کوثر عزیزی یکی از گیم استریمرهای مؤنث موفق ایرانی است که به تازگی با بازیمگ گفتگویی اختصاصی داشته است.
چند ماه قبل در یکی از شبکههای مجازی، عکسی را با این مضمون دیدم که میگفت: «ما همه گیمر هستیم؛ ما را به خاطر جنسیتمان از یکدیگر جدا نکنید». شاید در ابتدا، این یک جملهی ساده و یکی از آن شعارهای آبکی به نظر برسد که توسط یک آدم بیحوصله ساختهشده و به چشم من هم خورده است؛ اما بیایید کمی موشکافانهتر (!) به این جمله نگاه کنیم. شاید برایتان عجیب نباشد اما موضوع نگاه کردن به گیمرهای مؤنث بهعنوان یک موجود نادر و کم یاب، از جمله مواردی است که حتی در خارج از کشور ما هم وجود دارد. اصلاً اینکه یک دختر بتواند یک گیمر باشد، برای بسیاری تعجببرانگیز است؛ دلیلش را هم خودتان بهخوبی میدانید.
در این میان اما پیدا میشوند دخترانی که با تکیه بر ارادهی خودشان و بدون توجه به افرادی که جای آنها را در میان بازیهای ویدیویی نمیدانند، بهتدریج توانستهاند جایگاهی برای خود پیدا کنند و در نهایت هم بهجایی برسند که بتوانند محرک بانوان دیگر برای حضور فعالتر در عرصهی گیم باشند. امروز در بازیمگ، میزبان یکی از دختران گیم استریمر معروف کشورمان هستیم که علاوه بر یک مصاحبهی پر و پیمان، نکاتی را هم برای کسانی که میخواهند به یک استریمر تبدیل شوند، به همراه دارند. در ادامه با بازیمگ همراه باشید.
اول از همه به ما بگویید که کوثر عزیزی -نه Toxicgirlow- کیست و حال این روزهایش چطور است؟
کوثر عزیزی: سلام روزتان به خیر. کوثر عزیزی هم همانند خیلیهای دیگر گیمری ساده است که تنها تفاوتش یا دیگران، عشقی است که او به استریم کردن داشته و دارد و به نحوی آرزویش همین کار بوده و در حال حاضر هم به آرزویش رسیده است. حال و روز او تا به اینجا که خوب است اما همانند بسیاری از مردم کشور درگیر مشکلات اقتصادی و موارد دیگر است که مطمئناً با حل شدن این مسائل حال همهی مردم کشور خوب خواهد شد.
امیدواریم که همیشه حالشان خوب باشد. پاسختان راجع به همین سؤال دربارهی Toxicgirl که ظاهراً شناختهشدهتر هم هست چیست؟َ
کوثر عزیزی: کاراکترهای Toxicgirl و کوثر عزیزی را تقریباً میتوان یکسان دانست اما خب مردم بیشتر مرا بهعنوان Toxicgirl میشناسند و با روحیهی تاکسیک من در بازیهای آنلاین بیشتر آشنایی دارند. کوثر عزیزی هم همین آدم است اما با این تفاوت که او یک دختر سادهی عاشق گیم است ولی Toxicgirl یک دختر پرانرژیتر است که به استریم کردن میپردازد. بههرحال هر دو نفر یکی هستند و تفاوت زیادی ندارند، فقط Toxicgirl بیشتر در معرض دید مردم بوده است.
حالا که بحث نام مستعارتان پیش آمد، برای دوستانی که آشنایی چندانی با شما ندارند در رابطه با همین نام توضیح دهید. از کجا آمده و معنیان چیست؟
کوثر عزیزی: راستش اسم من از آنجایی آمد که من در بازیهای مختلف آنلاین در کل شخصی عصبانی بودم که اگر کسی در بازی باعث باختمان میشد یا بهاصطلاح سوتی میداد، شروع به اذیت کردن آن شخص و یا بهاصطلاح flame کردن او میکردم [این جملات را با حس یکی از آن ضدقهرمانهای شرور که قصد منفجر کردن یک شهر را دارند میگوید!]. همین موضوع باعث میشد که در بازیهای آنلاین بازیکنان بخواهند که مرا به علت toxic بودن از بازی بیرون کنند و مدام با جملاتی همچون «Report this girl for being toxic» مواجه میشدم. مدتی بعد بازی CS: GO را شروع کردم و هنگامیکه از یک دوست خارجی دربارهی نامی که برای انتخاب کردن برای خود در این بازی پرسیدم، او تأکید کرد که حتماً باید از نام مستعار Toxicgirl استفاده کنی. شاید عدهای این نام را دختر سمی تعبیر کنند اما در اصل به علت همین flame کردنها چنین نامی را برای خود انتخاب کردم.
