نویسنده: محمدرضا حیدری شنبه، 21 ارديبهشت 1398
ساعت 15:10

نقد و بررسی Swag and Sorcery

این یک بازی موبایل است!

5 از 5

گاهی اوقات عناوینی پیدا می‌شوند که از شدت بی محتوا بودنشان، تنها می‌توان آنها را در عوض قرار دادن در بین عناوین ویدیویی، در میان بازی‌های تفننی درجه سوم موبایل قرار داد که چیزی بیشتر از چند ساعت کوتاه، ارزش وقت مخاطبشان را ندارند و پس از ان هم به راحتی حذف می‌شوند. متأسفانه، Swag and Sorcery هم دقیقاً در یکی از همین گاهی وقت‌ها به چشم من خورد و با وجود اینکه از همان ابتدا هم احساس می‌کردم که چنین عنوانی در بسیاری از قسمت‌ها خواهد لنگید، بازهم دل را به دریا زدم و به امید اینکه اشتباه کرده باشم، شروع به تجربه‌ی این عنوان کردم. هرچه که بود، تجربه‌ی نهاییم پس از چند ساعت تجربه کردن بازی، چیزی بود که شاید در بعضی قسمت‌ها انتظار آن را نداشتم.

اول از همه بگذارید این را بگویم که Swag and Sorcery در کل چیزی جز یک تجربه‌ی خسته کننده و بسیار بسیار زجر آور برای ارائه ندارد و از آن دست عناوینی است که می‌توانید از آنها برای آزمایش اعصاب و روان استفاده کنید! از آنجایی که این عنوان هم یکی از آن بازی‌های سبک Idle است و رسماً 90 درصد اتفاقات بازی را هم به همین صورت پیش می‌برد، احتمالاً ممکن است فکر کنید که این موضوع شدیداً به سلیقه‌ی شخصی من ربط دارد و بازی کوچکی مانند Swag and Sorcery هم در حد و اندازه‌ی خود تجربه‌ای مفرح و لذت بخش است؛ اما نه! SaS یکی از افتضاح‌ترین عناوین ایدلی است که در زندگیم دیده‌ام! ولی چرا انقدر دارم به این بازی می‌پرم و بجای یک مقاله‌ی منطقی و کامل، از تمام صفت‌های منفی موجود برای شرح دادن این چیز -که حتی نمی‌توانم نامش را بازی بگذارم- استفاده می‌کنم؟ خب این سوالی است که کمی بعد پاسخش را می‌فهمید!

Swag and Sorcery

Swag and Sorcery داستان پادشاهی را روایت می‌کند که برای پیدا کردن لباسش و راه حلی برای مشکلات سرزمینش، قهرمانانی را به جهان هیولاها روانه می‌کند تا خواسهت ی او را برآورده سازند. در این میان یک گربه و یک شخصیت منفی هم وجود دارند تا چیزی بیشتر از هیچ چیز را به بازی اضافه کنند؛ اما خب همانطور که در ابتدا گفتم، این بازی به هیچ وجه از حد و اندازه‌ی یک بازی ضعیف موبایلی تجاوز نمی‌کند و فقط و فقط به معیارهایی که درباره‌ی عناوین مستقل کامپیوتری و کنسولی وجود دارند توهین می‌کند. داستان بازی به قدری لوث و بی ارزش است که تنها کاری که می‌توانید در قبال آن انجام دهید، فراموش کردن آن پس از چند ثانیه از اتمام اولین میان پرده‌ی بازی است. امیدوارم لازم نباشد که بگویم بازی رسماً داستانی ندارد و میان پرده‌های افتضاح بازی هم تنها برای بیشتر کردن محتوای بازی در آن قرار داده شده‌اند.

SaS نه تنها در بخش داستانی، بلکه به طور کلی در هیچ قسمتی نقطه‌ی قوتی ندارد! گرافیک و موسیقی و صداگذاری بازی را هم که بخواهیم روی هم بگذاریم، در کل چیزی بیشتر از دو یا سه ساعت از زمان سازندگان را نگرفته‌اند و به قدری عادی و تکراری هستند که حالتان را بهم می‌زنند. موسیقی و صداگذاری بازی بسیار بسیار سطحی هستند و به قدری ضعیف کار شده‌اند که نمی‌توان راجع به آنها صحبتی کرد. از سوی دیگر، گرافیک بازی -آنهم برای یک عنوان ایدل که در آن تقریباً هیچ خبری از گیم پلی و داستان نیست، مهم‌ترین المان محسوب می‌شود- به شدت ساده و معمولی است؛ اما این معمولی بودن به نحوی است که در مقابل سایر بخش‌های بازی، گرافیک آن بهترین قسمت محسوب می‌شود (هرچند که این بهتر بودن به این معنا نیست که گرافیک بازی در سطح خوبی قرار دارد!). طراحی‌های ضعیف، طراحی مراحل به شدت تکراری و حوصله سر بر و حتی افکت‌های ضعیفی که در بازی وجد دارند، همگی می‌توانند شما را مطمئن کنند که با یک بازی خام و سر سری طرف هستید که حتی خود سازندگانش هم ایده‌ی خاصی را برای آن در نظر نداشته‌اند.

