نقد و بررسی فیلم Solo: A Star Wars Story
فیلم Solo: A Star Wars Story که پس از Rouge One دومین پروژه فرعی مجموعه Star Wars به حساب میآید، اصلا یک جنگ ستارگان اصیل و تمام عیار نیست؛ اما با جدا کردن حساب آن از دیگر فیلمهای مجموعه میتوان به اثری سرگرمکننده و جذاب رسید که آغاز قهرمانیهای یکی از مهمترین شخصیتهای دنیای Star Wars یعنی هان سولو را روایت میکند. فیلم Solo: A Star Wars Story شاید در مقایسه با دیگر فیلمهای مجموعه جای کار زیادی داشته باشد و از خیلی از انظار در سطح کیفی فیلمهای اصلی مجموعه Star Wars ظاهر نشود؛ اما به طور کلی وظیفهاش را به عنوان نمایشی دو ساعته که میخواهد چگونگی تبدیل شدن هان به هان سولو را نشانمان بدهد، کامل به انجام رسانده است. در ادامه مطلب با ما در بازیمگ همراه باشید تا به نقد و بررسی فیلم Solo: A Star Wars Story به کارگردانی ران هاوارد بپردازیم.
هان سولو به عنوان یکی از قدیمیترین و محبوبترین پروتاگونیستهای مجموعه Star Wars از اهمیت زیادی نزد طرفداران این مجموعه برخوردار است و مطمئنا تولید یک فیلم اختصاصی دربارهاش، آن هم هنگامی که دیزنی شروع به تولید فیلمهای فرعی در این مجموعه کرده است، اصلا دور از انتظار نبود و خیلیها آن را پیشبینی میکردند. اما آیا فیلم Solo: A Star Wars Story واقعا توانسته همانطور که باید، هان سولو را به عنوان یکی از مهمترین قهرمانان دنیای Star Wars به تصویر بکشد و مراحل اولیه ماجراجوییهایش را با همان چشماندازهایی که طرفداران این اسطوره انتظارش را میکشیدند، روایت کند؟ پاسخ این سوال تا حد زیادی بر میگردد به این که، ما به عنوان یکی از طرفداران پروپاقرص هان سولو، دوست داریم چه چیزهایی از گذشته آن را مشاهده کنیم؟ فیلم Solo: A Star Wars Story چند برگ مختلف از یکی از مهمترین برهههای زمانی هان سولو را نشانمان میدهد که به عنوان یک طرفدار دو آتیشه میتوانیم تا حد زیادی خود را با تماشای آنها راضی نگه داریم. ران هاوارد به عنوان یک فیلمساز معمولی که علاقه چندانی به جنجال به پا کردن ندارد و از طرفی هم فیلمهای خوبی هم میتواند بسازد؛ به همراه تیم دو نفره نویسندگان فیلم (مادر و پسر کاسدان) پیشدرآمد قابل قبول و خوبی را برای هان سولویی که سالهاست تعداد بسیار زیادی از طرفداران مجموعه Star Wars با آن خاطره دارند، در نظر گرفتهاند. اتفاقات فیلم در ابتدا از جایی آغاز میشوند که هان و معشوقهاش کیرا را در سیارهای تاریک و مملو از جرم و جنایت مشغول انجام ماموریتهای مجرمانهشان مشاهده میکنیم. نقطهای که هان اولین رویاپردازیهایش را در کنار عشقش انجام میدهد و درست همانند جوانیهای یک قهرمان پیر که اسطوره بزرگی برای خیلیها به حساب میآید، ریسکهای بسیاری را به جان میخرد و تلاشش را برای فرار کردن از این سیاره به کار میگیرد. اما برنامهها آنطور که چیده شده بودند پیش نمیروند و هان از معشوقهاش جدا میشود. اما به خودش قول میدهد که تبدیل به یک خلبان بزرگ و قدرتمند شود و هر چه زودتر به این سیاره بازگردد و کیرا را با خود ببرد. فیلم Solo: A Star Wars Story با یک پیشدرآمد نسبتا عاشقانه آغاز میشود و کار خود را با ماجراجوییهای جاهطلبانه هان ادامه میدهد.