از اسمهای مستعار دیگر گفتید. دیگر با چه نام یا نامهایی شناخته میشوید؟
کوثر عزیزی: ۷-۸ سال پیش در بازی Cod4 به اسم Queen Pink و ۴-۵ سال پیش هم به اسم Queen Zhino.
استریم حرفهای را با کدام نام شروع کردید؟
کوثر عزیزی: Toxicgirl.
و بازخورد اطرافیانتان از جمله خانواده و دوستان چه بود؟ بهعنوان یک گیم استریمر قبولتان کردند یا مثل بسیاری دیگر به جملهی «دختر برو سر درس و مشقت این کارا چیه؟» بسنده کردند؟
کوثر عزیزی: مسلماً این کار از همان ابتدا بازخورد خوبی نداشت؛ نه از طرف دوستان و با شدت بیشتر نه از سمت خانواده؛ درست همانند دیگر گیمرهای ایرانی. من از 6 سالگی بازی کردن را شروع کردم اما بازی کردن بهصورت آنلاین و حرفه را در 16 سالگی آغاز کردم که از همان اوایل خانوادهام چندان حامی من نبودند و بیشتر بر روی درس اصرار داشتند؛ اما این فشار هنگامی تبدیل به حمایت شد که من در چند مسابقهی مختلف مقام آوردم و در سایتهای مختلف اخباری دربارهی من قرار دادند و به موفقیتهای اینچنینی و حتی کسب درامد از طریق گیم رسیدم و خانوادهام با مشاهدهی این موفقیتها این فشار را تبدیل به یک حمایت عمیق کردند. در حال حاضر هم آنها مرا بهعنوان یک استریمر کاملاً درک میکنند و در مواقع مختلف مرا حمایت و حتی تشویق میکنند. البته این نکته را هم بدانید که من تمام هزینههای مربوط به استریم و تجهیزات آن را با تلاش خودم تأمین کردهام.
بهطور خلاصه شما یک گیمر کاملاً مستقل هستید. قصد دارید این استقلال را حفظ کنید یا نه با توجه به مشکلات و مسائل مختلفی که وجود دارد روند کارتان را تغییر خواهید داد؟
کوثر عزیزی: صد در صد استقلال خود را حفظ خواهم کرد و با همین روش کارم ادامه خواهم داد و دوست دارم که درآمد و زحماتم بتوانند کیفیت استریمهایم را بیشتر کنند و افزایش دهند.
از بازخورد مردم بگویید. دیدن یک دختر استریمر آنهم در کشوری مانند ایران که حتی استریمهای پسرانهاش هم چندان جای تعریف ندارند، قطعاً برای خیلیها عجیبوغریب است و واکنششان به این قضیه کاملاً متفاوت از دیگر کشورها است. برای شما این قضیه چگونه بوده؟
کوثر عزیزی: میتوان گفت هم بازخوردهای خوب وجود داشتند و هم بازخوردهای بد که البته در ابتدا بسیار بیشتر بودند. خب قبول کردن اینکه یک دختر پا به پای یک پسر بتواند بازی و استریم کند، برای بسیاری سخت بود و آنها این موفقیتها را به پای دختر بودن من میگذاشتند. درصورتیکه چنین چیزی وجود ندارد؛ چون ما دخترها و پسرهای استریمر بسیاری داریم و در این میان بسیاری از دخترها شکست خوردند و بسیاری از پسرها به موفقیت رسیدند و کاری بسیار عالی و حرفهای هم دارند. پس اگر فقط قرار بود دخترها به موفقیت برسند، بهطور خودمانی بگویم که تا به الآن استریم ایران را ترکانده بودند که اینطور نیست و هرکسی نتیجهی زحمت خود را میگیرد و این روزها دیگر جنسیت نیاز به توجه ندارد. هرچند همچنان مردمی وجود دارند که به این موضوع توجه کنند.