Swag and Sorcery

به طرز خنده داری، گسترده‌ترین قسمت Swag and Sorcery، گیم پلی نامتناسب و لاکپشتی آن است (بگذریم از اینکه از شدت بی محتوایی بازی با چنین سرعتی به بررسی گیم پلی آن رسیدیم). اگر حتی برای پنج دقیقه هم در زندگیتان سمت یک بازی ایدل رفته باشید، مطمئناً می دانید که سرعت پیشرفت کردن در این بازی‌ها چقدر می‌تواند بر روی تجربه‌ی کلی مخاطب از آنها تأثیر گذارد. از آنجایی که ایدل ها رسماً مخاطب را از محیط اکشن بازی خارج کرده و او را تنها در نقش یک مدیریت کننده و تماشاگر قرار می‌دهند، گیم پلی بازی هم باید به نحوی باشد که بازیکن حضور پررنگتری در بازی داشته باشد و حتی گاهی اوقات در مبارزات هم نقش پیدا کند. با این وجود، سازندگان Swag and Sorcery بدون هیچگونه اطلاعی از این موضوع، سعی کرده‌اند تا با ترکیب سرعت یک بازی استراتژیک حرفه‌ای مانند تمدن با یک بازی ایدل، به نتیجه‌ی شگفت انگیزی برسند که در طول بازی، به طور کاملاً معکوسی عمل می‌کند و تنها نتیجه‌ی آن خراب کردن تجربه‌ی مخاطب از بازی است.

در بازی شما دو نقش دارید. یکی پادشاه شهر که به مدیریت ساختمان‌ها و قهرمانان اجیر شده می‌پردازد و با ساخت آیتم‌ها و ارتقاء ساختمان‌های اکثراً از پیش ساخته شده، توانایی‌های این قهرمانان را در مبارزات افزایش می‌دهد و از سوی دیگر، در نبردها نیز با تنها قابلیت در دسترس، یعنی استفاده از جادوها به قهرمانانش کمک می‌کند.

Swag and Sorcery

 حالا کجای این موضوع بد است؟ خب بگذارید از بخش مدیریتی بازی آغاز کنم. در این بخش شما می‌توانید به طور کلی سه کار مختلف را انجام دهید: اول اینکه ساختمان بسازید و آنها را ارتقاء دهید، دوم اینکه قهرمانان مختلفی را استخدام کنید تا برای شما بجنگند و با ارتقاء دادن آنها و تأمین رضایت و سلامتیشان (که دو پارامتر موجود در بازی هستند) آن‌ها را در نبردها قدرتمندتر کنید و سوم اینکه با استفاده از منابعی که در طول مبارزات به دست می‌آورید، آیتم‌های جدیدی را بسازید و از آنها برای افزایش توانایی‌های شخصیت‌هایتان استفاده کنید. این قسمت از گیم پلی بازی که قطعاً بهترین آن نیز هست، متأسفانه به دلیل ناپختگی بازی بسیار دیرتر از زمان موردنیاز به مخاطب معرفی می‌شود و بازیکن باید دو یا سه ساعت اولیه را تنها با ده آیتم قابل ساخت که منابعشان هم به طرز وحشتناکی بسیار شانسی به دست می‌آیند بگذراند. ولی همینکه اولین بأس بازی را شکست دادید و وارد فاز دوم شدید، گستردگی این آیتم‌ها ناگهان افزایش می‌یابد و به دلیل وجود فرایند پالایش منابع اولیه و تبدیل آنها به مواد فراوری شده‌ی کاربردی، بازی رنگ و رویی جذابتر را به خود می‌گیرد. ولی مشکل اصلی بازی این است که در عوض رشد تدریجی، خود را محدود به فازهایی می‌کند که هیچ اثری جز کندتر کردن روند بازیی که به هیچ وجه نباید کند باشد، ندارند و همه چیز را بیشتر به سمت بدتر کردن سوق می‌دهند.

