سرگذشت یک دزد | نگاهی کلی به سری بازی های Uncharted
دنیای رنگارنگ و شگفتانگیز بازی های پلیاستیشن، پر است از عناوین و بازی های کوچک و بزرگی که هر یک به طریقی خاطرات خوش و به یادماندنی منحصر به فرد خودِ را برای ما خلق کردهاند و لحظات خوبی را برای دوست داران دنیای سرگرمی و بازی های ویدئویی به ارمغان آوردهاند. از کنسول نوستالژیک در دوران کودکیمان یعنی PS1 یا حتی PS2 گرفته، تا کنسول PS4 و PS4 Pro که همچنان به نحو احسن مسیر طلایی موفقیت اجداد خود را طی میکنند؛ همواره بازی های انحصاری ساخته شده توسط استدیو های فرستپارتی کمپانی بزرگ سونی، به عنوان سردمداران این کنسولها شناخته میشدهاند و در میان آنها شاهد بازی های بزرگی هستیم که در زمینه های مختلف توانستهاند مرزهای صنعت بازیهای ویدئویی را گسترش بدهند. یکی از این سری بازیهای انحصاری که کار خود را با کنسول پیچیده و موفق PS3 شروع کرد، سری بازی اکشن – ادونچر Uncharted است که یکی از پرچمداران بازیهای انحصاری کنسولهای خانوادهی سونی به حساب میآید. طی پنج نسخهی متوالی که از این سری برای کنسول های PS3 و سپس PS4 به انتشار رسیدهاند، همواره شاهد سیر صعودی این بازی و تکامل نسخه به نسخهی آن بودهایم. با اینکه سری Uncharted در اولین بازی خود که در سال 2007 به انتشار رسید، دارای برخی ایرادات و نواقص مختلف بود، اما در نتیجه موجب تلاش مصمم استدیوی سازندهی آن یعنی ناتیداگ شد و در بازی دوم سری، شاهد یک بازی انقلابی و کاملا بینقص بودیم که نشان داد سازندگان بازی در ناتیداگ، به نظرات و فیدبک های مخاطب های خود احترام میگذارند و صرفا هدفشان این است که بهترین تجربه از بازی خود را برای مخاطب خود به ارمغان بیاورند. همین موضوع، یکی از دلایلی است که سری بازی های Uncharted را نه تنها به یکی از بهترین انحصاری های کنسولهای پلیاستیشن، بلکه به یکی از بهترین سری بازیهای اکشن – ادونچر در میان تمام بازیها تبدیل میکند. در ادامهی این مطلب، نگاهی اجمالی به سری آنچارتد میاندازیم و سیر صعودی فرنچایز موفق ناتیداگ و ماجراهای مربوط به آن را بررسی میکنیم. پس همراه بازیمگ باشید
به لطف The Nathan Drake Collection، هماکنون تمامی نسخه های اصلی سری، برروی PS4 در دسترساند
استدیوی محبوب ناتیداگ، طی سال های متوالی یکی از جالب توجه ترین استدیوهای فرستپارتی سونی بوده است که همواره یکی از بهترین فرنچایزهای انحصاری در هر نسل را برای کنسول های پلیاستیشن خلق کرده است. این استدیو فعالیت اصلی خود را پس از پیوستن به شرکت سونی و حمایت کامل این شرکت از ناتیداگ، با ساخت سری بازی های کرش بندیکوت آغاز کرد. سری کرش بندیکوت همواره یکی از خاطره انگیزترین بازیهای دوران کودکیمان بر روی کنسول PS1 به حساب میآید و در زمان خودش دارای بهترین ویژگی های یک بازی ویدئویی با توجه به استاندارد بازی های آن زمان بود. پس از انتشار چند نسخه از سری کرش بندیکوت، سونی کنسول افسانهای و انقلابساز PS2 را روانهی بازار کرد و ناتیداگ هم شروع به ساخت یک بازی تمام عیار برای به رخ کشیدن قدرت این کنسول کرد. این استدیو برای کنسول PS2 سری بازیهای محبوب و پرطرفدار جک و دکستر را تدارک دید که به نوبهی خود یکی از بهترین بازیهای پلتفرمر آن زمان را وارد دنیای بازیهای ویدئویی کرد. نسخه های مختلف جک و دکستر برای کنسول PS2 یکی پس از دیگری به انتشار میرسیدند و رفته رفته نیز به ویژگی های کیفی خود میافزودند و از هر نظر بهتر از سری کرش بندیکوت به نظر میرسند. پس از آن، نوبت به کنسول محبوب PS3 رسید و دوران طلایی این استدیو در طی دوران فعالیتهایش در عرصهی