از نظرات ناامیدکننده و منفی گفتید. در اوایل کارتان این نظرات چقدر بر روی شما تأثیر گذاشتند؟ باعث شدند که فکر ترک کردن استریم به سرتان بزند یا با خود بگویید که این کار واقعاً ارزش شنیدن اینهمه نظر منفی را دارد؟
کوثر عزیزی: نکتهی منفی دختر بودن این است که بعضیها فکر میکنند همهچیز به نفع من است درحالیکه اینطور نیست. جو منفی نسبت به دختران بسیار بیشتر است و حتی چند بار مرا به فکر این انداخت که از استریم دست بکشم و این کار ارزش این حرفهای منفی را ندارد. تا قبل از سال نو توانستم خود را کنترل کنم و با امید دادن به خودم بابت راهی که تا به اینجا پیموده بودم، بتوانم این نظرات را تحملکنم؛ درنهایت اما چند ماه پیش واقعاً نا امید شدم و خواستم از استریم دست بکشم. قطعاً به بازی کردن خود ادامه میدادم چراکه عاشق آن هستم و چیزی نیست که به خاطر مردم آن را ترک کنم اما دیگر بین مردم استریم نمیکردم تا کسی با من کاری نداشته باشد. بر سر همین قضیه بهقدری نظر مثبت و پیامهای پر از عشق برای من ارسال شد که بههیچوجه نمیتوانستم حتی تصورش را بکنم و باعث شد که من به استریم کردن بازگردم و با خود عهد ببندم که تا آخر عمر خود این کار را ادامه بدهم زیرا دیدم که اشخاص و انرژیهای مثبتی که برای من به وجود آمدهاند چند برابر آن انرژیهای منفی هستند بهطوریکه دیگر جایی را برای آن انرژیهای منفی باقی نگذاشتهاند.
ظاهراً طرفدارانتان مهمترین عامل بازگشت شما به استریم بودند. از همین طرفدارها بگویید و همچنین از تیمی که در کار استریم همراهیتان میکنند.
کوثر عزیزی: خب ما کاری که شروع کردیم تنها استریم نبود؛ بلکه فرهنگسازی این کار برای افزودن بر تعداد استریمرهای ایرانی بود که خوشبختانه توانستیم به این هدف هم برسیم و افراد بسیاری پس از آغاز کار ما، شروع به استریم کردن کردند. ما این پروژه را با آقای علی اسفندیاری آغاز کردیم و ایشان نقش مشاور و مدیر برنامههای من را در این راه داشتند و بهقدری ایشان در این راه به من کمک کردند که نمیدانم که چطور باید از ایشان تشکر کنم؛ بهطوریکه اگر مشاورههای ایشان نبود بههیچوجه در جایگاه فعلی خود نبودم و همچنین طرفدارانم که عاشق آنها هستم که حتی برخی بهقدری به من لطف دارند که باعث میشود هیچگاه قصد ترک کردن این کار را نداشته باشم. همین عشق طرفدارانم است که باعث میشود پرانرژی به کار خود ادامه دهم و موارد جدیدی را به استریم خود اضافه کنم و همچنین حوزهی فعالیت خود را گسترش دهم.
