Star Wars: Battle Front را در کارنامه خود دارد ، همچنین سازنده و توسعه دهنده موتور بازی سازی معروف Frostbite نیز هست که هم اکنون موتور اصلی ساخت بازی در شرکت EA و جزو موتور های مطرح بازی سازی به حساب می آید

اگر موافق هستید، کمی به پیشینه ی درخشان این شرکت نگاهی بیاندازیم :

استودیو بازی سازی DICE  (مخفف Digital Illusions Creative Entertainments) یک توسعه دهنده ی بازی های کامپیوتری می باشد که ساختمان اصلی آن در استکهلم سوئد واقع شده. این شرکت درماه می سال 1992 توسط 4 بنیان گذار اصلی آن به نام های اولف ماندورف (Ulf Mandroff) اولوف گوستافسون (Olof Gustafsson) فردریک لیلیگرن (Fredrik Liliegren) و اندراس اکسلسون (Andreas Axelsson) پایه گذاری و افتتاح شد. جالب است بدانید که چون بنیانگداران این شرکت در دانشگاه واکسجو مشغول به تحصیل بودند تصمیم بر این گرفتند که شرکت خود را در یکی از اتاق های خوابگاهشان تاسیس کنند و این شعار را برای شرکت کوچک خودشون انتخاب کردند:

"همه ما اشتیاق ساخت چیزهای خارق العاده را داریم."

در طول این مدت سری بازی های معروف Pinball  همچون Pinball Fantasies و Pinball Dreams  را برای کامپیوتر های آمیگا (Amiga) توسط این گروه ساخته شد. بعد از موفقیت سری بازی های پین بال ، شرکت با سود به دست اومده در سال 1994 به شهر گوتنبرگ (Guttenberg) منتقل شد و تا سال 2005 به عنوان مقر فرماندهی شرکت دایس همانجا باقی ماند. پس از کار بر روی بازی های کوچک سرانجام در سال 2002 بود که بزرگترین اتفاق در تاریخچه این شرکت رقم خورد ، انتشار بازی بتلفیلد 1942 که سود ناشی از تولید و عرضه بازی و بسته های الحاقی اون چیزی حدود 55 میلیون دلار بود! همین کافی بود تا آینده دایس و چهار بنیانگذارش برای همیشه دستخوش تغییر شود.

DICE Stockholm

ساختمان استودیوی دایس در استکهلم

Dice Los Angeles

ساختمان dice در لوس آنجلس

جای تعجب نداره که این شرکت کوچک پس از موففیت های بزرگش توجه شرکت نام آشنای EA را به خودش جلب کرد . شرکت EA در نوامبر سال 2004 علاقه خود به خرید این شرکت را اعلام کرد و نهایتاً در 31 مارچ 2005 موفق شد که 62 درصد این شرکت را با پرداخت 23 میلیون دلار به نام خود ثبت و سپس نام EA DICE را به عنوان اسم جدید این شرکت انتخاب کنه.

سربلندی شرکت دایس با نشر بازی بتلفیلد 2142 و دوسال بعد آن با انتشار Mirror’s Edge که به شدت مورد توجه منتقدین قرار گرفت دو چندان شد.

سال 2010 به شدت برای شرکت دایس و تیمش سال شلوغی بود. اونها پس از استقبال مردم از بازی Battlefield : Bad Company تصمیم به ساخت ادامه آن گرفتند. همچنین پروژه های مدال افتخار (Medal of Honor) و Need For Speed : Hot Pursuit را نیز باید هرچه زودتر به طرفداران هیجان زده این عنوان عرضه می کردند.

Dice games

بجز Mirrors Edge که در تصویر بالا جای خالیش احساس می شود، تا قبل از نسخه ی چهارم بتلفیلد، شاید بازی های تصویر بالا، بهترین عناوین DICE بحساب می آمدند

در سال 2011 گرچه کمی از بار سنگینی که بر دوش مدیر و تیم دایس بود برداشته شد ولی این گروه خستگی ناپدیر بازی بتلفیلد 3 را هم ساخته و روانه بازار کرد. با موفقیت سری سوم بتلفیلد بسته های الحاقی طبق معمول ساخته شد و پس از آن نیز نوبت به بتلفیلد 4 رسید که در سال 2013 تحویل بازارهای دیجیتالی شد.

