ترشحات سمآلود ذهن یک قاتل روانی | نقد و بررسی فیلم You Were Never Really Here یا «تو هرگز قبلا اینجا نبودی» ساختهی لین رمزی
ساخته جدید کارگردان خوشذوق و با استعدادی مثل لین رمزی، قطعا میتواند به اثر درگیرکننده و عجیبی تبدیل شود که خیلیها آن را به عنوان یکی از بحثبرانگیزترین فیلمهای سال 2018 میدانند. فیلم You Were Never Really Here را باید لئون حرفهای (Leon: Professional) این روزهای سینمای جهان نامید. لئونی که غرق در کثیفیهای دنیای سمی این روزها شده و با وجود تمام خشونت ها و بیرحمیهایی که سالهاست در زندگیاش جا خشک کردهاند، باز هم دلش برای دختربچهای که نیازمند کمکش است، میسوزد. واکین فینیکس، همین لئون جدیدی است که دربارهاش حرف میزنیم؛ قاتلی آرام و مرموز که میتواند تنها در یک ثانیه و در غیرقابل پیشبینیترین حالت ممکن به یک طوفان تمام عیار تبدیل شود و تمام سکانسها را در هم بپیچد. در ادامه مطلب با بازیمگ همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم به یکی از بهترین فیلمهای سال 2018 تا به امروز. You Were Never Really Here یا «تو هرگز واقعا اینجا نبودی» درام بسیار مرموزی است که در بسیاری از سکانسهایش یک سورئال تمام عیار را به نمایش میگذارد که هرلحظه میتواند مغزتان را به معنای واقعی کلمه، منفجر کند!
لین رمزی که پیشتر از این با فیلمهای موفق و متفاوتش آن را شناخته بودیم، جدیدترین فیلمش را با ظرافت قابل توجهی کارگردانی کرده است. لین رمزی که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی فیلم You Were Never Really Here را هم برعهده داشته است و به طور کامل هر برنامهای که از قبل در ذهن میپرورانده را در مقابل دوربین پیاده کرده و نتیجه، فیلم بسیار عجیب و غریبی شده است که شاید خیلیها بتوانند آن را تا انتهایش تماشا کنند؛ اما کمتر کسی پیدا میشود که از تمام این سکانسها لذت ببرد و مفاهیم پنهانی را که لین رمزی میخواهد به طور کاملا غیرمستقیم آنها را بیان کند، متوجه شود. مهمترین نقطه قوت فیلم You Were Never Really Here مربوط به داستانسراییاش میشود. ماجرای یک مامور افبیای که مدت زیادی است از کار خود کنارهگیری کرده و روز و شبش را مقدار زیادی از کابوسهای دوران بچگی و مرور چند خاطره عذابآور پر میکند. نتیجه، قاتل بسیار بیرحمی شده است که هیچ ترسی از ریخت و پاش زیاد از حد در هنگام آدم کشتن ندارد و از قضا علاقه چندانی هم به استفاده از سلاح گرم ندارد و طبق یک عادت قدیمی، ارادت خاصی به چکش دارد! واکین فینیکس، نقشآفرینی شخصیت اصلی داستان یعنی جو را برعهده داشته است و به طور شگفتانگیزی در کار خود موفق شده و عملکرد فوقالعاده چشمگیری را از خود بر جای گذاشته است. به طوری که اکنون حتی تصور فیلم You Were Never Really Here بدون حضور واکین فینیکس هم غیرممکن به نظر میرسد. فینیکس به طور کامل در نقش خود فرو رفته و کاراکتری را به نمایش در میآورد که از ترکاندن مغز زمین و زمان هیچ ابایی ندارد، اما به هیچ وجه نمیخواهد ذرهای خم به ابروی مادر پیرش بیفتد.
در فیلم You Were Never Really Here به همان اندازه که واکین فینیکس در مقابل دوربین خوش میدرخشد و به نوعی شخصیت اصلی فیلم به حساب میآید، موسیقی متن و تصاویر خارقالعادهای را هم مشاهده میکنید که تاثیرشان دست کمی از کاراکترهای اصلی داستان ندارد. فینیکس کاراکتری را نقشآفرینی میکند که طولانیترین دیالوگش در فیلم کوتاهتر از یک خط است. مدام سکوت میکند و حرفهایش را در لابهلای نگاههای گیرا و خیرهاش بیان میکند. اصلا اعصاب ندارد و هرلحظه ممکن است مشتهای آهنینش را روانه سر و صورت اطرافیانش کند. واکین فینیکس به تنهایی یکی از جذابیتهای خاص و کمنظیر فیلم You Were Never Really Here به حساب میآید و میتواند دلیل محکمی برای تماشای این اثر باشد. از طرفی هم موسیقیهای متن بیمار فیلم را داریم که شدیدا مرا به یاد ساخته درگیر کننده یورگوس لانتیموس یعنی فیلم The Killing of A Sacred Deer میاندازند. نوتها دائما بالا و پایین میروند و سادهترین و خلوتترین سکانسهای فیلم را هم متشنج میکنند. به نوعی میتوان گفت که روح اصلی فیلم You Were Never Really Here که آن را به اثری بسیار مرموز و عجیب و غریب تبدیل کرده، تا حد زیادی بسته به موسیقی متنهایش است. در کنار این موارد، قاببندیها و صحنهسازیهای مریضگونه لین رمزی را هم اضافه کنید تا به یکی از بیمارترین فیلمهای چند وقت اخیر سینما برسید.
واکین فینیکس در فیلم You Were Never Really Here در قلب ماجرا قرار گرفته است و مدام شاهد حضور او در تمام سکانسهای فیلم هستیم. حتی در سکانسهایی که به طور مستقیم او را نمیبینیم، مشغول مرور خاطرات تلخی هستیم که مانند یک سم کشنده در حافظهاش عبور میکنند و روانش را به هم میریزند. همین به هم ریختگیهای اعصاب و روان واکین فینیکس (در نقش جو) است که به فیلم You Were Never Really Here معنی میبخشند و آن را نسبت به بسیاری از فیلمهای جنایی این سالها متفاوت جلوه میدهند. فیلم You Were Never Really Here همانند یک خاطره تلخ قدیمی است که شاید تماشایش لذت چندانی نداشته باشد، اما تا به اتمام نرسانیدش بیخیال آن نمیشوید و حتی منزجرکنندهترین سکانسهایش را هم با دقت بسیاری تماشا میکنید و تمام قسمتهای فیلم را زیرنظر میگیرید. لین رمزی قطعا یکی از حرفهایترین و باارزشترین آثار کارنامه کارگردانیاش را ساخته است و مدتها درباره فیلمش در محافل مختلف بحث خواهد شد. این فیلم خشونتهای لخت و بیپرده بسیاری را در خود جای داده است و به هیچ وجه به بینندگانی همراه با روحیه لطیف پیشنهاد نمیشود. حتی افرادی با خشنترین روحیات ممکن هم در مقابل برخی از سکانسهای فیلم You Were Never Really Here مغزشان سوت خواهد کشید و گاهی چشم از برخی از ریخت و پاشهای خونآلودش بر میچینند.
نظرات (1)