ممنون که خودتان بحث را به قضیهی فرهنگ استریم کشاندید! قبول دارید که یک استریمر دقیقاً وظایف سازندهی یک بازی آنلاین را دارد؟ یعنی هرلحظه باید در تلاش باشد که جلوی تکراری شدن تجربهی بازی خود برای طرفداران را بگیرد و با موارد جدید و هیجانانگیز، طرفداران خود را راضی نگه دارد. اگر با این موضوع موافقید شما چقدر یک سازنده و استریمر خوب بودهاید و برای آینده چه برنامهای دارید؟
کوثر عزیزی: ببینید من همیشه گفتهام که یک استریمر لزوماً نباید یک گیمر حرفهای باشد و یک گیمر حرفه نمیتواند حتماً یک استریمر موفق باشد؛ این دو مورد فقط بله یکدیگر کمک میکنند. یک استریمر باید مجری خوبی باشد و ارتباط خوبی را با بینندهها برقرار کند. یک استریمر باید بهقدری کار سرگرمکنندهای داشته باشد که مخاطب بعد از پنج دقیقه با خود نگوید که: وای خسته شدم! و صفحهی استریم را ببندد. این مهمترین نکته در استریم کردن است. خیلیها فکر میکنند اگر اینترنت خوبی داشته باشند، اگر سطح متوسط یا خوبی از بازی داشته باشند و یا یک کامپیوتر گرانقیمت تهیه کنند، [میتوانند استریم خوبی شوند اما آیا] میتوانند استریم کنند اما آیا موفق میشوند و مخاطب جذب میکنند؟ ما افراد بسیاری را در کشورمان داریم که استریم میکنند اما شاید بیشتر از پنج بازدیدکننده نداشته باشند؛ به خاطر اینکه آنها فقط استریم میکنند ولی یک استریم نیستند؛ هیچ ارتباطی برقرار نمیکنند و هیچ حرفی نمیزنند و بهبیاندیگر، اصلاً مجریگری نمیکنند. استریمر بهجز یک بازیکن خوب، باید یک مجری خوب باشد. این نکته بسیار مهم است و همچنین نحوهی صحبت کردن در استریم، کارهای جالبی که در استریم انجام میشود و همینطور تغییرات سورپرایز کنندهای که برای مخاطبان در نظر گرفته میشود از نکات مهم دیگر قابلتوجه در استریم کردن هستند و یک استریم خوب را میسازند.
برای آینده برنامههای زیادی دارم؛ اما نزدیکترین آنها که یکی از اهداف من هم هست، میتینگی بود که در هفتههای آینده قرار است برگزار شود تا طرفداران خود را ببینم؛ البته این افراد را نمیتوان طرفدار نامید؛ آنها کسانی هستند که مرا حمایت میکنند و حامیان من هستند. من همیشه در استریمهای خود این موضوع را بیان کردهام که من دوست ندارم که من یک استریمر باشم و شما یک بیننده و این موضوع این حس را القا کند که شما طرفدار من هستید؛ من دوست دارم که در یک جمع دوستانه باشم. قرار نیست که شما فقط مرا بشناسید بلکه من هم دوست دارم تا شما را بشناسم و گفتگوهایی که من با بینندههایم دارم کاملاً خودمانی است. مثلاً اولین سؤال این است که: «دیشب شام چی خوردی؟!»؛ یا دربارهی مشکلات روز بحث میکنیم؛ راجع به اتفاقاتی که برای من یا آنها افتاده است. برای مثال وقتی خواهرزادهی کسی به دنیا آمده بود، در استریم من این موضوع را گفت و به او تبریک گفتیم. تلاش زیادی میکنم که فضا را از فضای «من یک استریمر، شما یک طرفدار» دور میکنم و کاری میکنم که همه با یکدیگر احساس دوستی و صمیمیت کنیم. برای میتینگ هم شاید بسیاری هزینه نکنند، وقت نگذارند و یا اهمیت ندهند؛ اما این میتینگ برای من بسیار با ارزش است که بتوانم با کسانی که اینقدر به من انرژی میدهند و حمایتم میکنند را ببینم و حداقل دو سه ساعت وقت خوبی را با یکدیگر بگذرانیم. این میتینگ در هفتههای آینده برگزار میشود و تمام تلاشم را میکنم که میتینگ بسیار خوب و لایق چنین افرادی را ترتیب دهم.
قطعاً چنین ملاقاتی ارتباط شما با کسانی که آنها را حامیان خود مینامید بهبود میبخشد. حال یک برش کوتاه در میانهی این بحث بزنیم. چه بازیهایی را برای استریم کردن در نظر دارید که میدانید برای بسیاری هیجانانگیز خواهند بود؟
کوثر عزیزی: راستش کاری که من آن را انجام میدهم، کمی خلاف اصول و قوانین استریم است؛ اصولاً استریمرهای معروف دنیا، بازی اصلی خود را در حدود 99 درصد مواقع استریم میکنند و گاهی اوقات و بهندرت به سراغ بازیهای دیگر هم میروند. ولی من در هر استریم، سه یا چهار بازی را عوض میکنم که شاید حتی در آنها حرفهای نباشم ولی این بازیها در میان مخاطبانم طرفداران زیادی دارند. بازی اصلی خود من اورواچ است که توانستم جزو 500 بازیکن برتر این بازی باشم؛ هرچند که این بازی طرفدار زیادی در میان ایرانیها و در کل، کار استریم ندارد. برای همین، من بازی اصلی خود را کمتر استریم میکنم و بازیهای دیگر مانند پابجی، فورتنایت و جدیداًRainbo six، گاهی اوقات بازیهای ترسناک، Cs: Go و خیلی کم DOTA 2. بیشتر تلاش میکنم تمام بازیهای پرمخاطب در بین ایرانیها را استریم کنم و در هر قسمت، چند بازی مختلف را استریم کنم که میتوان گفت برخلاف اصول استریم است اما من این کار را به خاطر طرفدارانم انجام میدهم.