دایس از بازی Mirror’s Edge نیز غافل نماند و شماره دو آن به نام Catalyst را نیز منتشر کرد ولی متاسفانه با استقبال چندان جالب منتقدین مواجه نشد و چنگی بر دل طرفداران نیز نزد. ولی باورکنید یا نه، عدم موفقیت سری دوم Mirror’s Edge هیچ خدشه ای بر شهرت و محبوبیت شرکت دایس وارد نکرد ، ولی چرا ؟

سال ها بود که ژانر محبوب اکشن اول شخص در سبک جنگ جهانی که سال ها در انحصار شرکت رقیب یعنی Activision بود کاملا از یادها رفته بود. چرا که تمام شرکت ها تمرکز خود را بر روی سبک های اکشن تخیلی گذاشته بودند. همین کافی بود تا اعضای تیم دایس از این موقعیت بهترین استفاده را بکنند و با یک لیوان آب خنک به استقبال طرفداران تشنه ی سبک جنگ جهانی بروند. این استقبال سورپرایز
بی نظیری بود چرا که دایس نه تنها به سراغ سبک جنگ جهانی رفته بود بلکه به گیمر ها این امکان را هم داد که برای اولین بار فضا و اتمسفر جنگ جهانی اول را بچشند. این کار شاید یکی از بزرگترین ریسک هایی بود که دایس متحمل می‌شد. چون اولین شرکتی بود که به سراغ محیط جنگ جهانی اول می‌رفت ، بازی منتشر شد و سازندگان به انتظار بازی خورد این بازی در بین گیمر ها نشستند. همونطور که انتظار می رفت بازی بتلفیلد 1 تمام گیشه های فروش را تصاحب کرد و به یکی از بهترین عناوین اکشن اول شخص تبدیل شد.  مکانیک ، صداگذاری ، نقشه ها و اکشن بازی انچنان بی نقض و زیبا بود که طرفداران و منتقدین را به شدت به وجد آورده بود و جایزه ارزشمند بهترین بازی شوتر اول شخص سال رو در جشنواره منتقدین بازی های کامپیوتری ( Game Critics’ Awards) برای اونها به ارمغان آورد.

خُب ، به اندازه کافی از کارنامه و تاریخچه این شرکت صحبت کردیم. حالا نصمیم دارم کمی در مورد کارکنان و عناصر این شرکت صحبت کنم.

اگه در طول این چند سال اخیر مرتبا کارهاشون رو دنبال کرده باشید متوجه شدید که سازندگان بازی اصرار شدیدی بر استفاده از موتور بازی سازی Frostbite دارن. شاید اگه کمی به خصوصیات منحصر به فرد و قدرتمند این موتور نگاهی بندازیم بتونیم دلیل این پافشاری رو بفهمیم.

Frostbite 3 DX11.11

سیر تکامل Frostbite یکی از قدرتمند ترین موتور های بازی سازی

هنگام ساخت اولین سری از بازی های بتلفیلد سازندگان بازی موتورهای زیادی را مورد بررسی قرار دادن تا به نتیجه برسند که ایده هایی رو که در سر دارند با کدام یک از اونها میتونن به بهترین نحو پیاده سازی کنن. آنالیزهای خیلی زیادی انجام شد تا سرانجام به این اتفاق نظر رسیدند که هیچ موتوری در حال حاضر توانایی برآورده کردن خواسته های اونها رو نداره! بنابراین تمام اعضاء تصمیم به برنامه نویسی موتوری گرفتن که توانایی به براومدن از تمام چالش هایی که سازندگان سر راهش قرار میدن رو به بهترین شکل ممکن داشته باشه! همینجا بود که موتور Frostbite شروع به شکل گیری و تکامل کرد. موتور ذکر شده تفاوت های عمده ای با نرم افزارهای هم رده خودش داشت. سیستم آب و هوای ارتقاء یافته، رندر حرکات فیزیکی، افزایش پارامترهای افزایش دهنده کیفیت عکس و بهبود مکانیزم کار با Texture ها خصوصیات منحصر به فردی هستند که میشه ازشون اسم برد. جدای از تمام مواردی که بهشون اشاره شد، در فراست بایت، سیستم صداگذاری آنچنان قدرتمندی کارشده که فقط با تجربه کردن اون می تونید لذت واقعیش رو لمس کنید. تمام صداها به صورت تفکیک شده به گوش میرسن، فاصله مبدا صدا ها کاملا قابل تشخیص بوده به طوری که صدا های دور یا نزدیک کاملا فابل تشخیص هستند. تمام اینها باعث شد تا کمپانی EA از این ساخته شرکت دایس استقبال کرده و Frostbite رو به عنوان موتور اصلی خود انتخاب کرده و تمام شرکت ها و کارمندان زیر مجموعه خود رو ملزم به استفاده از این موتور بکنه.

