نقد و بررسی Super Mario Party
همانند مجموعه بازیهای ورزشی سری ماریو، ماریو پارتی نیز از عناوین فرعیای بود که در زمان N64 به این مجموعه معرّفی شد و بلافاصله مورد تمجید و تشویق دوستداران مجموعه اصلی قرار گرفت. امّا از همان نقطه شروع قدرتمند، ماریو پارتی نیز به سرنوشت بازیهای ورزشی ماریو دچار شد و در اثر افت و خیزهای بسیار در سالهای اخیر به یکی از ناامیدکنندهترین وضعیّتهای خود رسید. از طرفی، نینتندو در سال 2018 به جای تمرکز بر مجموعههای اصلی خود، سعی کرد تا حدّ ممکن عناوین فرعی خود را بهبود دهد و تا به این جای کار میتوان کار آنها را با ارفاق قابل قبول دانست. سوال این جاست که آیا آنها توانستهاند با Super Mario Party این مجموعه خاطرهانگیز را نیز از ورطه نابودی نجات دهند؟ با بازی مگ همراه باشید تا نگاهی بر این ضیافت رنگارنگ و عجیب و غریب در دنیای ماریو داشته باشیم.
در یک نگاه، سوپر ماریو پارتی همانگونه که نامش نشان می دهد یک بازی به اصطلاح Family است که به طور کامل تمرکز آن بر مینی گیمهای ساده و جمع کردن تمامی افراد کژوال و ناآشنا با دنیای حرفهای و سنگین بازیهای ویدیویی، دور هم است. به طور اساسی وقتی در مورد بازیهای این سبکی صحبت میکنیم نمیتوانیم به آنها در بهترین و بینقصترین حالت ممکن نمره کامل و 10 از 10 دهیم. در بهترین حالت، اگر به شدّت از این بازیها لذّت ببرید و جای من باشید هم به آنها نمره 8.5 بدهید. نکته حرف من این نیست که این بازیها بیارزشتر از عناوین هاردکور هستند. نکته این جاست که وقتی ما می خواهیم ارزش این بازیها را بر اساس تجربه یک الی دو هفتهای خودمان به تالیف درآوریم به هیچ وجه حقّ مطلب را ادا نکردهایم. سوپر ماریو پارتی از نزدیک به 80 مینی گیم تشکیل شده که هر کدام آن ها تقریباً 90 ثانیه تا دو دقیقه به طول می انجامند. تعداد این مینی گیمها واقعاً زیاد است ولی اگر کمی بازی کنید کم کم تکرارشان اذیّت کننده است. این موضوعی است که من به عنوان منتقد و دیگر همکارانم به آن دست پیدا میکنیم و خب به صورت اصولی از آن به عنوان یک نقطه ضعف در بازی یاد میکنیم. با این حال قضیه در مورد بازی کژوالی مثل سوپر ماریو پارتی به طور 180 درجه فرق میکند. سوپر ماریو پارتی بازیای است که ارزشاش در طی زمان مشخّص میشود. نه بر اساس فاکتور مسخرهای مثل تعداد زیاد مینی گیمها؛ بلکه با این موضوع که چه تعداد افراد در آینده با آن خاطره میسازند و هر وقت دور هم جمع میشوند چقدر با بازی میخندند و بر سر هم میکوبند. این ها چیزهایی است که ارزش این بازی را تعیین میکند. فاکتور مهمی که باعث میشود شما حتی بعد از مدّتها فارغ از تمامی المانهای تاثیرگذار در کیفیت یک بازی هاردکور، بتوانید با یک بازی کژوال هر کسی را از اطراف خود به طرف یک بازی لذّت بخش بکشانید. اگر میگویم ماریو پارتیهای اخیر وضعیّت بدی دارند به خاطر نمرات متوسّط و زرد آنها در سایت متاکریتیک نیست. همچین نمراتی برای این سبک عملاً هیچ اهمیّتی ندارند. مسئله این جاست که بعد از کمی مدّت دیگر هیچ کسی آنها را بازی نمی کند. اگر کسی بخواهد با دوستانش یک بازی خانوادگی و حتی یک ماریو پارتی بزند به جای دست بردن به Mario Party 10 و 9 اصولاً به سراغ نسخههای قدیمیتر بر روی کنسولهای قدیمیتر میروند. "این" یعنی ماریو پارتیهای اخیر به بن بست رسیدهاند و ایدهها و اجرایشان برای هیچ کس لذّتبخش نیست. من در این نقطه واقعاً نمی توانم با یک نمره و توضیحات گیم پلی، کامل توضیح دهم که عملکرد سوپر ماریو پارتی به عنوان یک بازی خانوادگی چگونه است. شاید بتوانم کیفیتاش را از لحاظ استاندارد های کیفی یک بازی خوب در حال حاضر به شما نشان دهم ولی به احتمال زیاد، تاریخ و طرفداران این مجموعه در دراز مدّت تعیین میکنند که این عنوان موفّق شده جانشین نسخههای موفّق پیشین خود شود یا خیر.