بازیسازی شروع شد. در سال 2007، استدیوی ناتیداگ یک بازی عالی و تمامعیار را به طور انحصاری برای کنسول PS3 روانهی بازار کرد که در آن زمان به یکی از غول های صنعت بازی های ویدئویی تبدیل شده بود. بازی Uncharted: Drake's Fortune اولین بازی استدیوی ناتیداگ در سری Uncharted بود که آغاز کنندهی مسیر همیشه در اوج و هیجانانگیز این فرنچایز شد. نیتن دریک، قهرمان خوشتیپ و فرز این بازی، از همان ابتدای کار به نحو احسن خود را در دل طرفداران بازی جای کرد و سریعا به یکی از کاراکتر های نمادین برای کنسول PS3 و به طور کلی بخش سرگرمی های سونی تبدیل شد. خانم امی هنینگ را میتوان به نوعی خالق اصلی سری بازی های Uncharted دانست که کارگردان نسخه های اول و سوم این سری بود و دست بر قضا، بازی های بسیار خوبی را نیز خلق کرد. اما متاسفانه پس از مدتی شاهد خارج شدن خانم امی هنینگ از استدیوی ناتی داگ و ورودش به استدیوی Visceral Games برای توسعهی بازی جدیدی در رابطه با فرنچایز Star Wars، بودیم. نسخهی اول سری بازیهای Uncharted با اینکه دارای ایرادات زیادی در مقایسه با دیگر بازی های این سری بود، از هر نظر یک سر و گردن بالاتر دیگر بازی های آن زمان در سبک اکشن – ماجراجویی به نظر میرسید و به خوبی هرچه تمامتر موجب فوران آدرنالین در طرفداران خود میشد. مبارزات شلوغ و پر از انفجار، حوادث بزرگ و نفسگیر، گیم پلی عالی و شوتینگ منحصر به فرد بازی و از همه مهمتر، یک داستان جذاب و هیجان انگیز، از نقاط قوت بازی Uncharted: Drake's Fortune به حساب میآمدند و با کمک یکدیگر یکی از بهترین بازی های سبک اکشن – ماجراجویی را بوجود آورده بودند.
Uncharted: Drake's Fortune
بازی Uncharted: Drake's Fortune با تمام خوبیها و بدیهایش فروش بسیار خوبی را تجربه کرد و به عنوان یکی از برگ های برندهی استدیوی ناتیداگ شناخته میشد. ناتیداگی که یک بازی پرطرفدار و بسیار زیبا را ساخته بود، به طور کامل از ایرادات و نقص های بازی باخبر بود و بیش از هرچیزی دنبال این بود که در نسخه های بعدی، اشتباهات خود را در ساخت نسخهی اول جبران کند. ساخت این بازی برای اعضای استدیوی ناتیداگ یک چالش بزرگ بود و مستلزم تلاش و پشتکار بسیار زیادی بود. کنسول PS3 وارد عرصه شده بود و با سختافزار قدرتمند خود، بستر به مراتب گسترده تری را در اختیار بازیسازان قرار میداد و میشد ویژگی های بسیار زیادی را به بازیها اضافه کرد که پیش از این در هیچ یک از بازی های کنسول های قبلی ندیده بودیم. گرافیک بازی به نوعی باید یک نسل پیشرفت میکرد، انیمیشن های پیچیده تری باید طراحی میشدند و از طرفی نیز سازندگان بازی در استدیوی ناتیداگ تمرکز ویژهای روی داستان سرایی در این بازی کرده بودند. بازی ساختن بر روی کنسول PS3 چالش بسیار بزرگی برای اعضای استدیوی ناتیداگ بود. سختافزار پیچیدهی این کنسول موجب زمانبر شدن پروسهی یادگیری تکنولوژیهای آن شده بود و تلاش های به مراتب بیشتری را از سازندگان بازی میطلبید. به طور کلی تمام بازیهای آن زمان حول محور ماجراهای شگفتانگیز و علمی – تخیلی میچرخیدند و دارای کاراکتر های عجیب و غریبی بودند که از نظر ظاهری بسیار غیر عادی به نظر میرسیدند. اما ناتیداگ در بازی جدید خود قصد انجام دوبارهی این موضوع را نداشت و یک شخصیت اصلی ساده و معمولی را در بازی خود قرار داد. شخصیتی که یک شلوار جین ساده و یک پیراهن اغلب کثیف و خاکآلود به تن داشت و یک انسان معمولی و کاملا منطقی به نظر میرسید. ناتیداگ میخواست هرچه بیشتر مرز میان بازی های ویدئویی و سینما را باریک کند و به قرار دادن صحنه های سینمایی زیاد و جذابی در