پیش به سوی پسرفت | نقد و بررسی قسمت دوم فصل هشتم سریال The Walking Dead
اپیزود جدید فصل هشتم سریال The Walking Dead، نه بدتر از قسمت قبلی است و نه وضعیت وخیم سریال را سر و سامان میبخشد. دومین اپیزود فصل هشتم که "لعنتی" نام دارد، همان ایرادات قسمت قبلی را به یدک میکشد. فصل هشتم مردگان متحرک (The Walking Dead) طی دو اپیزود ابتدایی خود تا اینجای کار، سعی داشته یک اکشن خالص و بیشیله پیله را برای بینندگان آماده کند که متاسفانه در به انجام رساندن آن ناموفق است. از اکشن های کارگردانی نشده و بدون هیجان گرفته تا پیشآمد های داستانی به ظاهر غافلگیر کنندهای که هوش بیننده را به سخره میگیرند. اگر اطلاع داشته باشید، اپیزود قبلی فصل هشتم که "رحم (Mercy)" نام داشت و در این مطلب نیز میتوانید بررسیاش را مطالعه کنید؛ رکورد کم بیننده ترین اپیزود سریال The Walking Dead را شکست و یک فاجعهی بزرگ را به جای خلق یک شاهکار درخور نام مردگان متحرک، به ارمغان آورد. سریال مردگان متحرک پس از گذشت هفت فصل در هفت سال پیاپی، به اصطلاح شیردوشی باز کرده است و میخواهد به هر قیمتی که شده، خود را برای فصل های بیشتر تمدید کند و به طور کلی پول کلانی را به جیب بزند. حتی اگر به قیمت نابود شدن محبوبیت کاراکتر های پرطرفدار درون سریال در میان بینندگان، تمام شود. در ادامهی این مطلب با ما در بازیمگ همراه باشید تا به بررسی دومین اپیزود فصل هشتم سریال The Walking Dead که با عنوان "لعنتی (The Damned) شناخته میشود، بپردازیم. سریال مردگان متحرک در این روز ها بدترین دوران عمر خود را سپری میکند که در آن تعداد بینندگان سریال به پایینترین حد خود رسیده. در نقد های هفتگی خود از اپیزود های جدید فصل هشتم این سریال، دلیل این اتفاق ناامید کننده را بررسی خواهیم کرد.
واقعا پتانسیل کاراکتر های بینظیری مثل ریک، دریل، مگی و ... درحال هدر رفتن است
پیش از شروع مطلب شایان به ذکر است که این متن تاحدودی حاوی چند اسپویل جزئی از داستان این اپیزود است و اگر هنوز آن را تماشا نکردهاید، مطالعهی این مطلب را به بعد از تماشای اپیزود "لعنتی" موکول کنید. جریان اپیزود دوم فصل هشتم سریال مردگان متحرک، به محض به پایان رسیدن اپیزود قبلی استارت میخورد و ادامهی جنگ میان افراد ریک و نیگان را به تصویر میکشد. جایی که دار و دستهی ریک به چند گروه مختلف تقسیم شدهاند و هر یک به سمت یکی از پایگاه های ناجیها روانه شدهاند تا افرادش را به کام مرگ برسانند. اگر به خاطر داشته باشید، یکی از معدود سکانس های جالب توجه اپیزود قبلی در دقایق پایانیاش بود که نیگان و پدر گابریل را تنها در یک اتاق قرار میداد. این دو از ترس به دام افتادن توسط زامبیها به این اتاق پناه برده بودند و حال فرصت بسیار مناسبی است تا نیگان مقداری از خشمش را روی گابریل خالی کند. اما طبق روال همیشگی سریال که عادت دارد بیننده را مدتها در انتظار تماشای ادامهی اتفاقات مهمش نگه دارد، حتی