قبل از این که از تجربه خودم در بخش های مختلف بازی بنویسم خوب است بلافاصله به نکات منفی بازی اشاره داشته باشم. که خوب یا بد، تنها به دو مورد واضح و اعصابخوردکن ختم میشوند، بخش آنلاین و کمبود تختههای بخش اصلی بازی. بخش آنلاین جدا از عملکرد فنّی افتضاح، قطعی و لگ فراوان و لحاظ نکردن هیچ مجازاتی برای افرادی که ناگهان از بازی خارج میشوند، یک اشکال اساسی دارد و آن ها این است که شما نمی توانید حالت اصلی بازی را به صورت آنلاین بازی کنید. تنها دسترسی شما در این بخش به مینیگیمها و تورنمنتهایی است که بر اساس آنها در بازی تعبیه شده. درست است که حالت تختهای و تمرکز شدید آن بر روی شانس در یک بخش آنلاین با 3 شخص غریبه دیگر در اکثر اوقات به نتیجه خوبی نمیانجامد ولی واقعاً آیا میتوان با همین دلیل، بازی از قابلیت بازی کردن آنلاین با دوستانتان نیز پشتیبانی نکند. شما هر چه بیشتر بزرگ میشوید و در جامعه قرار میگیرید طبیعتاً علاوه بر دور شدن از دوستان سابقتان به واسطه اینترنت با دوستانی نیز آشنا میشوید که با شما به طرز معناداری فاصله دارند و نمیتوانید به هیچ صورت سادهای دور هم جمع شوید. خرّمآباد، اهواز و اصفهان و حتّی سوئیس و کانادا، من در تهران هستم و برخی از بهترین دوستانم که نینتندو سوییچ دارند در این مناطق زندگی میکنند. و اینها بدون لحاظ کردن دوستان تهرانیم هستند که وقت و برنامه شان به هیچ وجه با من جور در نمیآید. لحاظ شدن یک بخش آنلاین کارآمد همراه دوستان و با چت صوتی به راحتی میتوانست عمر این بازی و تاثیرگذاریاش را چندین برابر کند. متاسّفانه این ویژگی چیز کوچکی نیست که طی یک آپدیت اضافه شود و امید من به صورت کلّی این است که بازی در نسخه بعدی خود همچین قابلیتی را اضافه کند.
مورد منفی بعدی که هر چند به اهمیّت بخش آنلاین نیست امّا قابل چشمپوشی نیز نیست. به تعداد کم تختههای بازی در بخش اصلی بازمیگردد. بازی در ابتدای کار 4 تخته برای تجربه در بخش اصلی قرار داده و طرّاحی این تختهها در یک کلام استثنایی است و حتی اگر بخواهید در هر یک از تختهها بیست نوبت (که نزدیک به دو ساعت پشت هم طول میکشد) بازی کنید در طی بازی به هیچ وجه از آنها خسته نمیشوید. ولی به محض این که بازی تمام شود برای بازی بعدی عموماً کمتر کسی رغبت دارد در همان زمینهای قبلی دوباره تاس بیندازد. و به همین منوال چهار تخته بازی به سرعت فتح میشوند. این گونه نیست که بازی باید بینهایت تخته داشته باشد. بلکه باید تعداد آن به اندازهای باشد که وقتی با همین ترتیب تمامی تختههای بازی را تمام میکنید تخته اوّل دوباره تازگی خود را بازیابی کند. چهار تخته مهلت آن چنان زیادی نیست تا در یک چرخه منظّم هر تخته بتواند تازگی خود را بازیابد و با توجّه به قیمت 60 دلاری بازی انتظار ما نیز کمی بیشتر است. اگر بخواهم خیلی سختگیرتر باشم نکته منفی دیگری که کمی بازی را تحتالشّعاع قرار میدهد رقابتپذیر نبودن AI و هوش مصنوعی بازی است. در سختترین درجه سختی بازی نیز شما میتوانید در امتحان نخست خود، در خیلی از مینیگیمها، رقیبانتان که با هوش مصنوعی کنترل میشوند را شکست دهید. با این حال نمی توان خیلی آن را جدّی گرفت، یکی به این دلیل که بیشتر بازی بر اساس شانس پیش میرود و مینیگیمها آنچنان روند بازی را تحتالشعاع قرار نمیدهند. دیگری این که تنظیم یک هوش مصنوعی پویا برای نزدیک به 