نقد و بررسی فیلم Traffik
فیلم Traffik به کارگردانی دیون تیلر با اینکه پروژهای کوچک با بودجهای 4 میلیون دلاری است و نمایش آنچنان مجلل و باپرستیژی از خود نشان نمیدهد؛ ماجرای جالبی را مطرح میکند که سر در آوردن از انتهایش مطمئنا بیننده را پای تماشای فیلم نگه میدارد و گاهی اوقات حتی نفسها را هم در سینه حبس میکند. اما به طور کلی فیلم Traffik آن اکشن نابی که از حوادث مربوط به کارتلهای قاچاق انسان انتظار داریم را ارائه نمیدهد و پایش را از محدوده یک پروژه سینمایی کوچک درازتر نمیکند. در ادامه مطلب با ما در بازیمگ همراه باشید تا به نقد و بررسی فیلم Traffik بپردازیم.
فیلم Traffik با محوریت یک ایده جالب بنا شده است. دیون تیلر با دید بازی که به ماجرا داشته است، خواسته تا یک زوج کاملا نرمال که مشابهشان در سرتاسر جهان وجود دارد را طعمه یک باند موتورسواری قلدر کند که علارغم دیگر خلافکاران بیرون شهر، کارشان نه فروش مواد و نه جابجایی اسلحه، بلکه قاچاق انسان است. آنها در یک هرم بزرگ و بینالمللی قسمت بسیار کوچکی را تشکیل میدهند اما وظیفه بسیار بزرگی دارند و آن هم به دام انداختن دختران جوان برای فروش به مشتریان خارجی است که پول زیادی در ازای قربانیهای خوب میدهند. بری، دختر جوانی است که به تازگی با نامزدش جان از شهر خارج شدهاند تا چند روزی را در ویلای مجلل رفیق جان سپری کنند. اما از بخت بد در سر راه با گروهی از موتورسواران برخورد میکنند و جان هم حسابی با آنها بد صحبت میکند و حتی به صورت یکی از کلهگندههایشان مشت هم میزند. تمام اینها کافی است تا رئیس این گروه که از قضا به ظاهرش نمیخورد خلافکار باشد و بسیار هم مرد متشخصی است، نسبت به این زوج و به ویژه خود بری کنجکاو شود و نقشهای دقیق را برای به دام انداختنشان عملی کند. دیون تیلر در مقام کارگردانی فیلم Traffik به خوبی بازی کردن با لحظات حساس داستانی را بلد است. برای مثال درست همان لحظاتی که شما در کلیشهایترین حالت ممکن انتظار پیدا شدن سر و کله موتورسواران و برهم زدن آرامش بری و جان را دارید، فیلم به آرامی سکانسش را ادامه میدهد و تزریق آدرنالینش را به دقایقی دیگر موکول میکند. اینگونه فیلم همیشه تاحدودی غیرقابل پیشبینی ادامه پیدا میکند و تا دقایق پایانی فیلم حتی نمیتوان پایان ماجرا را به خوبی حدس زد. زیرا فیلم در طول روایت داستانش به قدری غیرقابل پیشبینی ظاهر میشود که به هیچوجه نتوان به پیشبینیهای کلیشهایمان اعتماد کرد.
مسئولیت انتخاب تیم بازیگران فیلم برعهده کیم هاردین و بیل مورفی بوده است. دو نفری که شاید تاثیرگذارترین ارکان فیلم را در جای درستش قرار دادهاند و انتخابهای بسیار خوبی داشتهاند. پائولا پیتون در نقش شخصیت اصلی فیلم یعنی بری، علاوه بر ظاهر جذاب و کاریزماتیکش که حسابی در مرکز توجهات قرارش میدهد، عملکرد خیلی خوبی را از خود نشان میدهد و این عملکرد هرچه به پایان فیلم نزدیکتر میشویم، شدت بیشتری به خود میگیرد و استعدادهای بیشتری از پائولا پیتون را به نمایش میگذارد. یا از طرفی دیگر برای مثال لوک گاس را داریم که ایفای نقش رئیس این گروه خلافکاران را برعهده دارد. با ظاهری لاغر و استخوانی ظاهر میشود و در ابتدا دیالوگهایش را بسیار آرام و مسلط بیان میکند. از آن رئیسهای شروری است که علارغم ظاهر ناتوان و فرسودهاش، گردنکلفتترین زیردستیهایش هم روی حرفش حرف نمیزنند و مهمتر از همه اینکه همیشه با ادب و احترام با طرف مقابلش صحبت میکند. به شخصه کاراکتر رِد (با بازی لوک گاس) را بسیار بیشتر از دیگر کاراکترهای مهم درون فیلم میپسندم. به طور کلی تیم مسئول انتخاب بازیگران فیلم کار خود را به بهترین نحو انجام دادهاند و خروجی بسیار خوبی هم گرفتهاند.
فیلم Traffik شاید یک تریلر اکشن معمولی با بودجهای بسیار محدود باشد که لایق جلب توجه اکثریت نیست. اما با صرف نظر از ایرادات متعدد فیلم که مطمئنا بخش اعظمی از دلایلشان مربوط به بودجه 4 میلیونی فیلم میشود، Traffik حرفهای زیادی برای گفتن دارد. کاراکترهایش بازی بسیار خوبی را از خود به اجرا میگذارند و داستان فیلم هم مدام پرتنشتر و هیجانانگیزتر میشود و در پایان هم شاهد نتیجهگیری بسیار جامعی هستیم که سر و ته ماجرا را به هم متصل میکند. شاید سوژه پر پتانسیلی مثل تمرکز روی گروهی از قاچاقچیان انسان که در بازار سیاه بینالمللیاش مشغول به کار هستند، میتوانست پروژه به مراتب بزرگتر و جامعتری را به خود اختصاص دهد اما فیلم Traffik هم تا حد زیادی توانست در سطح خودش قوی ظاهر شود و به اهدافی که داشت برسد. فیلم Traffik محدودیتهای کیفی و کمی زیادی را متحمل شده است اما در کل خروجی خوبی را شاهد هستیم که تماشایش به هیچوجه خالی از لطف نیست.
نظرات