بازی خود میپرداخت و از طریق آنها نیز داستان عمیق و پر از حادثهی خود را تعریف میکرد. از طرفی دیگر نیز ناتیداگ وضعیت بسیار سختی را سپری میکرد و شاهد کنار کشیدن اعضای مختلف آن به دلیل انجام کار های بسیار سخت بودیم! اما در نهایت اعضایی که با سختکوشی هرچه تمام در استدیو باقی مانده بودند، به ثبات خوبی رسیدند و جدیتر از همیشه کار بر روی ساخت بازی برای کنسول PS3 را از سر گرفتند و در نهایت نیز به خواستهی خود رسیدند. اولین نسخهی Uncharted در همایش Dice Awards برای شش جایزه مختلف نامزد شده بود و این موفقیت بسیار بزرگی برای ناتیداگ پس از پشت سر گذاشتن آن چالش به یاد ماندنی بود. متاسفانه Drake's Fortune در هیچ یک از این بخش ها موفق به دریافت جایزه نشد، اما اعضای استدیوی ناتیداگ به هیچ وجه ناامید نشدند و مصممتر از قبل، شروع به ساخت دنبالهی بازی پرطرفدار و تازه به دوران رسیدهی خود کردند. اینجا بود که پروسهی ساخت شاهکار انکار ناپذیری به اسم Uncharted 2: Among Thieves کلید خورد.
خیلی ها این بازی را نقطهی اوج سری به حساب میآورند!
اولین چیزی که هماکنون طرفداران این سری به محض شنیدن نام بازی Uncharted 2: Among Thieves به خاطر میآورند، سکانس های اکشن بسیار خفن و هیجانانگیز آن است که در زمان خودش نه یکی از بهترینها، بلکه به عنوان بهترین شناخته میشد. در بازیهای دیگر آن زمان که دارای صحنه های اکشن در خود بودند، بازیکن تنها به تماشای این سکانسها میپرداخت و هیچ تعاملی با شخصیت اصلی بازی هنگام صحنه های اکشن برقرار نمیشد. اما ناتیداگ میخواست تجربهای را به ارمغان بیاورد که در آن، به هنگام فرو ریختن یک ساختمان یا درحال فرار کردن از یک هلیکوپتر که مدام به قهرمان بازی شلیک میکند، شخصیت اصلی بازی را کنترل میکردند و به نوعی در مرکز این صحنه های اکشن قرار میگرفتند و هیجان آنها را به بهترین شکل ممکن تجربه میکردند. Among Thieves برای اولین بار در کنفرانس سونی در همایش E3 به نمایش در آمد و با یک دمو از مرحلهی خراب شدن ساختمان هتل در بازی، هوش از سر تمام حاضرین در سالن پراند. این بازی به معنای واقعی کلمه هیجانانگیز به نظر میرسید و بازیبازان نیز برای تجربهی هرچه زودتر آن لحظه شماری میکردند. تاثیری که این دموی به نمایش درآمده از بازی بر روی جامعهی بازیبازان گذاشته بود، مسیر جدیدی را پیش روی اعضای استدیوی ناتیداگ قرار داد و به آنها نشان داد که یک بازیباز در سری Uncharted انتظار چه چیزهایی را دارد و چه مواردی باید در بازی وجود داشته باشند که وی را به به وجد بیاورند و آن را هیجانزده کنند. ناتیداگی که در بازی قبلی خود با اینکه طرفداران را از ساختهی خود راضی نگه داشته بود اما هیچ جایزهای را برنده نشده بود؛ با Among Thieves شاهد موج عظیمی از جوایز و تحسین های مختلف بود که تمام صنعت بازی های ویدئویی در آن زمان را شگفتزده کرده بود. این بازی به قدری به موفقیت های بزرگی دست پیدا کرده بود که سازندگان بازی در استدیوی ناتیداگ، باورشان نمیشد که آنها این بازی را ساختهاند! پس از بازی Uncharted 2: Among Thieves، اعضای استدیوی ناتیداگ به دو گروه تقسیم شدند و هر یک به انجام یک پروژهی خاص پرداختند. نیل دراکمن و بروس استرلی مشغول ساخت یک بازی کاملا جدید و جدا از سری Uncharted ( بازی موفق و تحسین شدهی The Last of Us) بودند و بقیهی اعضای استدیو هم بر روی سومین نسخه از این سری کار میکردند. سومین نسخهی این سری به نحو احسن، ادامه دهندهی مسیر درخشان بازی های قبلی بود و تجربهای به مراتب هیجانانگیز تر و کامل تری را از دنیای Uncharted به ارمغان میآورد.
