نقد و بررسی فیلم Ant-Man And The Wasp
دنیای سینمایی مارول سال به سال پیشرفت میکند و پروژههای بیشتری در آن به اکران میرسند. پس از گذشت یک دهه از اکران اولین فیلم در این دنیای سینمایی، شاهد اکران بیستمین اثر آن هستیم که دنبالهای بر فیلم Ant-Man محصول سال 2015 محسوب میشود. فیلم Ant-Man And The Wasp جایگاه بسیار مهمی در این روزهای دنیای سینمایی مارول، به ویژه پس از حوادث فیلم Avengers: Infinity War دارد. به طوری که شاید طبق نظریهها و فرضیههای خیلی از طرفداران بتوان فرمول موفقیت اعضای به جا مانده از گروه انتقامجویان در فیلم Avengers 4 را در همین اثر جستجو کرد. پیش از اینها هم اعلام شده بود که فیلم Ant-Man And The Wasp رابطه بسیار نزدیکی با حوادث فیلم موردانتظار و بدون عنوان Avengers که در سال آینده اکران خواهد شد دارد. فیلم Ant-Man And The Wasp جایگاه مهم و ارزشمندی دارد، اما این محتوای درونی فیلم است که بینندگان را دلسرد میکند. در ادامه مطلب با ما در بازیمگ همراه باشید تا به بررسی فیلم Ant-Man And The Wasp بپردازیم.
دنیای سینمایی مارول تا به امروز 20 پروژه سینمایی مختلف را به خود دیده و به نوعی درحال رسیدن به سطح جدیدی از تکامل است و سعی دارد تمام نقاط داستانی فیلمهای این سه فاز مختلف را کم کم در فیلمهای امسال و سال بعد جمعآوری کند. مهمترین نکتهای که در این میان باید به آن توجه داشته باشید این است که مارول هیچ فیلمی را بدون برنامهریزی برای آیندهاش تولید نکرده و با وارد کردن هر یک از ابرقهرمانان در برهههای زمانی مختلف هدف خاصی را دنبال میکرده است. از همین جهت به خوبی میتوان متوجه شد که چرا مارول پیش از خیلی دیگر از ابرقهرمانان مهمش، به سراغ قهرمان نهچندان کلیدی و مهمی مثل مرد مورچهای رفت و فیلم Ant-Man را در سال 2015 به اکران درآورد. با اینکه میتوانست خیلی زودتر از اینها به سراغ سوژههای بزرگتر و پرطرفدارتری مثل کاپیتان مارول برود. اما اینگونه تمام سیاستهای دنیای سینمایی مارول و برنامهریزیهای ده سالهاش زیر سوال میرفت. اگر فیلم Avengers: Infinity War را مشاهده کرده باشید، میدانید منظورم از برنامهریزیهای دنیای سینمایی مارول چیست. میدانید که کوچکترین اتفاق در فلان فیلم دلیلی بر وقوع حوادث فیلمی دیگر است و تمامی آثار این دنیای سینمایی با ریسمانهایی نامرئی به یکدیگر وصل شدهاند تا بیشتر از همیشه به شدت سرگرمکنندگیشان افزوده شود. پس بیدلیل نیست که مارول فیلم Ant-Man And The Wasp را به عنوان اولین اکران پس از حوادث جنگ بینهایت در نظر گرفته است. زیرا قرار است در این فیلم وارد بحثهایی شویم که در آینده مطمئنا بخشی از راهحلهای گروه انتقامجویان برای پیروزی بر تانوس خواهند بود.
