نقد و بررسی فیلم Mission Impossible
مجموعه فیلمهای محبوب و پرطرفدار Mission Impossible غریب به دو دهه است که جزو بهترینهای ژانر اکشن شناخته میشوند و میلیونها طرفدار در سرتاسر جهان برای خود دست و پا کردهاند. سال 2015 بود که کریستوفر مککوئری به عنوان کارگردان نسخه جدیدی از این سری پرطرفدار انتخاب شد و فیلمی تحت عنوان Rogue Nation را تولید کرد که آنطور که باید و شاید انتظارات طرفداران را برآورده نکرد. اما شروعی بود برای پروسه آشنایی هرچه بیشتر این کارگردان مستعد و باتجربه با سری Mission Impossible و استفاده از پتانسیلهای فراوانی که این مجموعه فیلمها و به ویژه ستاره محبوبش یعنی تام کروز داشت. پس از Rogue Nation که نسبت به آثار موفق و خاطرهانگیز پیش از خودش در مجموعه، به عنوان یکی از فیلمهای ضعیف مجموعه به حساب میآمد، مککوئری تصمیم به تولید یک Mission Impossible جدید گرفت و اینگونه شد که پروسه ساخت و تولید فیلم Mission: Impossible – Fallout استارت خورد. فیلمی که پس از گذشت سه سال از نسخه قبلیاش، در جایگاه بسیار مهم و حساسی قرار میگرفت. زیرا اگر Mission: Impossible – Fallout یک فیلم ضعیف و شکستخورده از آب در میآمد، باید فاتحه سری Mission Impossible را برای همیشه میخواندیم و با خاطرههای بسیار خوبی که از کاراکترها و حوادث به یاد ماندنیاش داشتیم خداحافظی میکردیم؛ اما اگر Mission: Impossible – Fallout به موفقیت میرسید، باری دیگر مجموعهاش را روی زبانها میانداخت و حساب کار را به خیلی از بلاکباسترهای اکشن امروزی که بویی از موفقیت واقعی نبردهاند نشان میداد و مهمتر از همه، یاد و خاطره Mission Impossible را جادوانه میساخت. خوشبختانه درباره این فیلم، حالت دوم ماجرا صدق میکند و به نوعی میتوان گفت مککوئری به عنوان دومین پروژهاش در این مجموعه، یکی از بهترین Mission Impossibleهای تاریخ مجموعه را ساخته است. فیلمی مملو از لحظات هیجانانگیز و متشنج که گاهی اوقات نفستان را در سینه حبس میکند و هوش از سرتان میپراند. در ادامه مطلب با بازیمگ همراه باشید تا به بررسی فیلم Mission: Impossible – Fallout بپردازیم.
همانطور که گفته شد، فیلم Mission: Impossible – Fallout وظیفه داشت باری دیگر مجموعهاش را روی زبانها بیاندازد و به خوبی هم موفق به انجام این کار شده است. حوادث داستانی فیلم به نوعی دنباله Rogue Nation به حساب میآیند و ماجراهای جدیدی را در نقطهای روایت میکنند که هم طرفداران قدیمی و هم طرفداران جدید میتوانند به طور کامل از داستان سر در بیاورند و تمام و کمال از فیلم لذت ببرند. البته با این تفاوت که طرفداران قدیمی مجموعه در بخشهایی از داستان که شاهد ارجاعاتی به برخی از اتفاقات گذشته هستیم، با توجه به اطلاعاتی که از فیلمهای قبلی مجموعه در یاد دارند، نسبت به مخاطبان جدید اثر، لذت بیشتری از تماشای فیلم میبرند. مککوئری که این بار زحمت نوشتن فیلمنامه اثر را هم کشیده تا به طور کامل فیلم را به نام خودش ثبت کرده باشد، به شیوهای استادانه برخی از کاراکترهای مهم فیلمهای قبلی را وارد داستان میکند و از طرفی هم به معرفی چند شخصیت جدید میپردازد. هر یک از این کاراکترها به طور کامل در لا به لای داستان پردازش میشوند و تاثیر منحصر به فرد خود را در حوادث میگذارند. این یعنی مککوئری هیچ کاراکتر جدیدی را بیدلیل خلق نکرده و از آن طرف هم کاراکترهای آشنای گذشته را صرفا به دلیل تحتتاثیر قرار دادن طرفداران وارد ماجرا نکرده است. بلکه روایتی که برای داستان در نظر گرفته، به قدری حساب شده و پرپتانسیل است که میتواند تک تک این کاراکترها را در حضور ستاره اصلی فیلم یعنی تام کروز (ایتن هانت) در فیلم جای بدهد و به هر یک از آنها وظیفهای برای عمل به آن اهدا کند تا هیچکدام از بازیگرهای سرشناس و محبوب درون فیلم، نقش یک مترسک را که صرفا قصد جلب توجه دارد، ایفا نکنند.
