ماشین پولسازی Valve، ورژن 2 | نقد و بررسی بازی Artifact | آرتیفکت
نمیدانم چه به بگویم! پس از 5 سال این چیزی بود که باید بهعنوان بازی جدید Valve میدیدیم؟ این همان بازی جدیدی است که باید از زیرِ دستان سازندهی عناوینی همچون Half-Life و Portal خارج شود؟ اصلاً چنین چیزی را چطور میتوان یک «سرگرمی» نامید؟ اصلاً چرا باید در قالب سرگرمی، تنها به فکر پولسازی بود و مخاطب را در حد یک شیء فرض کرد؟ اصلاً یک سازنده هر چقدر هم که میخواهد پولپرست باشد ولی بههیچوجه حق ندارد که آنقدر به ساختهاش بیتوجهی کند تا درنهایت همهچیز را فدای این طمع نفرت انگیزش شود و مخاطب همهچیز را توهین به شعور خود بداند. بیشتر از این ادامه نمیدهم و فقط از شما میخواهم که اگر 20 دلار اضافه در جیبتان دارید و میخواهید آن را برای خرید Artifact خرج کنید، لطفاً به مطالعهی این نوشته بپردازید و پس از آن، یکبار دیگر دربارهی تصمیمتان تجدیدنظر کنید تا مطمئن شوید که 20 دلار توی جیبتان در جای اشتباهی خرج نخواهد شد.
مطمئن باشید که هیچ بازی کارتی بزرگی در دنیا وجود ندارد که لذتبخش نباشد؛ و بازهم باور کنید که ممکن نیست Valve، دست به ساخت عنوانی بزند که بازیکنان نتوانند از آن لذت کافی را ببرند. اینطور بگویم که Artifact پس از چیزی حدود یک ساعت تبدیل به یکی از سه بازی کارتی برتر عمرم شد و هیچ شکی در این نیست که احتمالاً قرار بوده همانند Dota 2 و Half-life، ساعات بسیار زیادی را به پای این بازی بنشینم و از جذابیت خارقالعادهی آن لذت ببرم؛ اما چرا چنین وضعیتی «قرار بوده» تا اتفاق بیفتد و در حال حاضر اتفاق نیفتاده است؟ خب بگذارید کمی بعد پاسخ این سؤال را بدهم و فعلاً به خود بازی بپردازیم که حرفهای بسیار زیادی برای گفتن دارد.
در یک نگاه، Artifact همان Dota است که این بار بهجای سبک MOBA، به سبک بازیهای کارتی روی آورده و تبدیل به چیزی نوآورانه و غیرقابلباور شده است. همهچیز در بازی لذتبخش است؛ وجود چندین دسته کارت مختلف که هرکدام از آنها بازهم در چند دستهی دیگر تقسیم میشود و درنهایت کل بازی شامل تعداد بسیار زیادی کارت میشود که هر یک تواناییهای خاص و منحصربهفردی را برای خود دارند. در کنار این خارج شدن از سبک امتیازی و سادهای که در اکثر بازیهای کارتی آنلاین دیده میشود، تقریباً حالتی نوآورانه به این بازی بخشیده و همچنین وجود لحظات واقعاً غیرقابلپیشبینی و استرسزا در Artifact (باور کنید که این بازی اگر کمی جدی گرفته شود، بهقدری آدرنالین در خونتان ترشح میکند که فراموش کنید در حال بازی کردن یک بازی کارتی هستید! اصلاً راستش را که بخواهید اصلاً نمیدانم این حس را چگونه باید در قالب کلمات توصیف کنم) در کنار تمامی این مشخصههای خاص، باعث شده تا Artifact، به یک تجربهی کاملاً تازه و دیده نشده تبدیل شود که میتواند هرکسی را بهسوی خود جذب کند.