80 مینی گیم در سه درجه سختی مختلف حقیقتاً مورد دشواری است که با توجّه به زمان ساخت بازی قابل بخشش است. بعلاوه این که همین هوش مصنوعی در اکثر مواقع به عنوان یک یار عالی عمل میکنند و در برخی مینیگیمهای خاص عملکرد به شدّت جالبی دارند و لایق ستایشاند. در نهایت نیز ارزش این بازی همواره به انجام آن با دیگر افراد نزدیک شماست، چه دو نفر، چه چهار نفر، بنابراین حاشیهای بودن هوش مصنوعی موردی است که به پررنگتر شدن این عنصر کمک بسیاری میکند و اگر چهار نفره بازی کنید که دیگر به هیچ وجه با هوش مصنوعی درگیر نمیشوید.(مگر در مینیگیمهای خاص)
وارد بازی که میشوید شخصیّت خود را انتخاب میکنید و بعد از انتخاب درجه سختی هوش مصنوعی(که بگذارید روی درجه آخر بهتر است) مستقیم وارد هاب بازی میشوید. جدا از طرّاحی رنگارنگ و بی نظیر هاب بازی، اوّلین جایی که خواهید رفت بخش اصلی بازی یعنی خود Mario Party است. بخشی که با بازگرداندن مدل تختهای مرسوم در ماریو پارتیهای نخستین یک بازگشت محشر به ریشهها با دهها نوآوری و پیشرفت قابل توجّه و فوقالعاده است. بخش اصلی بازی همانگونه که گفتیم یک بازی تختهای و رومیزی است که در آن هر کس سریعتر به خانههایی که بر روی آنها ستاره است، برسد آن ستاره را دریافت کرده و در نهایت هر شخص که ستارههای بیشتری داشته باشد برنده است. کانسپت و ایده اوّلیه نه تنها برای یک بازی ویدیویی بلکه برای یک بازی تختهای نیز ساده است و این به شدّت نکته مثبتی برای یک بازی در این سبک به شمار میرود. وارد کردن هر شخصی به این بازی و یاد دادن مکانیکهای اصلی آن به او کار آسانی است. بعد از آن چاشنیهای مختلف به نوبت به صورت سورپرایز کننده ای به شما معرّفی میشوند که اکثر آنها با سکّههای رایج در دنیای ماریو کار میکنند. سکّهها از راههای مختلفی به دست میآیند ولی مهمترین آنها، مینیگیمهایی است که بازی در انتهای هر نوبت اجرا میکند. مینی گیم ها اکثراً سادهاند. ولی در عوض تنوّع فوق العاده بالایی دارند و نکته دیگری که به شدّت به ارزش آنها میافزاید، استفاده بی نظیر آنها از قابلیتهای نینتندو سوییچ و جویکانهای آن است. موشن کنترل، جایروسکوپ و مخصوصاً HD Rumble موجود در جویکانها به طرز فوقالعادهای عمل میکنند و از این لحاظ Super Mario Party یکی از قابل ستایش ترین عناوین موجود بر روی نینتندو سوییچ است.
در بخش اصلی، شانس یک عنصر اساسی و تعیین کننده است و بهترین اجرا و لذّتبخشترین بخش آن را تشکیل میدهد. مهم نیست چقدر در خرید آیتمها، انجام مینیگیمها، و یا راههای مختلف هر تخته مهارت داشته باشید؛ این تاس شماست که تعیین میکند میبازید یا نه. جدا از تاس چندین و چند المان دیگر هستند که به طور کلّی تخته بازی را تحتالشّعاع قرار میدهند. خانههای Event بازی که با علامت تعجّب مشخّص شده بعضاً باعث تغییر وضعیّت چندین بازیکن میشود. جای ستارهها نیز کاملاً اتّفاقی عوض میشود و بعضاً ممکن است در یک نوبت، یک بازیکن موفّق به کسب دو ستاره شود. این موارد به جای برهم زدن بالانس و تعادل بازی آن را به شدّت لذّتبخشتر و بامزّهتر و در نتیجه قابل تکرارتر میکنند. جدای از این موارد جزییات بصری هر تخته و انیمیشنهای بامزّه و صداپیشگی محشر همیشگی مجموعه ماریو باعث میشود در سه پنجم اوقات هر بازی که نوبت شما نیست و در یک مینی گیم نیستید هرگز از تماشای بازی خسته نشوید.
