ژانر علمی-تخیلی در سینما و ادبیات، نمایانگر بیم و امیدهای بشر نسبت به آینده و تکنولوژی بوده، در این لیست به مرور 10 فیلم برتر علمی-تخیلی میپردازیم که این بیم و امیدها را به بهترین شکل به عنوان ابزار روایی خود مورد استفاده قرار دادهاند.
شماره 10: Ex Machina
EX Machina یکی از آن آثاری است که ترس از آینده و تکنولوژی در آن پررنگتر از امید است. با این وجود مثل یک اثر علمی-تخیلی واقعی، همه چیز را وام گرفته از روان پر از ایراد انسانها میبیند. اگر ذات یک انسان سیاه باشد، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که رباتی که این انسان خلق میکند هم این جنبههای سیاه را از خالق خود به ارث ببرد. هستۀ اصلی «اکس مکینا» هول همین محور کلیدی میگردد که آیا گونهای که هنوز حداقلهای رفتار صحیح را بدون نظارت رعایت نمیکند، باید اجازۀ خلق کردن داشته باشد یا نه؟
شماره 9: Solaris
رمان پیچیدۀ Stanislaw Lem برای تبدیل شدن به اثری سینمایی در خور توجه باید در دستان قدرتمند کارگردانی مثل آندری تارکوفسکی قرار میگرفت. در دورانی که آمریکا بعد از ساخت فیلم 2001 و البته فرود موفقیتآمیز روی کرۀ ماه، در عالم کیهان و کهکشان یکه تازی میکرد، تارکوفسکی که شرایط رنجآوری از فیلمسازی در دوران شوروی را تجربه میکرد، تصمیم گرفت تا چیزی در نقطۀ مقابل آثار معمول علمی-تخیلیِ هم نسل خود بسازد. نتیجه نهایی اثری بود که در کنار سفرهای کیهانی به ذات انسان و حقیقت وجودی او و مفهوم سنگینی مثل فقدان میپرداخت.
شماره 8: A Clockwork Orange
زمانی که آنتونی برجس رمان خود را منتشر کرد، به علت خشونتی که در کلام این اثر نهفته بود، سر و صدای زیادی به پا کرد. اینکه چرا کوبریک با علم به این مسئله باز هم به سراغ اقتباسی از این اثر رفت، چندان قابل حدس نیست اما فیلم «پرتقال کوکی» حتی از رمان آن هم پر سر و صداتر ظاهر شد ولی افرادی سینما را به خوبی میفهمیدند، ارزشهای روایی و ساختاری این اثر را به درستی درک کردند و البته تغییراتی هم که کوبریک در مسیر تبدیل شدن رمان به اثری سینمایی انجام داده بود، داستان را به سطح بالاتری از کیفیت رسانده بود.
شماره 7: Her
هر فیلم اسپایک جونز تجربهای ویژه برای مخاطبان به ارمغان میآورد. آیندهای که در فیلم Her به تصویر کشیده میشود چندان از واقعیتی که در همین یک دهۀ آینده انتظارمان را میکشد، دور نیست. گسترش فرهنگ مصرفگرایی در دنیای فیلم Her باعث شده که افراد برای ابراز علاقه به دیگران هم از سیستمهای خرید اینترنتی استفاده کنند. این وسط سیستم عامل هوشمندی تولید شده که این خلأ تنهایی آدمها را به دقیقترین شکل ممکن پر میکند. سؤال اصلی اینجاست که آیا ما به افراد واقعی آنقدر اعتماد داریم که خصوصیترین مسائلمان را هم به آنها بگوییم؟ اگر جواب منفی است، چرا به راحتی به ابزار هوشمندمان چنین امکانی را میدهیم؟
شماره 6: War for the Planet of the Apes
تیم برتون بدون توجه به خواستههای واقعی طرفداران، سری سیاره میمونها را به قتل رساند! سری سیاره میمونها که یکی از دهها آثار مهم کارنامۀ چارلتون هستون فقید به شمار میآید، در تلاش دوم برای ریبوت به نتایج فوقالعادهای منتهی شد. در سه گانۀ جدید، که به واسطۀ قهرمان اصلی آنها به عنوان سه گانۀ سزار شناخته میشود، سازندگان روایت داستان را به نقطۀ شروع تبدیل شدن کرۀ زمین به سیارۀ میمونها بردند. در قسمت پایانی، با وجود محوریت داستان روی چندین میمون سخنگو، یکی از تأثیرگذارترین آثار ضد جنگ تاریخ سینما ساخته شده که متأسفانه احتمالاً به دلیل عدم محوریت انسانها، آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت.