بیایید از همان ابتدا و محتوای بازی آغاز کنیم. آرتیفکت، نبرد شما، پنج تن از هیروهای شما، سربازهای شما، آیتمهای شما و اسپلها و ویژگیهای (همان لولهایی که هیروها در Dota دارند) افراد شماست. خوشبختانه برخلاف تعدادی از بازیهای کارتی، همهچیز در همین کارتها خلاصه میشود و هیچ جادو و جنبلی در خارج از بازی اتفاق نمیافتد که بخواهد بازی را برای شما از کنترل خارج کند؛ تمام بازی شما هستید و حریفتان و یک میز که باید هرچه که در چنته دارید را روی آن خالی کنید.
در کل، پنج نوع دستهبندی برای کارتهای در بازی وجود دارد که عبارتاند از: کارتهای قهرمانان، کارتهای سربازان یا همان creep ها، کارتهای جادویی و یا همان spell ها، کارتهای ارتقاء که باعث افزایش قابلیتهای برجهای شما میشوند و درنهایت کارتهای آیتم. کارت قهرمان (Hero)، تقریباً مهمترین کارت در طول بازی به شمار میرود. هر یک از میزهایی که شما برای خود میسازید، میتواند پنج عدد از این کارتها را در خود جای دهد. این کارتها علاوه بر اینکه مهمترین کارتهای بازی به شمار میروند، تغییرپذیرترین کارتهای طول بازی هم هستند. همانطور که اشاره شد، شما در طول بازی به کارتهایی دسترسی دارید که آیتمهای مختلفی را به شما ارائه میدهند؛ برخی از این آیتمها تنها برای یکبارمصرف کردن ساختهشدهاند و پس از استفاده کردن از آنها، از بین میروند؛ درحالیکه برخی از آیتمها بهعنوان یک آپگرید اساسی برای قهرمانان محسوب میشوند و میتوانند علاوه بر افزایش قدرت و سلامتی آنها، به آنها قابلیتهای مختلفی از جمله تغییر لاین، تغییر هدف، وارد کردن آسیب اضافی و قابلیتهای فراوان دیگری را اهدا کنند. این آیتمها نه در حد و اندازهی آیتمهای Dota اما تا حدودی میتوانند کلاس یک قهرمان را تغییر دهند و برای مثال، یک تانک را تبدیل به یک هیرو با دمیج بالا کنند. چنین موضوعی باعث میشود که همانند Dota، Artifact هم از نبردهایی نیازمند به استراتژی خرید آیتم بهره ببرد و شما را مجبور کند تا در سطحی فراتر از مشخصات اولیهی کارتهای خود فکر کنید. در کنار تمام اینها، برخی از قهرمانان همراه خود تعدادی کارت اضافه دارند که اگر بخواهید از این قهرمانان در یکی از میزهای خود استفاده کنید، این کارتها هم بهصورت خودکار به آن اضافه میشوند.
کارتهای بعدی، کارتهای دارای سطح پایینتر هستند که کمتر از کارتهای قهرمانان، ولی به اندازهی زیادی در بازی تأثیرگذارند. این کارتها که عبارتاند از کارتهای سربازان و کارتهای جادو، نقش پیادهنظام شطرنج را در بازی به عهده دارند که میتوانند نمای کلی و نتیجهی اولیهی نبرد را مشخص کنند. تنوع در میان این کریپها کاملاً فراتر از حد و اندازهی بازی اصلی (Dota) است و تنها به چند اورک سادهی سبزرنگ خلاصه نمیشود. سربازان شما معمولاً یکی از این دو حالت را دارا هستند: یا هیچ قابلیت خاصی ندارند و تنها باید بر روی پارامترهای سلامتی و آسیب آنها حساب کنید که گاهی اوقات به طرز چشمگیری بالا هستند و یا باید به تواناییهای خاص آنها تکیه کنید که در بخشهایی از مبارزات میتوانند به شما یاری برسانند.