فیلم Solo: A Star Wars Story جایی است که طرفداران چند ساله هان میتوانند دلیل انتخاب نام سولو برای آن را متوجه شوند. یا برای اولین بار ماجرای آشنایی هان با رفیق صمیمی و بامعرفتش چوباکا را تماشا میکنند که به شخصه به عنوان یکی از طرفداران هان سولو، لذت خاصی از این بخشها میبردم. به طور کلی فیلم Solo: A Star Wars Story وظیفه داشت که قسمتهای روایت نشده از گذشته هان سولو را کنار هم بگذارد و بخشهایی از آن را نشانمان دهد. فیلم تا حد زیادی سعی میکند روی دست فیلمهای قبلی مجموعه بلند شود و برای یک بار هم که شده جنگ همیشگی بین نیروهای خیر و شر را کنار بگذارد و دو ساعتی را به فانتزیهای قهرمانانه یکی از مهمترین کاراکترهای جنگ ستارگان اختصاص بدهد. این فیلم حتی در به انجام رساندن این رویه جدید، بخش زیادی از محتوای خود را از دیگر ژانرهای عاشقانه، درام و قهرمانی وام میگیرد. اما آیا چیزی که در فیلم Solo: A Star Wars Story تماشا کردیم، تمام آن شاتها و لحظات جا ماندهای هستند که در استار وارزهای قبلی تجربهاش نکردهایم؟ مطمئنا نه! هان سولو خود به تنهایی سوژه بسیار نابی برای یک فیلم جنگ ستارگانی تمام عیار بود. اما ران هاوارد و مادر و پسر کاسدان به یک روایت بیوگرافی محور از یکی از اتفاقات دوران جوانی هان بسنده کردند. با اینکه میدانیم گذشته هان مملو از افتخارات و لحظات تلخ و شاد بسیاری است که هرکدام از آنها میتوانستند به تنهایی یک فیلم دو ساعته را تشکیل دهند. فیلم Solo: A Star Wars Story چیزهای جذاب زیادی برای لذت بردن ما دارد، اما در این میان، هیچ چیز جدیدی وجود ندارد که ما حداقل یک بار نظیرش را در فیلمهای قبلی جنگ ستارگان مشاهده نکرده باشیم. البته منظورم این نیست که تماشای ماجراجوییهای همیشگی و آشنای جنگ ستارگان در یک فیلم جدید از این مجموعه، چیزی نیست که طرفداران دوست نداشته باشند یا از ارزش پایینی برخوردار باشد. بلکه میگویم فیلم Solo: A Star Wars Story به عنوان یک فیلم فرعی دیگر که تمام سعیش را کرده تا نسبت به تمام مجوعه متفاوت ظاهر شود، باید تلاش بیشتری را در این راستا به کار میگرفت.
فیلم Solo: A Star Wars Story جدا از اینکه هان سولوی دوستداشتنیمان را در مرکز توجه قرار میدهد و تقریبا آلدن ارنرایک را در تمام سکانسهای فیلم مشاهده میکنیم، بازیگرهای بسیار خوب دیگری را هم در خود جای داده است که در کنار هم یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم را به خود اختصاص میدهند. برای مثال با اینکه بازی آلدن ارنرایک هیچ حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد و یک هان سولوی جوان دوست داشتنی مطابق با سلیقه طرفداران را ارائه میدهد؛ امیلیا کلارک و وودی هارلسون را هم داریم که هر دو یکی از بهترین نقشآفرینیهای سینمایی خود را به جا گذاشتهاند. زیرا کاراکترهای هر دوی آنها از پیچیدگیهای داستانی زیادی برخوردارند و خوشبختانه فیلمنامه فیلم هم این فرصت را به کاراکترهایشان میدهد تا از زوایای مختلفی به آنها پرداخته شود. به طور کلی فیلم Solo: A Star Wars Story، شاید فیلم اکشن – ماجراجویی و فانتزی بسیار جذاب و خوبی باشد، اما مطمئنا فاصله زیادی تا خوبترینهای مجموعه Star Wars دارد.
نظرات (2)