یک ثانیه هم نیگان و گابریل را در اپیزود "لعنتی" مشاهده نمیکنیم. با اینکه عدم حضور نیگان و غیبت وراجی های طولانیاش و قلدر بازی های احمقانهاش، مخصوصا وقتی حسابی از دست ریک عصبانی شده است، به خودی خود به یک نقطهی قوت برای این اپیزود تبدیل میشود. اما در وضعیتی که هیچ یک از المان های سریال در این فصل توجه بیننده را به خود جلب نمیکنند و تنها وقت را تلف میکنند، باز هم همین سکانس های شرور بازی های نیگان است که میتواند تاحدودی مانع از سر رفتن حوصلهمان شود و نمایش دادن ماجرای نیگان و گابریل در آن اتاق، میتوانست تاحدودی سرگرم کننده باشد. اما "لعنتی" اصلا به این موضوع توجه نمیکند و اولین سکانس خود را با مبارزهی افراد شاه ازیکیل با زامبیها شروع میکند. جایی که کارول نیز در آن حضور دارد و وی را به همراهی ازیکیل و افرادش، مشغول پیدا کردن یک فرد فراری نشان میدهد. اینجاست که یکی دیگر از ایرادات فیلمنامهی این اپیزود به چشم میخورد و بینندگان را بیش از پیش از سریال عصبانی میکند. کارول اینها در تلاشاند تا فردی را به این دلیل متوقف کنند که مبادا به پایگاه های نیگان برسد و به آنها خبر این را که کارول اینها به پایگاهشان حمله کردهاند، بدهد. درحالی که افراد هیلتاپ، الکساندریا و امپراطوری در گروه های مختلف دسته بندی شدهاند تا به پایگاه های مختلف نیگان حمله کنند و بدیهی است که هماکنون تمام این پایگاهها از به وقوع پیوستن این حمله خبردار شده باشند. پس سریال عملا وقت کارول و ازیکیل را در این اپیزود تلف میکند و آنها را بیهدفتر از همیشه به تصویر میکشد.
سریال در هر زمینهای که ضعف داشته باشد، تصویرسازی های خوبی و فضا های جالب انجام میدهد که البته فاقد جلوه های ویژهی مطلوب است
اما جالب است بدانید که گروه کارول و ازیکیل اینها، تنها گروه بیهدف این اپیزود نیست و گروه آرون تاحدودی میتوان در این زمینه در جایگاه بالاتری از گروه قبلی قرار بگیرد. آرون صرفا با دار و دستهاش آمده تا به یکی از پایگاه های نیگان حمله کند و قاعدتا باید مثل گروه های دیگر، هدف خاصی را هم دنبال کند. اما در تمام طول این اپیزود، آرون و گروهش را میبینیم که پشت سنگر هایشان نشستهاند و بیمهابا به دشمنان تیر میزنند. در سویی دیگر، مسیح و تارا و مورگان و افرادشان نیز در یک گروه قرار گرفتهاند و ماموریت دارند که یکی از پایگاه های نیگان را پاکسازی کنند. همان پایگاهی که ریک اولین بار پس از ملاقات با هیلتاپ به آن حمله کرد و با پاسخ خست و سرکوب کنندهی نیگان رو به رو شد. بحث های متوالی تارا و مورگان با مسیح بر سر کشتن یا نکشتن افراد تسلیم شدهی نیگان نیز به نوبهی خود قرار بوده به مبحث جالبی در این اپیزود تبدیل شود که مثل تمام ارکان دیگر سریال در اپیزود های اخیر، به اعصابخردکن ترین شکل ممکن به آن پرداخته میشود. همچنین مورگان نیز طی یک حادثهی بالیوودی از مرگ نجات پیدا میکند و برای تبدیل شدن به غیرقابل باور ترین بخش اپیزود تلاش میکند.
