در دورانی که شاهد پخش هزاران سریال در سراسر جهان هستیم و به لطف گسترش اینترنت، سریالهای با کیفیت اقصی نقاط جهان به سرعت در دسترس تمامی مردم قرار میگیرد، سریالهای درام دنبالهدار که نسبت به آثار دیگر نیازمند همراهی و سرمایهگذاری زمانی بیشتری هستند، از همیشه کار سختتری برای جلب نظر مخاطبان دارند. مطلب امروز به بررسی سریالهای درام برتر سال 2021 اختصاص دارد.
Bosch
در دوران ممنوعیت عرضۀ نوشیدنیهای الکلی، ژانری در ادبیات جنایی متولد شد که به Hardboiled شهرت دارد. عناوین این ژانر معمولاً متمرکز بر کارآگاههایی کاریزماتیک هستند که با جنایتکاران و سیستم فاسدی که از آنها حمایت میکنند رو به رو میشدند و به سختی از مهلکهای بعضاً خود ساخته جان سالم به در میبردند. سریال تلویزیونی Bosch، بر اساس مجموعه رمانهایی به همین نام، یکی از اولین تولیدات آمازون بود که به شکلی عجیب و بر خلاف دیگر محصولات این شبکه به مدت هفت سال به پخش خود ادامه داد، فضای آثار جنایی هاردبویلد را به حال و هوای لس آنجلس امروزی منتقل میکند. «باش» برای یکی از بهترین بازیگران با سابقۀ سالهای اخیر (تایتوس وِلیوِر) در نقشهای فرعی، فرصتی را فراهم کرد تا سکاندار اصلی یک سریال اسم و رسم دار شود که در همکاری با دیگر بازیگران و به لطف مدیریت خوب «اریک اورمایر» تبدیل به یکی از بهترین آثار پلیسی-جنایی شد که تا ایستگاه آخر به رشد کیفی خود ادامه داد و فصل آخر ماجراها را بالاترین سطح به پایان رساند که البته راه را برای فعالیتهای آیندۀ کارآگاه کارکشتۀ این داستان در سریالی دیگر باز گذاشت.
Chucky
روی کاغذ به جز برای افرادی که با این فرنچایز خاطراتی چندین و چند ساله داشتند، قرار نبود سریال Chucky اثری مهم با سطح کیفی قابل توجه باشد، خصوصاً اینکه چهارچوب ژانر وحشت چندان مناسب ساختار سریالهای تلویزیونی نیست اما سازندگان سریال به شکلی باورنکردنی یکی از بهترین محصولات تلویزیونی سال گذشته را ارائه کردند که با وجود استفاده از شخصیتهای نوجوان که به راحتی میتوانستند به پاشنۀ آشیل کار تبدیل شوند، با بهرهگیری از پس زمینۀ چند دههای این فرنچایز، هیجان فوقالعادهای به تک تک قسمتهای سریال تزریق کردند. بازگشت «بِرَد دوریف» برای اجرای دوبارۀ شخصیت چاکی به همراه بازگرداندن بازیگران نسخههای قدیمی، استفادۀ به جا از فلشبکها برای گسترش روایت و البته تصویرسازی رضایتبخشِ اعمال شیطانی چاکی، باعث شده تا بی صبرانه منتظر ادامۀ ماجراهای این عروسک قاتل باشیم.
Heels
ژانر درام ورزشی همیشه محصولات خوبی را برای علاقهمندان به ارمغان آورده به طوری که حتی وقتی مخاطب با ورزش انتخابی آشنایی چندانی ندارد، باز هم به واسطۀ ویژگیهای دراماتیکی که این چهارچوب فراهم میکند، تماشاچی با هیجانی ویژه پای فیلم یا سریالهای خوب این ژانر میخکوب میشود. کشتی کج یا کشتی حرفهای، طبق تقسیم بندیهای معمول در زمرۀ ورزشهای اصلی قرار نمیگیرد و بخش مهمی از این سرگرمی به جنبههای نمایشی آن بستگی دارد که اتفاقاً همین مسئله کمک کرده تا در رابطه با کشتی کج آثار داستانی درخشانی تولید شود. سریال Heels ماجراهای کشتیگیران یک لیگ کوچک را با مسائل خانوادگی افرادی که کنترل آن را در اختیار دارند تلفیق کرده و با وجود تأکید بسیار بر مردانی با بدنهای خوش تراش، داستانی انسانی و قابل همذاتپنداری را روایت میکند که تمام نکات خوب ژانر درام ورزشی را به خوبی در خود جا داده است.