تصویری مربوط به شروع یکی از زیباترین مراحل کل سری Uncharted
هنگامی که بازی Uncharted 3: Drake's Deception درحال ساخت بود، اعضای استدیوی ناتیداگ فشار و استرس بسیار زیادی را تحمل میکردند. آنها در بازی قبلی خود شاهکاری نظیر Uncharted 2 را روانهی بازار کرده بودند و از هر لحاظ انتظارات طرفداران سری، از سومین نسخهی آن بسیار زیاد بود. ناتیداگ باید در بازی جدید خود در زمینه های مختلف، تجربهی مراتب کاملتری را به ارمغان میآورد که درخور نام سری Uncharted به عنوان سومین نسخه از این سری شاهکار و موفق باشد. داستان بازی در Drake's Deception علاوه بر اینکه طبق سنت همیشگی سری به کشف امارت های باستانی و فراموش شدهی شگفتانگیز میپرداخت، حالتی شخصیتر در رابطه با شخصیت اصلیاش به خود گرفته بود و قصد داشت بازیباز را بیش از قبل با نیتن دریک آشنا کند. از همین رو در بازی شاهد فلشبکی به گذشته بودیم که در آن نوجوانی های نیتن را مشاهده میکردیم و با آن به تجربهی بازی و بالا رفتن از دیوار و چوب زدن زاغ سیاه همراه همیشگیاش یعنی سالی، میپرداختیم. در Drake's Deception به چگونگی آشنا شدن سالی و نیتن پی میبردیم و شاهد شروع ماجراجویی های نیتن در دنیای آثار باستانی و گنج های پنهان و مرموز بودیم. این بازی در زمینهی گرافیک نیز به تکامل رسیده بود و به نوعی تمام قدرت کنسول PS3 را به رخ صنعت بازی های ویدئویی میکشید و از طرفی دیگر نیز توانایی اعضای استدیوی ناتیداگ را به همه ثابت میکرد. تنها مشاهدهی مرحلهی مربوط به گیر افتادن نیتن دریک در یک بیابان در عربستان کافی بود تا به قدرت ویژگی های بصری و گرافیکی این بازی پی ببریم. از طرفی دیگر نیز نسبت به نسخههای پیشین شاهد لوکیشنهای متنوعتری بودیم که حتی در ساختار گیمپلی نیز تغییرات چشمگیری ایجاد میکردند و روند پیشروی در بازی را عوض میکردند. موسیقی متن های بازی نیز مثل همیشه در بهترین سطح مطلوب سری قرار داشتند و تجربهی سومین نسخه از سری Uncharted را به مراتب جذابتر میکردند. پس از این بازی، تمام اعضای ناتیداگ تمرکز خود را بر روی پروژهی زیر دست نیل دراکمن و بروس استرلی قرار دادند و یکی از بهترین بازی های صنعت بازی های ویدئویی را خلق کردند. بازی The Last of Us به معنای واقعی کلمه، زیبا و عمیق بود و با هر رکن خودش نظیر طراحی های محیط، موسیقی های متن بازی، داستان درگیر کننده و کاراکتر های دوست داشتنی و جذابش، احساسات بازیکنان را به وجد میآورد و بهترین بازی ساخته شده توسط ناتیداگ پس از سه نسخه از سری Uncharted به حساب میآمد. اما طبق پیش بینی های طرفداران، نوبت به چهارمین نسخه از سری Uncharted رسید و Uncharted 4: A Thief's End معرفی شد. آخرین ماجراجویی طرفداران نیتن دریک با این شخصیت دوست داشتنی که بهترین پایان ممکن را برای آن به ارمغان آورد و برای همیشه پروندهی این کاراکتر را در سری Uncharted بست.