شماره 5: Star Wars Episode IV A New Hope
سری جنگ ستارگان نه تنها مهمترین فرنچایز علمی-تخیلی است، بلکه به طور کلی مهمترین فرنچایز تاریخ سینماست چرا که جورج لوکاس با ساخت این اثر و موفقیت وحشتناک آن، چهرۀ سینما را برای همیشه تغییر داد، خوب و بد این تغییر را هر کس بر اساس باورهای خودش تعبیر میکند. دعوای دومی که سری جنگ ستارگان به وجود میآورد، اینست که بهترین فیلم این مجموعه کدام است؟ هر کس نظر خاصی در جواب به این سؤال دارد اما به اعتقاد من، اولین فیلم این مجموعه به علت ساخت چنین دنیای عظیمی که بیش از 40 دهه ماشین چاپ اسکناس بوده، یک سر و گردن از بقیۀ برای کسب رتبۀ اول بالاتر است. یکی دیگر از تأثیرات بزرگ این فیلم، تبدیل کردن جیمز کمرون از یک راننده ماشین سنگین به یکی از کارگردانان نامی سینما بعد از دیدن این فیلم بوده است.
شماره 4: The Martian
Andy Weir در بین نویسندگان علمی-تخیلی، قلم متفاوتی دارد چرا که ما معمولاً در ژانر علمی-تخیلی با دو دسته روایت طرف هستیم، یکی آنهایی که نبردهای بزرگ و متأثر از تکنولوژی را به تصویر میکشند و در دیگر سو، آثاری که تکنولوژی را دستمایۀ نگاه موشکافانه به روانِ نوع بشر قرار میدهند اما Weir در روایتهای خود از علم در دسترس و امروزی برای رنگ دادن به تخیلات خود استفاده میکند. فیلم مریخی هم اقتباسی وفادار به کتاب Weir است که برای اولین بار تصویر واقعی و ملموسی از فضانوردان و تحصیلکردگان و تلاش آنها برای پیدا کردن راهکارهای صحیح علمی را ارائه میدهد.
شماره 3: Children of Men
اگر نوع بشر دیگر آیندهای نداشته باشد، چگونه رفتار خواهد کرد؟ دنیایی که Children of Men به مخاطبان خود نشان میدهد، دستکمی از دنیایی که این روزها مشغول زندگی در آن هستیم ندارد. بیماری، بیتفاوتی انسانها به یکدیگر، غیرستیزی و ... برای گروههای مختلفی از مردم دنیایی به تاریکی دنیای این فیلم به وجود آورده و تنها برگ برندۀ بشر در دنیای واقعی این است که هنوز توانایی تولید مثل خود را از دست نداده و میتواند امیدوار به تولد تعدادی منجی باشد اما فیلم فرزندان انسان، یک اخطار بسیار بزرگ است که باید بیشتر به آن توجه کنید.
شماره 2: 2001: A Space Odyssey
فیلم 2001: یک ادیسۀ فضایی به حدی خوب ساخته شده که افراد پیرویِ تئوریهای توطئه از آن به عنوان سندی قوی برای رد موفقیت آمریکا در فرود آمدن روی کرۀ ماه، استفاده میکنند. سه روایت مجزا اما دنبال هم که داستان اول (قبل از تکامل) با یکی از بهترین مچ کاتهای تاریخ سینما به دومین داستان (زندگی درعصر فضا) متصل میشود و داستان سوم که هستۀ اصلی و ترس انسان از هوش مصنوعی را روایت میکند، ممکن است برای افرادی که پیش زمینۀ صحیحی از آثار شبه فلسفی/علمی-تخیلی ندارند اثری حوصله سر بر به نظر بیاید اما با نگاه دقیق به این فیلم و نگاه به لیست افرادی که متأثر از آن به فیلمسازی روی آوردهاند، به تأثیر فوقالعادۀ آن در تاریخ سینما پی خواهیم برد.
شماره 1: Blade Runner
در چهار دههای که از اکران Blade Runner میگذرد، تغییر قابل توجهی نسبت به بازخوردهای اولیۀ آن به وجود آمده است. بلید رانر بدون شک یکی از تأثیرگذارترین آثار تاریخ سینما بوده و فیلم، سریال و انیمههای بسیاری برای روایتهای خود یا استایل هنریشان، از ایدههای آن الهام گرفتهاند. دخالتهای تهیهکنندگان متاسفانه اجازه نداد تا ارزشهای هنری این فیلم در همان زمان اکران خود را به خوبی نشان دهد و منتج به شکست این فیلم در گیشه شد. گذشت سالها و عرضۀ چند نسخۀ مختلف، یواش یواش چیزی که ریدلی اسکات در بین صفحات کتاب فیلیپ کی. دیک دیده بود را به ما آن طور که در ابتدا قرار بود، نشان داد.
نظرات