Invincible
در طول سالهایی که ژانر ابرقهرمانی بخش بزرگی از عالم سینما و تلویزیون را به خود اختصاص داده، عمدۀ تولیدات این ژانر مخاطب نوجوان و حتی کم سن و سالتر را هدف قرار دادهاند ولی در سالهای اخیر شاهد گسترش این ژانر و تولید تعدادی فیلم سینمایی با ویژگیهایی مناسب بزرگسالان بودهایم اما انیمیشنهای تلویزیونی ابرقهرمانی همیشه با هدف جذب حداکثری مخاطبان سنین پایینتر برای فروش اسباببازی ساخته میشدند اما بالاخره «رابرت کرکمن» با همکاری آمازون یکی از اولین نوشتههای خود را به صورت اثری دراماتیک با سطح خشونتی افسارگسیخته در قالب انیمیشن تولید کرد تا موانعی مثل محدودیت بودجه که نزدیک به بیست سال سد راه تولید فیلم یا سریالی زنده از Invincible شده بود را دور زده و مسیر جدیدی را برای آیندۀ ژانر ابرقهرمانی آغاز کند. روایت داستانی پیچیده از ارتباط بین نسلهای مختلف ابرقهرمانان و کارکرد این افراد در سطح خُرد و کلان، در کنار مبارزات بزرگی که ویژگی اصلی این قبیل آثار هستند و البته بهره بردن از صداپیشگان شناخته شده، Invincible را به یکی از بهترین خروجیهای ژانری تبدیل کرده که به نظر میرسید از شدت اشباع دیگر امکان مطرح کردن حرفی تازه در آن وجود ندارد.
Lupin
شخصیتهای محبوب ادبیات کلاسیک در سالهای اخیر در قالب اقتباسهای مختلف سینمایی و تلویزیونی در فضایی امروزی به تصویر کشیده شدهاند تا این قهرمانانِ معمولاً بسیار باهوش، خودشان را در رقابت با پیشرفتهای دنیای امروزی محک بزنند. سریال Lupin به جای ساخت اقتباس مستقیم امروزی از آرسن لوپنِ شناخته شده، داستان فردی را روایت میکند که در کودکی با رمانهای این شخصیت آشنا شده و به علت ناملایماتی که زندگی برای او رقم زده، با دزدی از افرادی که از خلأهای قانونی سوء استفاده کرده و حقوق دیگران را زیر پا میگذارند، انتقام میگیرد. این انتقامجویی البته باعث شده تا قهرمان داستان زندگی پر فراز و نشیبی داشته باشد که گاهی زندگی افرادِ نزدیک به او را به خطر میاندازد اما یک دزد حرفهای همیشه یک قدم از آدم بدهای واقعی جلوتر است. یکی از نکات جذاب سریال بدون شک فیات 500 زرد رنگی است که اشاره به سری انیمههای متأثر از آرسن لوپن دارد و نشان از علاقۀ عمیق سازندگان به هر چیزی در ارتباط با ماجراهای این نجیبزادۀ سارق دارد.
MCU on TV
در عرصۀ محصولات پرخرج سینمایی، تولیدات استودیوی فیلم سازی مارول بدون شک در 10-15 سال اخیر برندهای بی چون و چرا بودهاند اما تولیدات تلویزیونیِ مربوط به جهان مارول تا قبل از امسال عمدتاً زیر چتر بزرگتر MCU قرار نداشتند اما با عرضۀ چهار سریال زنده و یک سریال انیمیشنی در سال 2021 این دوگانگی کاملاً برطرف شده و به لطف در اختیار داشتن مدت زمانی بیشتر، جهان مارول بیش از پیش گسترش داده شده و تعدادی شاهد معرفی تعدادی شخصیت تازه برای محصولات آینده هم بودیم. در کنار اینها هر کدام از سریالها این فرصت را داشتند تا در ژانری متفاوت سیر کنند که سریال WandaVision به خاطر استفاده از چهارچوب تاریخی ژانر سیتکام پر سر و صداترین محصول سال گذشتۀ مارول بود اما در دیگر سریالها هم با مفاهیمی مثل کنار آمدن با جنبههای تاریک وجود هر فرد، ناکارآمدی سیستمهای سیاسی امروزی در حل معضلات و انجام کار صحیح به قیمت به خطر افتادن تمام چیزهایی که برای آنها از خودگذشتگیهای بزرگی به خرج داده شده رو به رو شدیم. در کنار محصولات اصلی دو سریال انیمیشنی باقی مانده از سیستم قبلی محصولات تلویزیونی مارول (Hit-Monkey و MODOK) هم پخش شدند که هر دو در ژانر کمدی بزرگسالانه قرار میگیرند و بسیار هم در انجام مأموریت خود موفق عمل کردهاند.
