سینمای مصرفی، ابرقهرمانان مصرفی | نقد و بررسی فیلم Justice League
دنیای توسعه یافته دی سی (DC Exended Universe) کار خود را از سال 2013 با فیلم Man of Steel شروع کرد و حالا بعد از گذشت 4 سال از اولین فیلم این دنیای سینمایی و اکران 4 فیلم متوالی، نوبت به پنجمین و مورد انتظارترین پروژه سینمایی آن رسیده است. پروژهای که طرفداران زیادی دارد و به نوعی انتقامجویان (Avengers) دنیای سینمایی دی سی به حساب میآید و طرفداران کمیکهایش هم دست کمی از طرفداران مارولیِ انتقامجویان ندارند. بعد از اکران فیلمهای پر از نقصی مثل Batman vs Superman و Suicide Squad، تمام طرفداران دی سی منتظر فیلم جدیدی بودند که دنیای سینمایی این کمپانی را یک سر و گردن بالا بکشد و در امتداد فیلم موفقی مثل Wonder Woman به صندوقچه افتخارات دنیای توسعه یافته دی سی بیفزاید. فیلم Justice League همان پروژه مورد انتظاری بود که میانهروترین فیلم سینمایی دی سی تا به امروز شناخته میشود. فیلمی که نه به اندازه فاجعهای به نام Batman vs Superman مضحک و پر ایراد است و نه میتواند به اندازه فیلمی مثل Wonder Woman امیدوارکننده و موفق ظاهر شود. از همین جهت در سادهترین تعریف میتوان فیلم Justice League را یک فیلم ابرقهرمانی پر زرق و برق معمولی دانست که نسبت به فیلمهای سینمایی قبلی کمپانی دی سی، حرفهای بیشتری برای گفتن دارد و تاحدودی جاهطلبانهتر عمل میکند. فیلمی که به شخصه آن را یک پروژه موفق برای دنیای توسعه یافته دی سی میدانم؛ دنیایی سینمایی که برای رسیدن به موفقیت و کسب اعتبار مطلوبش باید قدمهای بسیار بزرگتری نسبت به فیلم Justice League بردارد و کمی متفاوتتر از همیشه عمل کند. در ادامه مطلب با ما در بازیمگ همراه باشید تا به بررسی فیلم Justice League به کارگردانی زک اسنایدر بپردازیم. فیلم پر سر و صدایی که مسیر نرفته بسیار طولانی پیش روی دنیای توسعه یافته دی سی را تمام و کمال به نمایش میگذارد و انتظاراتمان را از فیلمهای آینده این کمپانی معروف بالا میبرد.
فیلم Justice League از همان دقایق ابتداییاش کار خود را با نشان دادن تم حزنآلود و سنگین شهر گاتهام آغاز میکند و اول از همه به سراغ ابرقهرمان اصلی این فیلم (بخش اعظمی از تمرکز داستان فیلم روی این کاراکتر قرار دارد) یعنی بتمن میرود. بن افلک مصممتر و باتجربهتر از همیشه استادانه نقش بتمن را بازی میکند و از این بابت هیچ خردهای نمیتوان از آن گرفت. یک بتمن تمام عیار که تنها قدرت فرابشریاش، ثروت تمام نشدنیاش است. برخلاف بروس وینی که در سه گانه کریستوفر نولان دیده بودیم، بن افلک در نقش بروس تاحدودی متفکرتر از کریستین بیل عمل میکند و نگرانی بزرگی تمام فکر و ذکرش را مشغول کرده. ایرادی که از همین ابتدای کار گریبانگیر Justice League میشود، آغاز کلیشهای داستان این فیلم است. داستانی که روایتگر هجوم بیگانگان به زمین است و تلاشهای یک قهرمان برای جمعآوری گروهی از مبارزین فرابشری در جهت مقابله با این بیگانگان را به تصویر میکشد. پس بدیهی است که ابتدای فیلم به راحتی بتوان انتهای فیلم را پیشبینی کرد. (بدون درنظر گرفتن جزئیات داستانی) برای مثال تمام بینندگانی که تماشای فیلم Justice League را آغاز میکنند، تاحدودی مطمئن هستند که بتمن جمعی از ابرقهرمانان را دور