در کنار این کارتها، کارتهای دستهی Spell هم در بازی وجود دارند که تأثیر اکثر آنها بیشتر بر روی مبارزات مستقیم و اهداف داخل بازی است. راستش گستردگی این کارتها بهقدری است که نمیتوان توضیح مشخصی را برای آنها پیدا کرد. بعضی از آنها تنها برای هیروهای بازی قابلاستفاده هستند؛ برخی از آنها بر روی تمام دشمنان تأثیر میگذراند و بعضی از آنها هم تنها بر روی کارتهایی که در دست دارید تأثیرگذارند. این کارتها را میتوان بهنوعی کارتهای لحظات حیاتی بازی به شمار آورد. امکان دارد با استفاده از این کارتها، از بین رفتن برجهایتان را به تأخیر بیندازید و یا حتی نتیجه را در یک قسمت از بازی کاملاً برعکس کنید و حریفتان را در شوک فرو ببرید. بازی کردن در میزی که وابستگی اصلی آن به این کارتهاست، نیاز به تمرین بسیار زیادی دارد تا بتوانید مناسبترین اسپل را برای شرایط فعلی انتخاب کنید و کاری کنید که تمام نقشههای حریف تنها با یک کارت از بین برود.
دستهی آخر در میان کارتهایی که بر روی میز استفاده میشوند، ارتقاءهای مختلف برجها هستند که اگر بتوانید بهخوبی از آنها استفاده کنید، میتوان گفت که برای خودتان در بازی صاحب یک سبک خاص شدهاید. کارتهای این دسته، بهتدریج و بهآرامی قدرتهای خود را با یکدیگر جمع کرده و در انتهای بازی، بهشدت برای حریفتان اذیت کننده خواهند بود. برای مثال تعدادی از این کارتها میتوانند در ابتدای هر راند، مقداری دمیج به کارتهای حریف وارد کنند و یا بخشی از سلامتی کارتهای شما و برجهایتان را بازیابی کنند. شاید در ابتدا استفاده از این کارتها بیاثر به نظر برسد، ولی اگر بتوانید سیاست درستی را در پیش بگیرید که بتوانید در هر قسمت از میز، تا انتها تعداد مناسبی از این ارتقاءها را داشته باشید، مطمئن باشید که حریفتان در اواخر بازی بهاحتمال بسیار زیادی کنترل بازی را از دست خواهد داد و نتیجه را بهراحتی به شما واگذار خواهد کرد.
در کنار دستهبندی کاربردی کارتها، هر کارت برای خود یک رنگ از میان چهار رنگ آبی، قرمز، مشکی و سبز دارد که بر اساس ویژگیهای کلی کارتها به وجود آمدهاند. کارتهای آبیرنگ بیشتر بر روی وارد کردن دمیج قبل از مبارزات و بیشتر کردن کارتهای بازیکنان تمرکز دارند. برای مثال هیروی Meepo توانایی وارد کردن دیگر کپیهای خودش به زمین را دارد و همچنین بیشتر کارتهای اسپل این رنگ، باعث میشوند تا بتوانید کارتهای جدیدی را بیرون بکشید. کارتهای مشکی، کارتهایی هستند که همگی بر روی ارتقاء تاورها و همچنین تخریب شدید ساختمانهای حریف تمرکز دارند؛ بهطوریکه بههیچوجه نمیتوانید تنها با استفاده از کارتهای مشکی به پیروزی برسید و در مقابل اگر بلد باشید که چگونه از آنها استفاده کنید، بهترین مکمل برای هر رنگ دیگری خواهند بود. کارتهای سبزرنگ را میتوان یک کارت یکسان دانست که از تکههای مختلفی تشکیل شده است. کارتهایی که این رنگ را بر روی خود دارند، از توانایی تأثیرگذاری بر روی کارتهای دیگر بهره میبرند و هر کارت این دسته، میتواند برخی ویژگیهای چند کارت دیگر شما را افزایش دهند که در