قابل قبولتر از قبل | نقد و بررسی قسمت هشتم فصل هشتم سریال The Walking Dead
بدون شک بارها شنیدهاید که در رابطه با یک اثر هنری، بازی، فیلم یا حتی سریال اینگونه به بیان خوب بودن محصول میپردازند که: «کل فصل یک طرف، این یک قسمت یک طرف!» این عبارت در واقع مصداق بارزی برای توصیف قسمت هشتم فصل هشتم سریال The Walking Dead است. قسمتی که در یک آن هم پایانی بر حوادث نیمه اول فصل هشتم است که ماجرای محاصره شدن ناجیها و نابودی پایگاههای مختلفشان توسط متحدین (الکساندریا، هیلتاپ، قلمرو امپراطوری) را به تصویر میکشید؛ و هم آغازی تازه برای ادامه فصل هشتم است که جنگ تمام عیارتر نیگان و ریک را در خارج از هر محاصرهای به نمایش بگذارد و این دو را وارد یک ماراتن دلهرهآور کند. اگر بررسی قسمت هفتم فصل هشتم را به خاطر داشته باشید، اشارهای هم داشتیم به بالا گرفتن اهمیت یوجین نزد نیگان و تبدیل شدنش به دومین عضو مهم ناجیها بعد از نیگان. یوجینی که خیلیها در توصیف شخصیتپردازیاش دچار اختلاف نظرهای زیادی میشوند و هر یک به طریقی نسبت به آن ابراز نظر میکند. یوجین در سادهترین تعریف، گندهبک نابغهای است که حرفهای قلمبه سلمبه علمی میزند و هیچوقت هم در میان حرفهای چندخطیاش نفس تازه نمیکند و از همه مهمتر اینکه یک خائن به تمام معنا هم هست. اگر نظر من را بخواهید، یوجین را باید به عنوان منفورترین کاراکتر نیمه دوم فصل هشتم به حساب بیاوریم و نه نیگان را. در ادامه مطلب با ما در بازیمگ همراه باشید تا مروری داشته باشیم بر قسمت هشتم فصل هشتم سریال The Walking Dead. اپیزودی که تمام تلاشش را میکند تا متفاوتتر از همیشه به نظر برسد و اوج هیجانِ مورد نیاز فصل هشتم را در خود جای بدهد.
هرچه جلوتر میرویم بیشتر به نبوغ این زن در رهبریاش پی میبرم
هشتمین قسمت فصل هشتم سریال The Walking Dead علیرغم اپیزودهای قبلی که طبق یک قانون نانوشته تمامشان ساختاری دلهرهآور اما بیمحتوا داشتهاند، طی یک سکانس هیجانانگیز کلید میخورد و سپس با پرترهای مرموز و ناامیدکننده از نیگان ادامه پیدا میکند. نیگانی که طی هفت اپیزود قبلی را یا در یک اتاق و یا در پایگاه خودش در محاصره کامل مردگان متحرک یا همان واکرها به سر میبرد و حالا سر از لاک بیرون آورده و میخواهد باعث و بانی این مصیبتها را که دست بر قضا همان ریک است، بدون هیچ تردیدی به کام مرگ برساند. اما ریک هم به همین زودیها از پا در نمیآید و به طور کلی همین کشمکشهای جالب بین دو کلهگنده آخرالزمانی است که سریال The Walking Dead را سرپا نگه داشته است و تنور قندیل بسته نبرد این دو نفر را باری دیگر داغتر از همیشه کند. قسمت هشتم، از جنبه داستانی شباهت بسیار زیادی به اپیزود پایانی فصل ششم دارد. جایی که دار و دسته ریک که با عنوان گرایمزها در میان طرفداران شناخته میشوند، برای اولین بار همزمان با یکدیگر در مقابل بزرگترین دشمنی که تابحال در عمرشان دیدهاند به زانو در میآیند. اما شباهت این دو اپیزود تنها در این بخش از آن نمایش ترسناک و نفسگیر نیست. بلکه شباهتها در نحوه نزدیک شدن ناجیها به دار و دسته ریک است. از شروع ناگهانی رجزخوانیهای اعصابخردکن نیگان گرفته تا قطع کردن یک درخت برای بستن مسیر توسط ناجیها. بههرحال تمامی این اتفاقات که یادآور آن اپیزود دردناک فصل ششم است، به نوعی میخواهد به ما یادآور این موضوع مهم باشد که قرار است بهزودی یک اتفاق غمانگیز بزرگ را شاهد باشیم. اتفاقی که تا مدتها در ذهنمان خواهد بود و همچنین با خشونت زیادی هم به انجام خواهد رسید.