به استریم کردن بازیهای آفلاین اعتقادی دارید؟
کوثر عزیزی: بله بازیهای ترسناکی که گاهی استریم میکنم و از پرمخاطبترین استریمهایم بودهاند، مانند Outlast 1 و Outlast 2، از جملهی این بازیهای آفلاین بودهاند. از آنجایی که من یک گیمر پی سی باز هستم، قصد دارم در آینده با خرید کنسول PS4 بتوانم بازیهای انحصاری فوقالعادهی این کنسول را هم استریم کنم.
به موضوع اصلی باز میگردیم. فکر میکنید فرهنگسازیهایی که تا به اینجا داشتید تا چه حد کارساز بوده؟ جدا از علاقهمند شدن افراد مختلف به استریم، اثرات دیگری هم داشته؟
کوثر عزیزی: به غیر از اینکه خیلی از افراد به استریم کردن روی آوردند و این باعث شد که حداقل این کار را امتحان کنند و بدانند که این کار غیرقابل انجام و ترسناک نیست، دخترهای گیمرزیادی در ایران بودند که گیمر بودن خود را نشان نمیدادند و یا فقط به بازی کردن مشغول بودند؛ اما پسازاین فرهنگسازی، توانستم بهوضوح دختران گیمر بسیاری را ببینم که شروع به استریم کردن، ویدیو ساختن و فعالیت در شبکههای اجتماعی کردند.
برای اینکه به بخش فورتنایت وار سؤالات هم برسیم، بگذارید سریعتر از چند سؤال مهم دیگر هم رد شویم و کمی فضا را از حالت رسمی خارج کنیم. اول اینکه بگویید به نظرتان اوضاع گیم در کشورمان و همانطور که اشاره کردید اوضاع دخترهای گیمر چطور است؟
کوثر عزیزی: وضع گیم و دخترهای گیمر در ایران جالب نیست اما نسبت به سالهای پیش پیشرفتهای بسیار زیادی داشته است. همانطور که اشاره کردم قبلاً اگر دختر گیمری هم بود، این موضوع را نشان نمیداد و سعی میکرد در خفا بازی خودش را انجام دهد؛ ولی اکنون دخترها فعالیت بیشتری دارند و حتی در مسابقات هم شرکت میکنند و بازهم به نظرم این تعداد کم است و میتواند بیشتر هم باشد. آقایآنهم با این فرهنگ آشنا شدهاند که بانوان را در کنار خود قبول کنند. در کل سطح گیمرها بهجایی رسیده که بهخوبی میتوانند در مسابقات مختلف شرکت کنند و حتی با موفقیت در این مسابقات کسب درآمد کرده و به جایگاههای خوبی برسند. با این وجود هنوز هم به نظر من مشکلات بزرگی وجود دارد. یکی از اساسیترین مشکلها، غرور بیشازحد ما گیمرهای ایرانی است که بهمحض رسیدن به یک سطح خاص بهقدری مغرور میشویم که دیگر به کار خود ادامه نمیدهیم؛ درحالیکه حتی با رسیدن به این سطح، بازهم در مقابل بازیکنان حرفهای خارجی حرفی برای گفتن نداریم و به نظرم اگر این غرور را کنار بگذاریم میتوانیم پیشرفت زیادی در این حرفه داشته باشیم.