بازی Uncharted 4: A Thief's End، زیباترین پایان ممکن را برای این شخصیت دوست داشتنی به همراه داشت
پس از کنسول PS3 و انتشار چهار بازی شاهکار و خوشساخت از طرف استدیوی ناتیداگ به طور انحصاری برای این کنسول، نوبت به چهارمین عضو از خانوادهی کنسولهای پلیاستیشن رسید و PS4 وارد عرصه شد. کنسول PS4 قدرت بسیار زیاد و فوقالعاده خوبی را در اختیار اعضای توانمند استدیوی ناتیداگ میگذاشت و تمام شرایط برای خلق بهترین و کاملترین تجربه از سری Uncharted مهیا بود. A Thief's End از خیلی از لحاظ انقلابی به پا کرده بود و توجه تمام دستاندرکاران صنعت بازیهای ویدئویی را از جمله بازیبازان و بازیسازان، به خود جلب کرده بود. بستر بسیار عظیم و قدرتمند کنسول PS4 به سازندگان بازی اجازهی این کار را میداد که تمام خواسته های خود در رابطه با بازی مورد نظر خود را خلق کنند و به طور کامل به اهدافی که در ذهن خود داشتند اما به دلیل سختافزار محدود PS3 موفق به رسیدن به آنها نمیشدند. ناتیداگ در چهارمین نسخه از سری Uncharted هر چه بیشتر مرز میان بازی های ویدئویی و سینما را کاهش داد و یک تجربهی کاملا اکشن و پر فراز و فرود را برای طرفداران به ارمغان میآورد. A Thief's End به نوعی شکل و شمایل بلاک باسترهای عظیم هالیوودی را به خود گرفته بود و از تمام لحاظ بهترین نمونه در نوع خود به حساب میآمد. گرافیک محسور کننده و استفاده از تکنولوژی های جدید در خلق ویژگی های فنی بازی، گیم پلی گسترده و وارد کردن المان های سبک مخفیکاری به گیم پلی و آزادی عمل بسیار زیاد، داستانی عمیق و درگیر کننده که در آن شاهد ملاقات دوبارهی نیتن دریک با برادری که فکر میکرد سال ها پیش مرده است، بودیم؛ همه و همه دست به دست هم میدادند تا طعم واقعی یک Uncharted ناب را به ارمغان بیاورند. همانطور که گفته شد، A Thief's End آخرین بازی از سری Uncharted بود که در آن نیتن دریک به عنوان شخصیت اصلی بازی شناخته میشد و با تمام شدن آن شاهد تمام شدن ماجراجویی های نیتن بودیم و پایان راه وی را مشاهده میکردیم. با اینکه این بازی بسیار تاریکتر و خشنتر از سه نسخهی قبلی به نظر میرسید، اما هنوز هم شاهد چاشنی طنز در بازی بودیم که به لطف مزه پرانی های نیتن دریک به جذابیت بازی میافزود. نیتن مثل همیشه حتی در بدترین وضعیت موجود در میدان نبرد نیز دست از شوخی های خود بر نمیداشت و همواره اتمسفر بازی را بانشاط و مفرح نگه میداشت. A Thief's End در زمینه های مختلف جوایز بسیار زیاد و ارزشمندی را دریافت کرد و پایانی درخور نام سری Uncharted برای قهرمان همیشگیاش یعنی نیتن دریک را به ارمغان آورد. اما بهرحال با تمام موفقیت هایش به انتشار رسید و البته فروش بسیار خوبی را هم تجربه کرد. به طوری که مدتی پس از انتشار آن اعلام شد که سری بازی های Uncharted به طور کلی موفق به فروش بیش از 20 میلیون نسخه در سرتاسر جهان شده است. اما خوشبختانه کار استدیوی ناتیداگ با این سری موفق و محبوب تمام نشد و شروع به ساخت محتوای داستانی برای چهارمین نسخه از سری پرداخت. محتوای اضافهای که رفته رفته پیشرفت کرد و به یک بازی مستقل 40 دلاری تبدیل شد که تجربهای کامل و مثل همیشه نفسگیری را از سری Uncharted بوجود میآورد.