به گفته لارس گوستافسون (Lars Gustavsson) طراح ارشد تیم دایس:

" برای ما ، خلاقیت چیزیه که در زندگی روزمره ، داخل و خارج دفتر کار کاملا قابل مشاهدست و انعکاس اون رو میشه در تمام کارهایی که انجام می دهیم مشاهده کرد. کار کردن برای ما به این صورته که هیچ وقت به صورت انفرادی کار رو انجام نمی دیم بلکه همیشه مثل یک تیم خوب و منسجم که هر کس در راستای حرفه خودش وظیفه اش رو انجام میده ظاهر میشیم. هر کدوم از اعضای تیم آزاد تا تمام ایده های خودش رو در راستای پیش برد پروژه بیان کنه، هر چقدر که می‌خواد اون ایده دشوار و دور از عقل باشه. چون تمام اینها باعث میشه ما سطح خلاقیت تیممون رو بالا نگه داریم که نتیجه اش ارتقاء سطح شخصیتی و توقعات کارکنان از خودشون می‌شه."

دن استفیلد (Dan Stanfill) ناظر فنی تیم در مورد ساخت و الگو بازی ها می گوید:

"صنعت بازی و بازی سازی همیشه در حال پیشرفت و رشد کردن است که به نظر من بهترین خصوصیت و جنبه ی این صنعت هستش. به هرحال برای اینکه همیشه در کاری که انجام میدیم بهترین باشیم باید خودمون رو با این تغییرات وفق بدیم. ما همیشه از اونچه که ساختیم الگو بر می داریم ، کارهای قبلی و شیوه انجام و اتمام پروژه رو آنالیز کرده و به بازخوردهای پروژه دقت می کنیم. در کنار مرور گذشته همه ی ما همیشه به دنبال ایده های نو و جدید برای پروژه های پیش رو هستیم. تمام اینها به نفع ما و آینده دایس هستند."


در بین کارمندان و طراحان ، شخصی حضور داشت که به نظر من خیلی می تونه وجودش در همچین شرکت عظیم و موفقی برای شما که مطلب رو میخونید جالب باشه، شخصی به نام دانیال رشیدی که یکی طراحان ارشد شرکت دایس هست.

3

 دانیال رشیدی، طراح ایرانی استودیوی DICE

ایشون چگونگی استخدامش در این شرکت رو اینجور توضیح داد :

" من با مسئولین استخدام صحبت کردم و اونقدر پافشاری کردم که نهایتا من رو پذیرفتن و پست طراح مرحله رو بهم پیشنهاد کردن که به نظر اونها برام مناسب بود. الان سه ساله که این پست رو دارم و می تونم بگم واقعا از بابت شغلم خوشحالم." وی در ادامه در پاسخ به این سوال که بهترین چیز در مورد دایس چیست میگه : " همکارانم ... بدون شک کسانی که باهاشون کار میکنم بهترین چیزهایی هستند که در مورد این شرکت میتونم بگم چون همه مجموعه ای از بهترین استعداد ها رو تشکیل دادیم و در راستای تحقق یک هدف مشترک که اون هم ساخت بازی های پیشرو و خارق العادست تلاش می کنیم. "

هم اکنون شرکت دایس با 640 نفر کارمند مشغول به فعالیت هستش و ارزش این شرکت با در نظر گرفتن اینکه موتور  Frostbite نیز در انحصارش می باشد چیزی بالغ بر 55 میلیون دلار تخمین زده شده. موفقیت های این تیم انچنان زیاد هستند که شکست های انگشت شمار آن اصلا به چشم طرفداران نمی آید و لطمه ای به کارنامه درخشان آن نمیزند. شاید از پروژه های آینده دایس چیز چندانی ندونیم ولی چیزی که میدونیم اینه که همچنان می تازد و به کار خود ادامه خواهد داد.

دوستان عزیزم هرگز تسلیم ارزوهای خود نشوید. هر چقدر هم کوچک به نظر برسند به آنها ایمان داشته باشید ، این درسی است که تمام انسان ها و شرکت های بزرگ به ما می دهند. شاهد بودید که شرکت دایس از یک خوابگاه کوچک در سوئد کار خود را شروع کرد و هم اکنون به عنوان یکی از برزگترین ، خلاق ترین و فعال ترین شرکت ها در این صنعت به شمار می رود.

لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.