و دو سؤال بعدی و آخرین سؤالات جدی اینکه تا به اینجا دو مورد منفی در نظرات بسیاری از طرفداران دیده میشوند. اولین مورد که کاملاً از آن مطلع هستید، بحث دونیت کردن و حمایت مالی از شماست که بسیاری با دلایل مختلف و گاهی غیرمنطقی به این موضوع انتقاد میکنند و مورد دوم که بسیار نامشهودتر اما کاملاً مهمتر است بحث قصد شما برای خروج از کشور است. این موضوع بهخودیخود اشکالی ندارد اما بهطورقطع شما میتوانید با حضور در کشور، بهعنوان یک استریمر موفق، افراد بسیاری را وارد این عرصه کنید و حوزهی گیم ایران را از کامنت در سایتها و گروههای گیم، به میادین جدیدی وارد کنید. نظر خود شما در این رابطه چیست؟ این انتقادات تا چه حد درست هستند و شما تا چه حد آنها را قبول دارید؟
کوثر عزیزی: راجع به دونیتها به من انتقاد میشود اما مسلماً تعداد کسانی که حامی من هستند بسیار بیشتر است که من این کار را ادامه میدهم و اینکه استریم یک شغل است و تا زمانی که این موضوع را درک نکنیم، مشکلی حل نمیشود. در اصل فرهنگ دونیت کردن در کشورمان هنوز کاملاً جا نیفتاده است اما خب نسبت به اوایل کار من بسیار بهتر است. جدا از من بسیاری از استریمرهای پسر هم شاید حتی بیشتر از من دونیت میشوند و این نشاندهندهی این موضوع است که مردم به ما علاقه دارند و این موضوع را بهعنوان یک شغل برای ما قبول کردهاند. نمیدانم، شاید نظرات منفی از جایی برمیآید که یک سری از افراد در ابتدای این راه شکستخوردهاند و این نظرات را راجع به ما میدهند، انگار این ما هستیم که حق آنها را میخوریم! درصورتیکه اینطور نیست و ما سختیهای زیادی کشیدهایم.
یکی از بیشترین دونیتهایی که برای من انجام شد، مبلغی در حدود پنج میلیون تومان بود که شخصی که این کار را انجام داد، خیلی عجیب بود؛ به این خاطر که در پیام خود برای من نوشته بود که: «من در ابتدا که این کار را شروع کردم کسی از من حمایت نکرد؛ من این کار را میکنم که در آینده نگویی که کسی از من حمایتی نکرد». واقعاً برای من جالب بود که شخصی که در این کار موفق نشده چنین کاری را برای من انجام داد.
از ایران خارج شدن هم فعلاً در حد و اندازهی یک قصد ساده است و بسیاری از چیزها هنوز نامشخص هستند. با این وجود میتوانم بگویم که درست است که استریم یک بخش کلی از زندگی مرا تشکیل میدهد اما در کنار این، در زندگی شخصی و واقعی خودم هم مواردی وجود دارند که از ایران خارج شدن به این بخشها کمک شایانی میکند و صد در صد بر کارم در استریم کردن تأثیر مثبت میگذارد و شاید تنها نکتهی منفی آن این باشد که دیگر نتوانم با کسانی که مرا در این راه حمایت کردهاند، رودررو ملاقات کنم.
این سؤال قرار بود که اولین سؤال این مصاحبه باشد؛ اما بگوید که چرا مصاحبه کردن با شما اینقدر سخت است؟ من حدود یکهفتهای را انتظار کشیدم!
کوثر عزیزی: مصاحبه کردن با من سخت نیست؛ درواقع سختی آن به خاطر زمان خواب و بیداری من است. چون من ساعت 7 صبح میخوابم و ساعت 5 از خواب بیدار میشوم؛ از ساعتهای 10 تا 12 هم مشغول به استریم هستم و فقط زمانی را به خورد و خوراک اختصاص میدهم. به همین علت خیلی دیر پیامهایم را چک میکنم. زندگی گیمری است دیگر! وقتی گیمر باشید دیگر یک آدم منظم و مرتب نخواهید بود!
از کارهایی که به غیر از گیم انجام میدهید بگویید. مثل تفریحات یا مشاغلی که دارید.
کوثر عزیزی: قبلاً سرکار و دانشگاه میرفتم که هردو به اتمام رسیدند. تفریح دیگرم هم آشپزی است که یکی از بزرگترین علایق من بعد از گیم است. سومین مورد هم میکآپ است که آن را بهعنوان یک هنر میبینم و برایش هزینهی زیادی میکنم و همانند مردم دیگر بیرون رفتن با دوستان و حتی رفتن به گیم نت با آنها از دیگر مواردی هستند که از انجام دادن آنها واقعاً لذت میبرم.