نتیجهی جمع شدن آنها با یکدیگر، چندین کارت با قدرتی متوسط خواهید داشت که در کنار هم قدرتی چندین برابر مییابند و میتوانند هر مانعی را از سر راهشان بردارند. همچنین چند کارت creep مخصوص هم در این دسته وجود دارند که قدرتی شگفتانگیز دارند و میتوانند نتیجهی یک بازی را کاملاً تغییر دهند (برای مثال کارت Alpha، 25 امتیاز سلامتی دارد و با هر حمله 25 واحد دمیج به حریفان وارد میکند). کارتهای سرخرنگ اما کاملاً برخلاف دستهی قبلی هستند. این کارتها تنها بر روی امتیازات فردی تمرکز دارند و اگر بتوانید تا انتهای بازی با موفقیت بر روی چند کارت خاص سرمایهگذاری کنید، این امکان را دارید که بهراحتی هر یک از آنها را به یک کابوس وحشتناک تبدیل کنید. این کارتها معمولاً در ابتدای بازی بهراحتی اجازهی کشته شدن دارند و صاحبان این کارتها تنها بر روی افزایش قدرت آنها تمرکز میکنند تا هنگامی که انتهای بازی فرا برسد و با چند کارتی که تأثیرات موقت ولی بسیار مفیدی را بر روی هیروهایشان میگذارد، در کنار ویژگیهای دائمی فراوانی که در طول مبارزه برای آنها جمعآوری کردهاند بازی را به نفع خود به انتها برسانند.
حال اگر کارتهایتان را آماده کردهاید، بیایید تا به خود بازی بپردازیم. در اولین برخورد، Artifact را شدیداً شبیه به عناوینی همچون Clash Royal مییابید. یک میز سهقسمتی که در هر بخش دارای یک تاور است و کسی که بتواند دو برج حریف را از بین ببرد، بهعنوان برندهی بازی شناخته میشود. ازآنجاییکه آرتیفکت همانند Dota در سه لاین دنبال میشود، هریک از هیروهای تیم شما در یکی از این سه لاین پخش میشوند و برای از بین بردن ساختمانهای حریف تلاش میکنند. در ابتدای بازی، هر بازیکن به سه هیرو از پنج قهرمان انتخابی خود دسترسی دارد که هریک از آنها در یکی از سه قسمت صفحه قرار میگیرند. با گذشتن هر راند، یک کارت قهرمان به هر دو میز اضافه میشود تا اینکه در راند سوم، تمام پنج کارت قهرمان هر دو طرف وارد زمین شده است. با این حال اگر یکی از قهرمانان از میدان به در شود، حضور او در راند بعدی لغو میشود و در راند دوم پس از حذف شدنش به بازی بازمیگردد. برای مثال اگر هیرویی در راند سوم بیرون برود، در راند پنجم به بازی بازمیگردد. هر بازی از اولین قسمت و از سمت چپ شروع میشود. در هر قسمت از صفحه، دو برج، کارتهای روی میز، ارتقاءها و همچنین کارتهایی که هر بازیکن در دست دارد (هر بازیکن تنها میتواند کارتهای خودش را مشاهده کند) مشاهده میشوند. این نکته را هم در نظر بگیرید که هر راند دارای چند مرحله است که اگر بخواهیم ترتیب آنها را بر این اساس حساب کنیم بهجز راند اول، مرحلهی اول مرحلهی خرید آیتم، مرحلهی دوم برای مشخص کردن محل قرارگیری کارتهای قهرمان ورودی، مرحلهی سوم لحظات قبل از شروع نبرد مستقیم و زمان استفاده از کارتهای اسپل و همچنین آیتم، مرحلهی چهارم لحظهی درگیری دو حریف و مرحلهی آخر هم مرحلهی پس از نبرد است که اکثر اوقات در این قسمت، کارتهایی که امکان بازیابی سلامتی خود و یا تقسیم شدن را دارند فعال میشوند.