فیلم Ant-Man And The Wasp بهتر بود اسم «دروازه کوانتومی» را به خود میگرفت. چون تمام حوادث فیلم حول محور چگونگی ساخت دروازه کوانتومی، ورود به دنیای زیراتمی و سپس چگونگی خروج موفقیتآمیز از آن میچرخند. از طرفی هم نام فیلم نه تنها به دو کاراکتر محبوب فیلم یعنی اسکات لنگ و هوپ ون دین اشاره دارد، بلکه ماجرای کامل مرد مورچهای و زنبورک قبلی را هم بازگو میکند و سعی در روایت داستانهای به جا مانده از گذشتهای را دارد که پیشزمینه کلی فیلم را تشکیل میدهد. از این جهت است که میخواهم بگویم فیلم Ant-Man And The Wasp دنبالهروترین دنبالهای است که میشد برای فیلم Ant-Man ساخت. زیرا که هر فیلمی به عنوان دنباله فیلم قبلی مجموعهاش، پیش از مطرح کردن هر پرسش دیگری، باید به سوالات فیلم قبلی پاسخ بدهد. یعنی در فیلم Ant-Man And The Wasp باید سر در میآوردیم که جنت (همسر دکتر هنک) هنوز هم زنده است؟ آیا میتوان آن را از دنیای زیراتمی خارج کرد؟ یا اصلا او کجاست؟ در پایان حوادث فیلم Ant-Man که اسکات یک مرتبه وارد دنیای زیراتمی شد و به سلامت از آن خارج شد، متوجه شدیم که بازگشت از دنیای کوانتوم به هیچوجه غیرممکن نیست. پس دکتر هنک به فکر ساخت یک دروازه کوانتومی برای بازگرداندن همسرش افتاده است. اسکات هم در شروع حوادث فیلم Ant-Man And The Wasp در برههای به سر میبرد که به علت همکاریهایش با کاپیتان آمریکا در حوادث فیلم Captain America: Civil War در خانهاش زندانی شده است و به محض خروجش از حصارهای منزل، با پیدا شدن سر و کله مامورین افبیآی مواجه میشود. به طور کلی همهچیز برای رقم خوردن اتفاقات جدید مهیا شده است و تنها به یک فرد شرور برای پیشبرد حوادث داستانی نیاز است. پس مارول دنیای کمیکهایش زیر و رو کرده و یکی دیگر از بیارزشترین آنتاگونیستهای سینماییاش را وارد فیلم میکند و اولین نقطه ضعف فیلم را رو میکند!
همانطور که گفته شد، فیلم Ant-Man And The Wasp جایگاه بسیار پراهمیتی دارد اما در محتوایش نقصهای بسیاری به چشم میخورند و اولین این نقصها هم مربوط به آنتاگونیست اصلی فیلم یعنی Ghost میشود. کاراکتری که پیش پا افتادهترین تکنیکهای جلوههای ویژه روی آن اعمال شدهاند و صرفا همان کارهایی را میکند و همان حرفهایی را میزند که دیگر شرورهای کلیشهای فیلمهای ابرقهرمانی انجام میدهد. با این تفاوت که حتی از شرور بودن آن هم مطمئن نیستیم و گاهی به قدرتهایش شک هم میکنیم. به نوعی میتوان گفت بزرگترین آنتاگونیست داخل فیلم برای مرد مورچهای و زنبورک، پیشآمدهای ناگهانی و مختلفی هستند که سر راهشان قرار میگیرند و تمام برنامهریزیهایشان را برهم میریزند. فیلمنامه فیلم با اینکه مملو از نقصهای بسیار است، در این زمینه به خوبی ظاهر شده است و در کل روندی را پیش روی کاراکترهای اصلی قرار میدهد که دنبال کردنش حوصلهتان را سر نخواهد برد. از طرفی هم اکشنهای نهچندان دندانگیر فیلم را داریم که با توجه به قدرتهای مرد مورچهای، زنبورک و گوست میشد رنگ و لعاب بسیار خاصتری به آنها بخشید و شاهد مبارزات به مراتب عجیب و غریبتری باشیم که نظیرش را هزاران بار در فیلمهای دیگر تماشا نکردهایم. به طور کلی تولید فیلم Ant-Man And The Wasp جزو یکی از الزامات مهم دنیای سینمایی مارول بوده و طبق برنامهریزیهای دنیای داخل فیلمها، اکنون شاهد آن هستیم. اگر اکشنهای بیروح و تعقیب و گریزهای نهچندان جذابی را که بهترین شاتهایش را در تریلرهای فیلم دیده بودیم، مزهپرانیهای مسخره برخی از کاراکترها، جلوههای ویژه پیش پا افتاده، کلیشهایترین آنتاگونیست ممکن که برای خالی نبودن جای شرارتهایش یک خلافکار قدرتمند (قضیه این کاراکتر همان بیتی است که میگفت "دروازهبان نداشتیم، به جاش خیار گذاشتیم) را در اکثر حوادث فیلم مشاهده میکنیم را فاکتور بگیریم، با فیلم سرگرمکنندهای روبهرو هستیم که از نظر داستانی از اهمیت بالایی در دنیای سینمایی مارول برخوردار است و این مهم را میتوان در کلیف هنگر خیرهکننده سکانس پس از تیتراژ فیلم به خوبی متوجه شد.
نظرات