شخصیتهای موردعلاقهی شما در دنیای بازیهای ویدیویی کدماند؟
کوثر عزیزی: شخصیتهای موردعلاقهی من Jinx و Janna از بازی League of Legends هستند و در بازی Overwatch، شخصیتهای Pharah و Mercy. در کل این چهار نفر را خیلی دوست دارم.
اگر قرار بود در یک بازی سبک بقاء با دو کاراکتر دیگر از دنیای بازیهای ویدیویی همراه باشید چه کسانی را انتخاب میکردید؟
کوثر عزیزی: Mercy و Mccree از بازی Overwatch. Mercy به خاطر اینکه نقش یک پرستار مدیک را دارد و با heal کردن نمیگذارد اتفاقی برایم رخ دهد و Mccree هم فقط به خاطر اینکه کاراکتر جذابی است!
دوست دارید بازیساز شوید؟ اگر پاسختان مثبت است بازی شما چه سبکی میداشت؟
کوثر عزیزی: علاقهای به بازیسازی ندارم و حتی به آن فکر هم نکردهام، بهجز مواقعی که چند بار از من سؤال شده و درنهایت به این نتیجه رسیدهام که علاقهای به این کار ندارم و بیشتر به تجربه کردن بازیها علاقه دارم.
در بازیهایی که امکان تجربهی آنها در کنار افراد خانواده یا دوستانتان را داشتید بیشتر بازنده بودید یا برنده؟ رفتارتان به قول خودتان با آنها هم تاکسیک بود یا تبدیل به یک دختر مظلوم میشدید؟
کوثر عزیزی: در بازیهایی که با خانوادهام بودم، اگر برادرم حاضر نبود همیشه من اول بودم اما اگر او حضور داشت اصولاً من نفر دوم بودم ولی در خیلی از بازیها مثل بازیهای PC من و برادرم در مقابل یکدیگر در تیمهای معروف قرار میگرفتیم و گاهی من برنده میشدم و گاهی هم او. در کل هیچوقت نفر آخر نبودم و همیشه حتی در بازیهایی که با خانواده داشتم هم همین خصوصیت تاکسیک بودن را حفظ کردهام.
درنهایت هم اگر سؤال، پیشنهاد، انتقاد و یا چیز دیگری وجود دارد با کمال میل میشنویم و اگر هم که نه حرف آخر و لحظهی خداحافظی با شما.
کوثر عزیزی: انتقادی ندارم اما فقط یک پیشنهاد و حرف دارم که همیشه و همهجا آن را گفتهام و آنهم تفکیک جنسیتی در بازیها است؛ یعنی اینکه گیمرهای دختر و پسر را از یکدیگر جدا نکنیم. این بحث فقط به ایران ختم نمیشود و در بسیاری از کشورها و مسابقات هم این تفکیک صورت میگیرد و تیمهای دخترانه در مقابل هم بازی میکنند و تیمهای پسرانه هم در مقابل هم. این برای من اصلاً قابلدرک نیست و نمیدانم که از ابتدا چرا چنین چیزی جا افتاد و چرا دخترها و پسرها با یکدیگر یک تیم مشترک تشکیل نمیدهند تا در کنار هم بازی کنند و چرا همیشه باید از هم جدا بازی کنند. من همیشه با این مسئله مشکل داشتهام و امیدوارم هرچه زودتر چه در ایران و چه در خارج از ایران این مسئله هم فرهنگسازی شود. هرچند که در خارج از کشور من مسابقاتی را دیدهام که در آنها دخترها و پسرها در کنار یکدیگر به رقابت پرداختهاند و در یک تیم بودهاند و در کل به نظر من یکی از چیزهایی که در ویدیو گیم معنی نمیدهد، تفکیک جنسیتیت که امیدوارم فرهنگسازی در این رابطه هم روبهجلو برود.
و همین. ممنون از شما که وقت گذاشتید و این سؤالات را از من پرسیدید و امیدوارم که پاسخهای کاملی هم گرفته باشید و مردم هم بیشتر با من آشنا شده باشند. ممنون و خدانگهدار.
من هم از شما از طرف تمام اعضای وبسایت بازیمگ خداحافظی میکنم و امیدوارم روزبهروز بیشتر بدرخشید و به یک استریمر بزرگ ایرانی تبدیل شوید.
نظرات (4)