فیلم Mission: Impossible – Fallout با اینکه همانند فیلمهای قبلی مجموعهاش از مدت زمان بلندی برخوردار است، به هیچ وجه خستهکننده و حوصلهسربر ظاهر نمیشود؛ بلکه درست همانند یک بازی ویدیویی، مرحله به مرحله بیننده را با خود جلو میبرد و سکانسهای نفسگیر و هیجانانگیزش را مرحله به مرحله به نمایش میگذارد. مراحلی که هرکدام دارای اتمسفر منحصر به فرد خود هستند و در بهترین لوکیشنهای ممکن فیلمبرداری شدهاند. آن هم با بهره بردن از قابهای متفاوتی که در سکانسهای اکشن، میدان دید گستردهتری را در معرض دید قرار میدهند و خطرات و تهدیدات موجود در اطراف کاراکتر اصلی را با دقت و توجه بسیار زیادی به نمایش میگذارند. فیلم Mission: Impossible – Fallout را باید بهترین و قدرتمندترین فیلم مجموعه از نظر فنی دانست. از فیلمبرداری استادانهای که لذت تماشای اکشنهای مهیج فیلم را دوچندان کرده است گرفته تا تدوین ماهرانه تصاویر با موسیقی متن نوستالژیک و خاطرهانگیز مجموعه Mission Impossible. فیلم Mission: Impossible – Fallout مجموعهای از بهترین تصاویر، صداها و حرکاتی است که یک بلاکباستر اکشن تمام عیار امروزی باید آنها را در خود داشته و به ترکیبی ایدهآل از تمامی آنها دست یافته باشد. فیلم Mission: Impossible – Fallout هنگامی ارزشمندتر از هر اثر دیگری به حساب میآید که ستارهای به نام تام کروز را به عنوان قهرمان اصلی داستان در خود جای داده. ستارهای 56 ساله که سالیان دراز در این عرصه تلاش کرده است و مهمتر از همه مجموعه Mission Impossible را یک تنه به جایگاهی که امروز در آن ایستاده، رسانده است. تام کروز به قدری در ایفای نقشهای این چنینی و بازی در فیلمهای اکشن تجربه دارد که تمام سکانسهای اکشن مربوط به خودش را بدون هیچ استفادهای از یک بدلکار ضبط کرده است و برای رسیدن به چنین موفقیتی، خسارات زیادی هم پرداخته است. از سکانس فرود با چتر از هواپیما گرفته تا صحنه پایانی فیلم که باید در آن یک هلیکوپتر را هدایت میکرد و حتی درون آن به مبارزه میپرداخت. کروز تمام این سکانسها را به شخصه و بدون استفاده از بدلکار، آن هم خارج از استدیو و با کمترین بهرهبرداری از جلوههای ویژه، اجرا کرده است و حتی در طول پروسه فیلمبرداری فیلم یک بار پایش به شدت آسیب دید و تولید فیلم را چند ماهی به تعویق انداخت.
فیلم Mission: Impossible – Fallout را مطمئنا باید جزو بهترین فیلمهای مجموعه دانست. اثری که به شخصه آن را بهترین اکشن سال 2018 میدانم و تا مدتها اولین پیشنهادم به کسانی است که به دنبال تجربه یک فیلم اکشن تمام عیار و سرتاسر هیجان میگردند. کریستوفر مککوئری در مقام کارگردانی و نویسندگی این اثر، موفق شد باری دیگر فرنچایز Mission Impossible را در یادها زنده کند و میلیونها طرفداران مجموعه در سرتاسر جهان را به تحسین وا دارد. اگر تام کروز ایده خداحافظی از نقش ایتن هانت و مجموعه Mission Impossible را در سر میپروراند؛ حالا و پس از اکران موفقیتآمیز این پروژه، بهترین فرصت برای انجام این کار است. زیرا به عنوان بازیگری که همواره قصد ارائه بهترین تجربه سینمایی اکشن را داشته، با هنرنمایی در این فیلم باید به خواستهاش رسیده و نهایتا ماموریت غیرممکنش را با موفقیت پشت سر گذاشته باشد.
نظرات