این بازی را میتوان در سادهترین شکل ممکن، باشکوه توصیف کرد
همانطور که به آن اشاره شد، بازی Uncharted: The Lost Legacy در ابتدا به عنوان یک محتوای داستانی اضافی برای Uncharted 4 به حساب میآمد. درست همانند محتوای Left Behind که برای بازی The Last of Us به انتشار رسید و به حوادث قبل از بازی میپرداخت. اما طی تاخیر های پیاپی در تاریخ انتشار آن، دیگر به عنوان یک محتوای اضافی برای Uncharted 4 از آن یاد نشد و برای خودش یک بازی جداگانه و کامل به حساب میآمد. اولین نسخه از سری Uncharted که شخصیت اصلیاش نیتن دریک نیست و در آن به کنترل یکی از همراهان نیتن در بازی های قبلی به نام کلوئی میپردازیم. با اینکه The Lost Legacy محتوای به مراتب کمتر کوتاهتری را نسبت به نسخه های اصلی و شمارهدار سری داشت، به هیچ وجه شاهد وجود ایراد و کمکاری در پروسهی ساخت آن نبودیم. این بازی را از حیث گیم پلی میتوان کامل ترین نسخهی سری در میان تمام نسخه های پیشین به حساب آورد که به نحو احسن تا اطلاع ثانوی میخواهد پروندهی سری بازی های اکشن – ماجراجویی Uncharted را ببندد. سازندگان این بازی در استدیوی ناتی داگ که از یک تیم کوچکتر نسبت به تیمی که در حال کار برروی پروژهی The Last of Us: Part 2، تشکیل میشود؛ در رابطه با انتخاب کلویی در قالب شخصیت اصلی این بازی اینگونه گفتهاند که قبل از انتخاب کلویی، گزینه های دیگری نیز برای قرار گرفتن در نقش شخصیت اصلی بازی در نظر داشتیم. یکی از این گزینهها سالی و نگاهی به دوران جوانیاش بوده است که به دلیل مشغول بودن سالی در ارتش نیروی دریایی در جوانیاش، آنچنان ایدهی مطلوبی برای سری Uncharted و کشف های اسرارآمیزش به نظر نمیرسد. همچنین سم، برادر نیتن و کیسی، دختر نیتن دریک نیز از گزینه های دیگر برای انتخاب شخصیت اصلی بودهاند که هر یک به دلایلی کنار زده شدهاند. در هر صورت حضور کلویی به عنوان شخصیت اصلی بازی در آخرین نسخهی سری جالب به نظر میرسد و جذابیت خاصی به بازی میبخشد. البته با توجه به اینکه هماکنون تمام نسخه های سری Uncharted بر روی کنسول نسل هشتمی PS4 در دسترس قرار گرفتهاند ، میتوان انتظار داشت که بازی Uncharted: Golden Abyss که یک عنوان انحصاری برای کنسول پرتابل PS Vita بود، برای کنسول PS4 به انتشار برسد که البته از احتمال بسیار پایینی برخوردار است. از همین رو میتوان انتظار داشت که The Lost Legacy آخرین نسخهی سری Uncharted نباشد.
سکانس پایانی بازی Uncharted 4 واقعا زیبا و به یاد ماندنی بود
به طور کلی شاهد پایانی درخور نام Uncharted برای این سری بودیم. A Thief's End پایانی برای ماجراهای قهرمان دوست داشتنیاش نیتن دریک به حساب میآمد و اکنون The Lost Legacy نیز به نوعی پایانی بر کل سری به حساب میآید. هم اکنون بازی در دست ساخت استدیوی ناتیداگ که تمرکز تمام اعضای موجود در استدیو را به خود جلب کرده، دنبالهی فرنچایز جدیدش تحت عنوان The Last of Us: Part 2 است که طرفداران بسیار زیادی برای تجربهی آن و ملاقات دوباره با کاراکتر های دوست داشتنی و محبوبش یعنی الی و جوئل، لحظه شماری میکنند. پس از این بازی نیز طبق اظهار نظر های اعضای ناتیداگ، گویا این استدیو قصد دارد سراغ بازی های جدید برود و به خلق ماجراجویی های کاملا تازه و نوآورانه بپردازد. به هرحال خرسندیم که در صنعت بازی های ویدئویی، به ندرت شاهد استودیوهای شاهکارسازی نظیر ناتیداگ هستیم که همیشه به بازی های در دست توسعهی آن اطمینان کامل برای موفقیتشان داریم. سری بازیهای Uncharted فعلا قرار است پس از پنج نسخهی متوالی به استراحت بپردازد و تا مدتی در دنیای بازی های ویدئویی حضور نداشته باشد. البته همین که این سری کار خود را پس از پنج نسخه به پایان رساند و کاراکترهای محبوبش را کاملا در اوج رها کرد، بهترین تصمیم برای پایان دادن به سری به حساب میآید. به طوری که باید قدردان اعضای استدیوی ناتیداگ باشیم که بهترین پایانبندی ممکن را برای فرنچایز پرطرفدار خود طراحی کرد و شاهد انتشار نسخههای لوس و تکراری و خسته کننده از آن نبودیم.