Swag and Sorcery

مشکل اصلی این فازبندی‌ها، به طرز غیرقابل انتظاری مربوط به کند کردن بازی نیست و سازندگان با مهارت خاصی، حتی مشکلات بزرگتری را هم برای بازی خود رقم زده‌اند. از آنجایی که این سازنده‌هایی که مدام درباره‌شان بد می گویم هیچ اعتقادی به پیشرفت تدریجی در بازی ندارند، با هربار پیشرفت در یکی از فازهای بازی، مراحل موجود در آن را به قدری سخت و منزجر کننده می‌کنند که بازیکن حتی اگر هم بخواهد، نمی‌تواند پیشرفتی در بازی داشته باشد. هیولاهای موجود در استیج های دوم و سوم، از همان ابتدا به قدرتمندی اولین بأس بازی هستند و بازیکن تقریباً بدون اینکه بتواند پیشرفت خاصی داشته باشد، ناگهان در مقابل هیولاهای ساده‌ای قرار می‌گیرد که به شدت قدرتمندتر از خودش هستند و به هیچ وجه نمی‌تواند آنها را شکست دهد و به همین علت باید بازهم به استیج اول خسته کننده بازگردد و با کشتن هیولاهای تکراری‌ای که همین ده دقیقه‌ی پیش از شرشان خلاص شده بود، منابع بیشتری را برای ساخت آیتم جمع آوری کند، این آیتم‌ها را بفروشد و با پول آن آنقدری شخصیت‌هایش را ارتقا دهد تا بتوانند در مقابل دشمنان جدید ایستادگی کنند. ولی مشکل اصلی اینجاست که چنین روندی نیاز به دو ساعت دیگر دارد تا بازیکن در نهایت بتواند در مبارزات پیروز شود، منابع جدید را به شهر بازگرداند و سلاح‌ها و ارمورهای جدیدی بسازد. ولی مطمئناً هیچکس حاضر نیست تا دوباره زمان زجر آوری را که یکبار تجربه کرده بود دوباره تجربه کند و همین موضوع باعث می‌شود تا مخاطب به راحتی از بازی زده شود و آن را کنار بگذارد؛ بدون اینکه بخواهد در لیست آیتم‌های مختلف بازی غرق شود و یا در مجالس سلطنتی شرکت کند.

متأسفانه به همان اندازه‌ای که بخش مدیریتی و استراتژیک بازی پتانسیل –هدررفته- دارد، بخش مبارزات بازی تهی از هرگونه ایده و پتانسیلی است و احتمالاً زجر آور ترین بخش بازی هم همین بخش ماجراجویی و مبارزات آن باشند. کل کاری که می‌توانید در بخش مبارزات بکنید، نگاه کردن به روند پیش رفت قهرمانانتان در سه قسمت مختلف است که در همین حین به یافتن منابع هم می‌پردازند و اگر بتوانید بازی را تا جایی تحمل کنید، می‌توانید جادوهای خاصی را هم باز کنید که از طریق آنها، می‌توانید نقش کوچکی را در مبارزات داشته باشید.

Swag and Sorcery

واقعاً نیازی نیست بگویم که به هیچ وجه نباید سراغ Swag and Sorcery بروید! یکی از بدترین عناوین مستقل امسال که تقریباً هیچ چیزی برای ارائه ندارد و افتضاحات فراوان سازندگانش، سطح این بازی را حتی از یک عنوان ایدل موبایلی هم پایین‌تر آورده است. با این حال SaS خوشبختانه، نه ایده‌ی خاصی را تلف کرده است و احتمالاً نه حتی وقت سازندگانش را؛ چرا که بعید می دانم که سازندگان این بازی اصلاً برای ساخت آن وقت خاصی را هم گذاشته باشند و در نهایت، تنها چیزی که در پشت این نام می‌یابید، یک تله‌ی بزرگ برای 13 دلار توی جیبتان است!

  • پلتفرم تحت بررسی: PC
گرافیک
5.0
گیم پلی
2.0
سرگرم کنندگی
2.0
موسیقی و صداگذاری
1.0
ارزش تجربه
4.0
Swag and Sorcery یک افتضاح تمام عیار است! یکی از بدترین بازی‌های مستقل امسال که تنها برای تیغ زدن 13 دلار از مخاطبان ساخته شده و به قدری پوچ و توخالی است که حتی نمی‌توان گفت که ایده‌ای را هم تلف کرده است. اگر حتی برای یک لحظه هم فکر خرید این بازی به سرتان زد، می‌توانید مطمئن باشید که هزاران بازی موبایل با کیفیتی صدها برابر بهتر و به طور رایگان در دنیا وجود دارند که می‌توانند به شکل خیلی بهتری سبک ایدل را به شما معرفی کنند.
نقاط قوت
  • بخش ساخت و ساز آیتم در بازی می‌تواند کمی سرگرم کننده باشد
نقاط ضعف
  • تقریباً هر چیزی که در بازی وجود دارد!
4.0/10

امتیاز شما

(7 رای )
2.8/10
ضعیف
  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.