هر تاور در بازی دارای دو مؤلفهی کاملاً تأثیرگذار است که اولی میزان HP یا سلامتی هر برج است که در ابتدای بازی برای هر دو تاور بر روی عدد 40 قرار گرفته است و همچنین میزان MP یا مانا پوینت هر تاور که در ابتدا 3 عدد است و در ازای هر راندی که از بازی میگذرد، یک پوینت به حداکثر مانای هر تاور اضافه میشود. پس از اینکه سلامتی اولین تاور هر طرف به عدد صفر برسد، این تاور از بین میرود و با یک ساختمان انشنت که دارای 80 امتیاز سلامتی است جایگزین میشود که آخرین خط دفاعی هر بازیکن به شمار میرود. شاید قبول کردن این موضوع کمی سخت باشد اما میزان مانای تاورها در بازی، بسیار تأثیرگذارتر از سلامتی آنهاست. تقریباً تمام کارتهای شما بهجز کارتهای آیتم، هیروها و تعدادی کارت عادی، برای وارد شدن به زمینبازی نیاز به مصرف مانای تاور شما دارند و این محدودیت باعث میشود که گاهی اوقات لحظات پراضطرابی را برای انتخاب میان دو کارت سپری کنید که واقعاً یکی از جذابترین موقعیتهای بازی است. با این وجود، میزان MP هریک از تاورهای شما پس از هر راند دوباره پر میشود و بر این اساس، میتوانید با کمی استراتژی، کارتی که میخواستید در راند قبلی استفاده کنید را در راند فعلی و بدون مشکل مانا به میدان بیاورید.
قسمت اصلی هر بازی، نبردهای مستقیم و تن به تنی است که میان کارتهای شما و حریفتان در میگیرد. در اینجا مبارزات فقط و فقط به تواناییهای کارتهای روی میز شما بستگی دارد و پس از اینکه هر دو حریف به تمام شدن مرحلهی قبل رضایت دادند، مبارزهی کارتهای هر دو تیم آغاز میشود. با اینکه طول این بخش در حد چند ثانیه و تنها در حد یک انیمیشن کوتاه است، با این حال مهمترین بخش بازی به شمار میرود. آسیبی که هر کارت روی میز وارد میکند، همواره نسبت به حریف -یا حریفان- مشخصی است. قانون مبارزات در بازی، به این صورت است که هر کارت با حریف روبهرویی خود و یا در مواقعی با حریفانی که در همسایگی او قرار دارند مبارزه میکند و همچنین درصورتیکه هیچ حریفی در مقابل یک کارت نباشد، آسیب آن کارت به سلامتی ساختمان حریف وارد میشود. ازآنجاییکه اکثر ویژگیهای کارتها در مراحل قبل از نبرد قابلاستفاده است، در مرحلهی مبارزه تنها شاهد استفاده شدن تواناییهای دائمی و همیشه فعال کارتها هستیم و هیچکدام از قابلیتهایی که بدون مبارزهی مستقیم قابلاستفاده هستند، در این مرحله فعال نخواهند بود.