در انتهای بازی با توجّه به تعداد ستارهها و تعداد سکّهها(در صورتی که تعداد ستارههای دو نفر یکسان باشد) برنده مشخّص میشود. هر چند یک پیچش ریز در انتها به این قضیه داده میشود و در انتها، بازی بر اساس دو فاکتور متفاوت که در هر بازی دچار تغییر میشوند دو ستارهی دیگر را نیز به بازیکنان دیگر میدهد. به طور مثال در هنگام اختتامیه یک دست دو ساعتهی سنگین، Toad مشخّص میکند که یکی از دو ستاره نهایی به شخصی داده میشود که بیشترین تعداد برد و بهترین عملکرد را در مینیگیمها داشته باشد. ستاره بعدی نیز به بدشانسترین فرد تعلّق میگیرد. این فاکتورها در هر دست بازی دچار تغییر میشوند که در بازیهایی که نتیجهشان نزدیک به هم است به طرز غافلگیر کنندهای نتیجه نهایی را تغییر میدهد که مورد جالب توجّهی است. خارج از بخش اصلی ماریو پارتی بخشهای دیگری نیز وجود دارد که اکثراً شامل ماراتونهای مینیگیمهای بازی میشود. از آن جا که مینیگیمها اساساً برای لذّتبخش شدن بخش اصلی، ساده طرّاحی شدهاند، این ماراتونها کمی بی معنی به نظر میرسند. با این حال وجودشان ضرری به بازی نمی رساند. نکته جالب برخی از این مودها و حالتها، مینیگیمهایی است که در بخش اصلی بازی قرار داده نشدهاند. در یکی از این مودها، مینیگیمها بر اساس وجود دو کنسول نینتندو سوییچ در کنار هم طرّاحی شده اند که عملکرد کاملاً خلّاقانه ای دارند و از صفحه های نینتندو سوییچ به نحوی استفاده می کنند که تا به حال به آن فکر نشده است. مود دیگری نیز وجود دارد که تمرکز آن بر مینیگیمهایی است که بر اساس فعالیت های ریتمیک تعریف شده و طرّاحی و اجرایشان بسیار خوب از آب در آمده. دیگر مود جالب نیز مود رودخانه بازی است. ایده و حتی اجرای بازی و استفاده مداوم از موشن کنترل جویکانها به شکل عادّی صورت گرفته. با این حال مشکل این بخش به آسانی آن بازمیگردد و از آن جا که هوش مصنوعی اکثراً اشتباهات شما را پوشش می دهد باید با سه نفر دیگر به طور همزمان گند بزنید تا در این مود به مشکل بربخورید.
این نسل ماریو تنیس با ارفاق موفّق شد بازگشت خوبی به دوران خوشاش داشته باشد و طرفداراناش را خوشحال کند. همین اتّفاق در ابتدای نسل به صورت شکوهمندی برای Fire Emblem رخ داد و به زودی در نقد استارلینک به این که سرنوشت Starfox چه شد نیز اشاره میکنیم. ماریو پارتی نیز در انتها میتوان گفت در این زمینه به صورت کامل موفّق شده خود را به دوران خوش گذشته نزدیک کند. به احتمال زیاد تاریخ تصمیم می گیرد که Super Mario Party عنوان کژوال خوبی بوده یا خیر. ولی فعلاً می توان با قطعیّت گفت علیرغم مشکلات در گوشه و کنار بازی، سوپر ماریو پارتی یکی از برترین عناوین کژوال این نسل است که هر کسی میتواند آن را بردارد و با هر کسی که خواست آن را بازی کند و از آن لذّت ببرد. بازی با این که تنها از حالت جویکانهای جدا پشتیبانی میکند ولی این ایده را تا حدّ فوقالعادهای جلو میبرد که این بازی از تمام ماریو پارتیهای پیشین و حتی تمامی بازیهای نینتندو سوییچ متمایز میشود. سوپر ماریو پارتی بیشک تجربه لذّت بخشی است که اکثر بازی های هاردکور در ارائه کردن آن ناتواناند و با این حال این بازی کژوال از اجرای آن سربلند بیرون آمده.
نظرات