تریلر بازی The Last of Us 2 در هفتهی بازی پاریس
ناتی داگ، پس از سالها کسب تجربه همراه با پشتکار قوی، به یکی از استدیو های بااعتبار و مهم بازیساز برای سونی تبدیل شده است که بازی هایش همواره بخش مهمی از انحصاری های کنسول های پلیاستیشن را تشکیل میدهند. اینکه اعضای استدیوی ناتی داگ توانایی بسیار زیادی دارند، کاملا امری ثابت شده است. به طوری که عدهای بر این باورند که برنامهنویسان موجود در این استدیو از آسمان آمدهاند و به همین دلیل است که بازی هایشان همیشه در زمینهی گرافیک و ویژگی های بصری در دوره های زمانی مختلف، حرف اول را در صنعت بازیسازی میزنند. در رابطه با پروژه های بعدی ناتی داگ (بعد از The Last of Us) هیچگونه نظر قطعی نمیتوان داد اما با توجه به صحبت های آقای شاون اسکایگ، کارگردان فنی بازی Uncharted: The Lost Legacy میتوان انتظار داشت که بعد از انتشار دنبالهی بازی The Last of Us، شاهد انتشار نسخهی جدیدی از سری Uncharted باشیم که به احتمال زیاد دنبالهی Lost Legacy خواهد بود. یا شاید هم به دنبال فرنچایز های جدیدی برود که هم اکنون هیچ تصوری از آنها در ذهن نداشته باشیم.
تام هالند، به راستی میتواند گزینهی بسیار خوبی برای به تصویر کشیدن نیتن دریک جوان، در دنیای سینما باشد
علاوه بر سری بازی های ویدیویی Uncharted، در آیندهای نزدیک قرار است شاهد اکران یک فیلم سینمایی با اقتباس از این سری بازی باشیم. مدت زیادی است که ساخت یک فیلم سینمایی با اقتباس از سری Uncharted در دست ساخت است، اما مدام شاهد از هم پاشیده شدن تیم توسعهی فیلم بودیم که وظیفهی کارگردانیاش از فردی به فرد دیگر انتقال مییافت. تا اینکه در نهایت آقای شاون لوی، که در گذشت سابقهی کارگردانی سری فیلم های شبی در موزه و سریال جدید و موفق نتفلیکس یعنی Stranger Things را در کارنامهی خود دارد و نسبتا کارگردان توانمندی به حساب میآید مسئولیت ساخت و کارگردانی این پروژهی سینمایی را بر عهده گرفت. شاون لوی به خوبی از اهمیت سری Uncharted برای طرفدارانش در دنیای بازی های ویدیویی خبر دارد و میخواهد با ادای دین کامل به سری بازی های آن، یک اقتباس بدون نقص و هیجان انگیز را به ارمغان بیاورد. تام هالند، بازیگر جدید نقش مرد عنکبوتی در فیلم Spiderman: Homecoming، در نقش شخصیت اصلی فیلم یعنی نیتن دریک به ایفای نقش خواهد پرداخت. همین موضوع نوید روایت داستانی از زندگی نیتن دریک، در دوران جوانیاش که حدودا نوزده یا بیست سال سن دارد، میدهد. فیلمنامهی فیلم هنوز به تکامل نرسیده و پس از معرفی بازی در سال 2009 شاهد شروع به فیلمنامه نوشتن برای فیلم توسط کارناهان بودیم که مدام خبر از حمایت کامل تیم ناتی داگ از فیلمنامهاش میداد. اما آقای نیل دراکمن، در نهایت طی بیانیهای به طور رسمی اعلام کرد که تیم ناتی داگ هنوز فیلمنامهی فیلم را مشاهده نکرده است و نظری در رابطه با آن ندارد. در هر صورت امیدواریم شاهد فیلمی درخور نام سری Uncharted باشیم که به تجربهی طرفداران از سری بازی هایش لطمهای وارد نکند.
نظرات (5)