با این حال، همانطور که گفتم متأسفانه و برخلاف جذابیت بسیار شدید Artifact، این بازی یک شکست مفتضحانه برای Valve محسوب میشود؛ شکستی که مطمئناً با ورود به اولین مبارزه متوجه دلایل آن میشوید و فکر نمیکنم که حتی لازم باشد توضیح خاصی را در این رابطه بیان کرد. با این حال اولین دلیل برای اینکه بخواهم Artifact را عنوانی غیرقابل لذت بردن بدانم، بالانس افتضاح و غیرقابلتحمل کارتهای بازی است. بدترین چیز در یک بازی کارتی، این است که احساس کنید که حریفتان کارتهایی کاملاً قویتر از شما دارد و کارتهای شما حتی از نظر عددی هم با حریفتان برابری نمیکنند. ازآنجاییکه آرتیفکت محدودیتهای بسیار زیادی را برای استفاده از کارتها در طول بازی در نظر گرفته است، شما نیاز دارید تا کارتهایی مخصوص اوایل، اواسط و انتهای بازی داشته باشید که در ابتدا با مانای کمتر بتوانید ضربهی خطرناکتری را به حریف وارد کنید؛ در اواسط بازی جلوی قدرت گرفتن حریف را بگیرید و در انتها هم کارتهایی داشته باشید که بتوانند بهراحتی کارتهای حریف را از بین ببرند تا بتوانید با خیال راحت به نابود کردن برجهای حریفتان بپردازید. تا به اینجای کار همهچیز عالی و هیجانانگیز است و تقریباً هیچ مشکلی هم در بازی دیده نمیشود اما هنگامی که وارد بازی میشوید و کمی از قدرت کارتهای حریفتان را میبینید، همهچیز برایتان روشن خواهد شد! نتیجهی نهایی بازی بهاحتمال بسیار زیاد در همان ابتدای بازی و با مشاهدهی کارتهای هر دو طرف روشن میشود؛ منظورم این است که چندین کارت قهرمان خاص در بازی وجود دارند که رسماً فک تمام کارتهای دیگر را پایین میآورند و در عرض چند راند، کل کارتهای حریف را نابود میکنند و بعد هم به ریش خودش و تاورهایش میخندند و چند کارت دیگر هم بهخوبی مکمل آنها میشوند و نمیگذارند که حتی به نابود کردنشان فکر کنید. از هیروها گذشته، مشکل استفادهی بسیار زیاد مانا و نبود کارتهای مناسبی که از همان ابتدا قابلاستفاده بر روی حریف باشند، از جمله مواردی است که باعث میشود فکر کنیم که سازندگان تنها یک ایدهی کلی را در نظر گرفتهاند و بدون پرداختن کامل به جنبههای مختلف این ایده، آن را وارد بازی کردهاند.
برای مثال در یک بازی، توانستم سلامتی کارت هیروی Tide Hunter بهراحتی به عدد 20 (دقت کنید که میانگین سلامتی قهرمانان در طول یک بازی از ابتدا تا انتها چیزی بین 10 تا 12 است و یک کارت قهرمان با سلامتی 20 چیزی شبیه به یک کابوس است!) برسانم. حال فکر کنید که این هیرو با کمک کارتهای دستهی Spell همواره در حال افزایش این عدد باشد و نهایتاً هم به یک کارت نامیرا تبدیل شود و یا مثلاً کارت Bristleback که هم دمیج بسیار بالایی دارد و هم از سلامتی زیادی برخوردار است (بگذارید اینطور بگویم که یکی از قهرمانان 7 امتیاز دمیج و 4 امتیاز سلامتی دارد، درحالیکه Bristleback با توانایی تأثیرگذارتری، 12 امتیاز سلامتی دارد و با هر حمله 8 واحد آسیب وارد میکند). شاید برخی از کریپها هم بسیار قدرتمندتر (حتی قدرتمندتر از هیروها) باشند ولی این موضوع به علت میزان مانای مصرفی بالای این کارتها قابلچشمپوشی است؛ اما وجود هیروها که هیچ مانایی مصرف نمیکنند و پس از مرگ هم بهراحتی به بازی بازمیگردند بههیچوجه نمیگذارد که از بالانس نبودن بازی شکایتی نکنم. این بالانس نبودن بهگونهای است که شما را مجبور میکند تا یک دستهی خاص از کارتها را خریداری کنید و بقیهی آنها را به فراموشی بسپارید. واقعاً نمیدانم که این موضوع به علت پولپرستی عجیبوغریب سازنده است و یا ازآنجاییکه این سبک کمی نوآورانه است، چنین مشکلاتی در بازی وجود دارند؛ اما بههرحال بالانس نبودن یک بازی آنلاین، آنهم با خریدهای درون برنامهای فراوانی که شدیداً در بازی تأثیرگذار هستند، نوعی گناه کبیره برای سازندگان محسوب میشود!