هم جمع میکند و سپس بیگانگانی را که زمین و ساکنینش را تهدید میکنند، از سر راه بر میدارند و زمین را نجات میدهند. خلاصه داستانی که تا به امروز در فیلمهای ابرقهرمانی بسیار زیادی آن را مشاهده کردهایم و دی سی هنوز هم کمابیش از آن بهره میبرد و هیچ ایده خلاقانهای برای روایت یک داستان منحصربهفرد ندارد. جالب اینجاست که این پیشبینیهای داستانی حتی پیش از اکران فیلم هم امکانپذیر بودند. اما برای مثال اگر بخواهیم فیلم موردانتظار و با اعتباری مثل Avengers Infinity War را برای مقایسه با Justice League بررسی کنیم، به هیچ وجه هیچگونه نظری درباره سرنوشت انتقامجویان و حوادثی که تانوس برایشان تدارک دیده نداریم. پس اولین ایرادی که دی سی کماکان در دنیای سینماییاش از آن رنج میبرد و باید هرچه زودتر به فکر بهبود آن باشد، روایت یک داستان کاملا جدید با ایدههای خلاقانه و نوآورانه است. نه داستانی که به محض سردرآوردن از آغازش، پایانش را تمام و کمال پیشبینی کنیم و در طول فیلم تنها به تماشای هنرمندیهای ابرقهرمانان مختلف بنشینیم.
فیلم Justice League حقیقتا ابرقهرمانان بسیار خوب و پتانسیلداری را در خود جای داده است. اما به هیچ وجه حتی نیمی از پتانسیل این ابرقهرمانان را هم به کار نمیگیرد. بتمن، زن شگفتانگیز، آکوامن، فلش و سایبورگ، تیم پنج نفرهای هستند که هر یک گذشته پرمحتوا و شخصیتپردازی عمیق و منحصربهفرد خود را دارند. اما در فیلم هیچ استفادهای از گذشته آنها در جهت ایجاد پیچشهای داستانی صورت نمیگیرد. از طرفی هم که استیونوولف را در نقش آنتاگونیست اصلی فیلم داریم. هیولایی خوشچهره و جذاب که به جز یک صداپیشگی خوب و بینقص، هیچ نقطه قوت دیگری ندارد. از نظر داستانی اینطور به نظر میرسد که استیونوولف با ارتش جهنمیاش به زمین هجوم آورده و میخواهد نسل انسانها را ریشهکن کند. اما حقیقتا هیچ نگرانیای از بابت نابودی زمین و به موفقیت رسیدن او نداریم. انگار کاملا یقین داریم که بتمن و اکیپش میتوانند او را از سر راه بردارند و به راحتی ارتش جهنمیاش را شکست بدهند. زک اسنایدر حتی انقدر برای محتوای داستانی فیلم ارزش قائل نشده است که با به نمایش گذاشتن یک گذشته جذاب و تعریف یک پیشینه داستانی عمیق و درگیر کننده از استیونوولف، کمی تلاشهای او برای تصرف زمین را ملموس و باورپذیرتر کند. بلکه صرفا شاهد آنتاگونیست گردنکلفتی هستیم که ناگهان سر و کلهاش از آسمان پیدا میشود و شروع به جنگیدن با قهرمانان داستان میکند.
نمیخواهم انگشت اتهام به سوی زک اسنایدر و نویسندگان فیلم Justice League بگیرم، اما این فیلم برای موفقیت نیازمند داستان پرمحتواتری است. داستانی که امروز در این فیلم شاهد روایتش هستیم، صرفا بهانهای برای ایجاد بستری مناسب است که قهرمانان فیلم در آن خوش بدرخشند و حسابی پایین و بالا بپرند و حماسه بیافرینند. هنگام رونمایی از ابرقهرمانان جدیدی مثل فلش، سایبورگ و آکوامن، به جای به نمایش درآمدن یک پیشینه داستانی درگیرکننده و حماسی که سرنوشت اعضای این تیم را به یکدیگر گره بزند، شاهد هنرنماییهای قهرمانانهای هستیم که در آن هر یک از کاراکترها به طریقی تواناییهای خود را به رخ بیننده میکشند. Justice League حتی در سکانسهای احساسی و حماسیاش هم نمیتواند رضایتبخش عمل کند و مدام یک جای کارش میلنگد.