Succession
بر هیچ کس پوشیده نیست که منبع الهام اصلی سریال Succession، خانوادۀ مِرداک و امپراطوری رسانهای بزرگ آنهاست که کمک کرده تا در دو سه دهۀ گذشته، نقشی بی بدیل در شکلدهی به فضای سیاسی روز آن هم به سمت و سویی بسیار رادیکالتر و بدتر از گذشته، ایفا کنند. اگر افرادی که الهامبخش شخصیتهای سریال هستند، درصد کوچکی از منش و کردار آنها را در دنیای واقعی داشته باشند، حقیقتاً باید به حال جهانی که چنین افرادی صحنهگردانان آن هستند گریست! بعد از پایان شوکهکنندۀ فصل دوم و فاصلهای که به علت همهگیری جهانی در تولید فصل سوم اتفاق افتاده بود، انتظارها برای تماشای ماجراهای بعدی خانوادۀ Roy سر به فلک گذاشته بود و سازندگان نه تنها تمامی انتظارات را برآورده کردند بلکه یکی از بهترین فصلهای مستقل چند دهۀ اخیر تلویزیون را رقم زدند که در کنار مواجهه با شرایط خاص دنیای واقعی مانند جنبش Me Too و تقابل رسانههای سنتی با شرکتهای بزرگ تکنولوژی، رقابت اعضای خانواده برای به دست گرفتن سکان امپراطوری خانوادگی در طول این فصل، به نقاط تاریک و بسیار هیجانانگیزی میرسد.
Sweet Tooth
در طول سالی که گذشت، بارها به تأثیر شرایط مربوط به همهگیری کووید 19 در صدور چراغ سبز برای تولید محصولات مرتبط با داستانی آخرالزمانی و مبتنی بر اثر ویروسهای کشنده اشاره کردیم که بار دیگر نشان داد هالیوود مرزهای اخلاقی خاصی ندارد و همیشه به دنبال روندهای لحظهای میرود که احساس میکند میتواند از آنها بیشترین بهرۀ تجاری را ببرد. اکثر عناوین این روند جدید، خصوصاً موارد اقتباسی از کامیک بوکهای محبوب، اصلاً در حد انتظارات ظاهر نشدند اما Sweet Tooth این وسط یکی از معدود استثناها بود که به علت وفاداری بهتر به منبع اصلی و انتخاب بسیار عالی بازیگران خردسال خود، در کنار سرگرمکنندگی، داستانی دلگرمکننده را در دنیایی روایت میکرد که از همه جای آن بوی مرگ به مشام میرسید و به سختی در آن کورسویی از همدلی قابل مشاهده بود.
Yellowjackets
در زمان انتشار این مطلب، سریال Yellowjackets تازه به میانۀ راه خود رسیده و ممکن است در چند قسمت پایانی شاهد افت کیفیت آن باشیم اما حداقل تا به این جای کار یکی از بهترین سریالهای سال 2021 بوده که به خوبی توانسته برای روایت داستان خود از ساختار پراستفادۀ چند مقطع زمانی به شکلی موفقیتآمیز بهره ببرد. از یک سو نسخۀ بزرگسال شخصیتهایِ محوری داستان را داریم که از حادثهای هولناک در دوران مدرسه جان سالم به در بردهاند اما بخش زیادی از حقایق مربوط به آن حادثه را از دیگران پنهان کردهاند و در سوی دیگر اصل حادثه برای تماشاچی بازگو میشود که تلاش گروهی از نوجوانان را نشان میدهد که بعد از سقوط هواپیما در میانۀ جنگلی ناشناخته گرفتار شدهاند و هر روزی که میگذرد امید کمتری برای نجات یافتن برایشان باقی میماند و احتمالاً هیچ موجودی خطرناکتر از انسانی نیست که در اوج ناامیدی باید برای بقای خود با دیگر انسانها همکاری کند.
Yellowstone
این روزها بدون شک میتوان از «تیلور شریدان» به عنوان مرد اول ژانر وسترن مدرن یاد کرد که با وجود افزایش تعداد پروژههایی که در حال حاضر در مراحل مختلف تولید دارد، توجه ویژۀ خود به اولین سریالش را به خوبی حفظ کرده که نتیجۀ آن سریالی در مسیر همیشگی پیشرفت برای مخاطبان آن بوده است. پایان خونبار فصل گذشته در ابتدای این فصل ادامه پیدا میکند و شرایطی را برای خانوادۀ Dutton رقم میزند که به نظر میرسد در گوشۀ دیوار گرفتار شدهاند و فقط منتظر بریده شدن گلویشان توسط دشمنان ریز و درشت خود هستند اما خاندانی که بیش از یک قرن در مونتانا زندگی کردهاند و از اصلیترین افراد شکل دهندۀ تاریخ این ایالت هستند، به این سادگی حاضر به قبول شکست نخواهند شد و فصل چهارم نمایش دهندۀ درجات خطرناکی است که این خانواده و متحدانشان حاضرند برای حفظ سبک زندگی خود پیش بروند.
در بازیمگ بخوانید:
بهترین سریالهای کمدی سال 2021
بهترین مینیسریالهای سال 2021
نظرات