دلیل اصلی بد بودن Artifact اما چیز دیگری است! راستش همگی حاضر بودیم حتی بدون این بالانس بودن هم یکجوری با بازی بسازیم و از آن لذت ببریم و لحظات عالی و نابی که مدتها بود در یک بازی کارتی ندیده بودیم را بار دیگر تجربه کنیم؛ اما خب ازآنجاییکه Valve هم شدیداً از این موضوع مطلع است و خیلی هم به بازیکنانش اهمیت میدهد، کاری کرده تا بههیچوجه نتوانید از بازی جدیدش لذت ببرید! موضوعی که وجود دارد، این است که یک بازی با قیمت 20 دلار، قطعاً نباید به وقاحت هرچهتمامتر بیاید و بگوید حالا که من را خریدید، باید بازهم برایم پول خرج کنید وگرنه نمیگذارم هیچ کاری بکنید! اصلاً چه معنی دارد که وقتی برای خرید یک بازی –که عناوین مشابه آن کاملاً رایگان هستند- پولی را خرج میکنی، نتوانی از آن استفاده کنی و تنها با یک محتوای اولیهی بیارزش روبهرو شوی؟ راستش این بار Valve بههیچوجه این موضوع برایش تفهیم نشده است که یک بازی غیر رایگان، یعنی چیزی که باید بتوان آن را بازی کرد و حداقل نیمی از ارزش پول خرج شده را داشته باشد. تجربهی Artifact مانند این است که در یک روستان، پول یک پیتزای کامل را پرداخت کنید و چیزی که برای خوردن نصیبتان شود، یک جعبهی پیتزا با یکهشتم پیتزای درونش باشد.
Artifact برای جایزه دادن کارت دادن به بازیکنانش قوانینی غیرمنطقی دارد. اول از همه اینکه مطمئن باشید اگر شانستان بالای 99 درصد نباشد، به چیزی حدود 20 پک کارت نیاز دارید تا بتوانید یک دسته کارت درستوحسابی برای روبهرو شدن با باقی بازیکنان داشته باشید. حالا اگر فکر کردهاید این 20 پک کارت را حداکثر تا یک ماه به دست میآورید، میخواهم چیزی بگویم که همینالان بروید و یک بسته از آن کارتهایی که عکس فوتبالیست و ماشین رویشان دارند بخرید و کلاً دست از ویدیو گیم بردارید! برای اینکه بتوانید در آرتیفکت کارت به دست آورید، باید در بخشی به رقابت بپردازید که هزینهی ورودی آن، یک بلیت تقریباً گرانقیمت است. حالا برای اینکه بتوانید از این بلیت خرج کردن نتیجهای به دست آورید، باید قبل از شکست خوردن در دو مبارزه، در سه مبارزه پیروز شوید. در این حالت بازی یک بلیت در اختیار شما میگذارد تا هزینهای که برای ورود به این رقابتها پرداخت کردهاید به شما بازگردد. حالا اگر این بردها به عدد چهار برسند، علاوه بر آن یک بلیت، یک بسته کارت هم دریافت میکنید و اگر پنج پیروزی داشته باشید، دو بسته کارت دریافت میکنید تا مثلاً بروید و حالش را ببرید! حالا این قضیه مشکلش کجاست؟ مشکل این است که به دست آوردن سه پیروزی آنها درحالیکه تنها یک شکست دارید، در این بازی تقریباً غیرممکن است و واقعاً باید چیزی فراتر از خوششانس باشید که بتوانید چنین نتیجهای را به دست آورید (البته اگر پولی را خرج نکردهاید). اگر هنوز هم قانع نشدهاید بدانید که بازی بخشی به نام Keeper Draft هم دارد که در آن میتوانید با کارتهایی جدید یک میز بسازید و در ازای سه، چهار و پنج پیروزی، دو بلیت و به ترتیب یک، دو و سه پک کارت دریافت کنید؛ راستش چنین بخشی واقعاً هیجانانگیز است و پتانسیل بسیار بالایی هم دارد، ولی مشکل اینجاست که قبل از ورود به این بخش، باید پنج پک کارت و دو بلیت خریداری کنید تا اجازهی وارد شدن به این مسابقات را داشته باشید! (چیزی در حدود 10 دلار برای هر پک و یک بستهی پنجدلاری متشکل از پنج بلیت که رویهم 15 دلار میشوند و تنها پنج دلار از قیمت اصلی خود بازی ارزانتر هستند را در نظر بگیرید و خودتان فکرش را بکنید)
در یککلام باید بگویم Artifact، pay to win ترین بازی تاریخ بشریت است! این قضیه یعنی اینکه شما بههیچوجه قرار نیست با پرداخت 20 دلار، از بازی جدیدتان لذت ببرید و بهقدری مانع مالی در سر راهتان قرار میگیرد که ترجیح میدهید از خیر پولتان بگذرید. با این حال گیم پلی این بازی را بههیچوجه دستکم نگیرید و اگر آنقدر نفرت نسبت به آن وجود دارد، فقط و فقط به خاطر پولپرستی توهینآمیز Valve است و در اینکه این سازنده همیشه شاهکار تولید کرده است بههیچوجه شکی نیست.
پس از اینهمه فلسفهبافی، برای یک زنگ تفریح هم که شده کمی هم به دیگر عوامل بازی بپردازیم. گرافیک Artifact در حد و اندازهی یک بازی کارتی معمولی است؛ نه آنچنان خیرهکننده و هنری است که آن را عالی بنامیم و نه آنقدر ضعیف است که بخواهد رسماً گند بزند توی حالمان و همهچیز را به هم بریزد. راستش نمیتوان گفت که بازی زیاد هم برورویی دارد؛ همهچیز در یک میز، دو موجود آبی و قرمز اژدها مانند و عکس روی کارتها خلاصه میشود که واقعاً جایی برای توضیح و بررسی ندارند. تنها این را بدانید که همهچیز در حد و اندازهی یک بازی کارتی است و هیچیک از ما هم قرار نیست به دنبال گرافیک این بازی باشیم. از گرافیک گذشته، بازی از نظر موسیقی و صداگذاری در چند پله بالاتر قرار دارد. صداگذاری شخصیتهای Artifact با همان صداپیشههای شخصیتهای Dota 2 انجامشده و دیالوگهای مختلف شخصیتها در طول بازی، تنوع مفرحی به بازی میبخشد و مبارزات را از آن حالت سکوت و یکنواختی خارج میکند.
بههرحال اگر به دنبال یک تجربهی عالی از یک بازی کارتی هستید، مطمئن باشید که Artifact جزو پیشنهادهای اصلی ما قرار نمیگیرد. بازیهای کارتی بسیاری وجود دارند که با پولپرستی (!) کمتر، میتوانند برای شما بسیار لذتبخش باشند و دهها ساعت شما را سرگرم خود کنند؛ اما اگر مدتهاست که به انجام بازیهای کارتی مختلف میپردازید و دلتان برای یک تجربهی جدید و پرتنشتر لکزده است، بد نیست که نگاهی هم به جدیدترین ساختهی Valve داشته باشید؛ عنوانی که مطمئناً، اگر سازندهی آن حس پولپرستی خود را به شیوهی دیگری در بازی جدیدش پیاده کند، Artifact را تبدیل به یک تجربهی غیرقابلچشمپوشی و خارقالعاده خواهد کرد که پتانسیل بسیار زیادی برای تداوم پیدا کردن در میان بازیهای آنلاین سالهای آینده خواهد داشت.
نظرات