در طرفی دیگر، ریک و دریل هم باهم به دنبال پیدا کردن انبار اسلحه های ناجیها رفتهاند و به نوعی میتوان گفت نسبت به دیگر گروه ها، مقداری سرگرم کنندهتر به نظر میرسد. چون برخلاف گروه های دیگر، هر دوی ریک و دریل، از جمله کاراکتر های مورد علاقهمان در سریال هستند که فیلمنامه در طول دو فصل اخیر به بدترین شکل ممکن از محبوبیت آنها و چند کاراکتر محبوب دیگر، سواستفاده میکند و از آنها در نفسگیرتر کردن حوادثش بهره میبرد. ریک در آخرین سکانس این اپیزود با اتفاق غیرقابل پیش بینیای مواجه میشود که حتی بینندگان را هم شوکه میکند. طی این سکانس، ریک توسط یکی از افراد نیگان که در گذشته در فصل اول سریال، ملاقاتش کرده بودیم و به عنوان دوستان ریک به حساب میآمد، متوقف میشود. مورالز در این سکانس به ریک از خبر دادن به افرادشان برای حضور یافتن هرچه سریعتر در آنجا میگوید، همزمان با اینکه اسلحهاش را روی سر ریک نگه داشته و ریک هم مثل همیشه چشم هایش از تعجب درشت شدهاند. دریل نیز پیشتر از ریک جدا شده بود تا با ادامه دادن در دو مسیر متفاوت، زودتر اسلحه ها را پیدا کنند. به هرحال اگر بخواهیم از میان اتفاقات این قسمت از مردگان متحرک، بهترین بخش را انتخاب کنیم، باید به همین سکانس اشاره داشته باشیم که برای تماشای ادامهاش باید یک هفته صبر کنیم. هرچند اگر سریال مثل همیشه عمل نکند و با پرداختن به نیگان و گابریل، ماجرای ریک و مورالز را یک هفته عقب نیندازد.
وجود غیرمنطقی یک پادشاه مثل ازیکیل در داستان، به هیچ وجه مناسب مردگان متحرک نیست
همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، اکشن های فیلم هنوز به سطح کیفی مطلوبمان نرسیدهاند و شاهد ضعف های اساسی در کارگردانی سکانس های مبارزات هستیم. کاراکتر ها در سکانس های مبارزه تنها به شلیک کردن های پیاپی میپردازند و از سنگری به سنگر دیگر جابجا میشوند. از همین رو اپیزودی که سرتاسر مبارزه و اکشن است، به جای تبدیل شدن به اپیزودی جذاب و نفسگیر، فقط وقتمان را هدر میدهد و حوصلهمان را سر میبرد.
به طور کلی سریال The Walking Dead در قسمت دوم فصل هشتم هم ناموفق ظاهر میشود و امید ما را بیشتر از قبل از بین میبرد. هدف سازندگان در خلق فصل هشتم سریال، تنها این است که کش و قوص های داستانی مربوط به جنگ میان ریک و نیگان را شانزده اپیزود ادامه دهند و مصرفیترین سریال تاریخ را در فصل های اخیرش به ارمغان بیاورند. اپیزود "لعنتی" در امتداد شلختگی های "رحم"، از استاندارد های مطلوب و مورد نیاز سریال برای تبدیل شدن به محبوب دل طرفداران فاصله میگیرد و طرفداران را از تماشای یک جنگ تمام عیار و نفسگیر ناامید میکند. جالب اینجاست که هر بار شاهد هیجانانگیزتر شدن داستان سریال میشویم، درحالی که سازندگان به هیچ وجه از پتانسیل آن استفاده نمیکنند و کاملا مشخص است که با بیحوصلگی چند سکانس پر ایراد را روی هم جمع کردهاند تا فقط سریال را ادامه داده باشند. امیدواریم در قسمت های پیش روی فصل هشتم سریال The Walking Dead، حوادث آنطور که باید، پیش بروند و از بیتوجهی به پتانسیل روایات، اکشن های بیثمر و بدون هیجان و همچنین کلیفهنگر های کلیشهای دست بردارد و یک مردگان متحرک ناب را تحویل طرفداران بدهد.
نظرات