به عنوان اولین ماجراجویی دونفره آرون و ایند، چالش بزرگی سر راهشان قرار گرفت
شاید باورتان نشود اما کارل، پسر جوان و تکچشم ریک که این روزها حسابی شجاع و دلیر شده، قهرمان اصلی قسمت هشتم فصل هشتم سریال The Walking Dead به حساب میآید. قهرمانی که طی یک نقشه دقیق و حسابشده تمامی حاضرین الکساندریا را از هجوم نیگان نجات میدهد و به آنها سرپناه میبخشد. هنگامی که کارل درحال صحبت کردن در مقابل نیگان و دار و دستهاش است و حسابی شجاعت و فروتنیاش را به رخ همه میکشد؛ بیش از هرچیزی این تربیت بسیار خوب ریک است که نتیجهاش یک پسر تمام عیار و کاملا قابلاعتماد شده است. حتی نیگان هم حسابی شیفته این پسر جوان شده و میخواهد او را به یکی از عضوهای عالیرتبهاش تبدیل کند. به طور کلی اینها را گفتم تا به اینجا برسیم که کارل، به خودی خود یکی از نقاط قوت قسمت هشتم فصل هشتم سریال The Walking Dead است. کاراکتری که از اولین اپیزود در سریال حضور داشته و سرگذشت بسیار سختی را پشت سر گذاشته. برای مثال یکی از اتفاقات بسیار تلخ زندگی کارل، کشتن مادرش به دست خود او است که به علت جلوگیری از تبدیل شدنش به یک واکر مجبور به انجام این کار بود. از طرفی هم حوادث مرگبار دیگر زیادی برای کارل رخ دادهاند که از آنها میتوان به از دست دادن یک چشمش و همچنین گلوله شاتگانی اشاره کرد که در فصل دوم به او اثابت کرده بود. تمامی این اتفاقات و موارد مختلف برای شخصیتپردازی این کاراکتر مهم سریال که فرزند شخصیت اصلی The Walking Dead به حساب میآید، قرار است امروز ثمرهشان را به بار بیاورند. علیرغم خیلی از کاراکترهای دیگر سریال که در کمال محبوبیت در نزد طرفداران، هیچ تمرکزی روی آنها قرار نمیگیرد، سازندگان سریال تصمیم گرفتهاند که از حضور شخصیت باارزشی مثل کارل بهره ببرند و کمی با احساسات طرفداران بازی کنند و انصافا هم در انجام این کار موفق شدهاند.
و سرانجام صحنهای که آرزو میکردم جنگ هرچه زودتر تمام شود و آن را نبینم!
قسمت هشتم، با توجه به وضعیت وخیم اپیزودهای قبلیاش که به سطح کیفی بسیار نامطلوبی رسیده بودند، نسبتا رضایتبخش است و میتواند به عنوان یک اختتامیه نیمفصل کارش را به خوبی انجام دهد. وظیفه همچین اپیزودی به عنوان آخرین قسمت یک نیمفصل، بیش از هرچیزی این است که طرفداران را حسابی برای تماشای نیمفصل بعدی هیجانزده کند و همزمان با انجام این کار ماجراهای پردازش نشده زیادی را هم کلید بزند. این اپیزود هم به خوبی از پس انجام این موارد برآمده است. ماجرای جیسیس و بقیه افرادش در کمپ زبالهدانی، گرفتار شدن آرون و همراهش در چنگ زنان منطقه ساحلی و همچنین قیام مگی در مقابل ناجیها. اینها تماما از جمله مواردی هستند که سریال باید در کنار ماجرای اصلی داستان که مبارزه نیگان و ریک است، به آنها بپردازد. از طرفی هم مبارزه میان نیگان و ریک بسیار شخصیتر از قبل شده است و این دو نفر را خیلی بیشتر از قبل به خون هم تشنه میکند. به طور کلی اگرچه فصل هشتم سریال The Walking Dead تا به امروز حسابی از خجالت اعصاب زودرنج شما درآمده و آسیبهای زیادی به خاطرات خوش طرفداران با گذشته این سریال زده. اما در اختتامیه این نیمفصل تاحدودی اشتباهاتش را جبران میکند و بینندگان را به ضیافت خونبار و وحشتناک نیمفصل بعدی دعوت میکند. امید به این است که سازندگان برای ادامه فصل هشتم برنامهریزیهای خوبی را تدارک دیده باشند و شاهد نمایش قابل قبولی از ادامه این جنگ بزرگ باشیم. جنگی که تا به اینجای کار علاوه بر مبارزهای دو سوی جبهه، تیشه به ریشه سریال The Walking Dead هم زده و حسابی طرفدارانش را اذیت کرده است.
نظرات (1)