هرچه از قسمتهای مختلف فیلم Justice League که ایراد بگیریم، باید در مقابل جلوههای بصری و تکنولوژیهای CGI به کار رفته در آن، لب به تحسین باز کنیم. مبارزه هر یک از قهرمانان در میدان نبرد، جذابیتهای خاص خودش را دارد و لحظات تماشایی زیادی را به همراه دارد؛ از مشت و لگدهای قدرتمند بتمن گرفته تا پرشهای بلند زن شگفتانگیز یا حتی دویدنهای برقآسای فلش. هر یک به طریقی از جمله جذابیتهای کاراکتر خود به حساب میآیند و در سکانسهای مختلف لحظات خیرهکننده متعددی را تشکیل دادهاند. با اینکه سکانسهای مختلف فیلم Justice League هر یک از فضاسازی و تم منحصربهفرد خود برخوردارند و زیباییهای فیلم را با تصویرسازیهای اتمسفریک و گیرای خود دوچندان کردهاند، فضاسازی فیلم در سکانس پایانیاش حسابی جای کار دارد. به طوری که سکانس ابتدایی فیلم که مبارزه بتمن با یک خلافکار را در شهر گاتهام نشان میدهد، خیلی پرزرق و برقتر و زیباتر از دقایق قرمزرنگ و به ظاهر جهنمی پایان فیلم به نظر میرسد.
موسیقی متنهای فیلم هم در سادهترین توصیف، کار راه اندازند و نیاز بیننده را از بابت محتوای صوتی فیلم برآورده میکنند. شاید آلبوم موسیقی متنهای فیلم Justice League به طور مستقل هیچ جذابیتی نداشته باشد، اما در لابهلای سکانسهای مختلف در جاهای درستی از این قطعهها استفاده شده است و نمیتوان از این بابت خردهای از فیلم گرفت. هرچند به موازات دیگر بخشهای پر ایراد فیلم، نباید انتظار چندانی از محتوای صوتی آن داشت. فیلم Justice League مانند یک پروژه اجباری است که انگار دی سی خود را موظف به تولید آن میدانسته. سپس بخشهای مختلف پروژهاش را با در نظر گرفتن حداقلها آماده کرده و با کنار هم گذاشتنشان یک محصول مصرفی معمولی را تولید کرده است که از بابت فروش مناسبش کاملا خیالش راحت است. زیرا هرکس که ذرهای با دنیای کمیکها و ابرقهرمانان آشنایی داشته باشد و از قضا اهل سینما هم باشد، باید یک بار هم که شده فیلم سینمایی لیگ عدالت را که منتخبهای دنیای کمیکهای دی سی در آن حضور دارند، تماشا کند.
به طور کلی فیلم Justice League نتوانست آنطور که باید، انتظارات من را برآورده کند. مخصوصا بعد از اکران فیلم Wonder Woman که به نظر میرسید دی سی مسیر کاملا جدیدی را پس از آن در پیش خواهد گرفت و منتظر تغییرات بنیادین زیادی در فیلم Justice League بودم. اما این فیلم صرفا به یک محصول مصرفی ساده تبدیل شده است که طرفداران ابرقهرمانان درون فیلم میتوانند حداکثر یک بار آن را با حوصله تماشا کنند و تاحدودی هم از مبارزات و اکشنهای شلوغ و پرزرق و برقش لذت ببرند. فیلم Justice League نمونه بارزی از یک بلاک باستر ابرقهرمانی است که سازندگانش رسیدگی به جلوههای ویژه بصری را در اولویت کار خود قرار میدهند و هیچ توجهی به روایت یک داستان عمیق و چندشاخه با شخصیتپردازیهای درگیرکننده نمیکنند.
نظرات