بالا رفتن میانگین سنی مخاطبان بازیهای ویدئویی و سازندگان آنها، باعث شده تا آرام آرام شاهد مطرح شدن موضوعاتی بزرگسالانهتر در قالب این رسانه باشیم به طوری که برای نمونه فقط در یک سال اخیر 5 عنوان مختلف با محوریت روابط عاطفی بین فردی را در بازیمگ بررسی کردهایم که از برخورد طنزآمیز با قرار ملاقات تا کنار آمدن با فقدان شریک زندگی را شامل میشوند. بازی Haven، جدیدترین ساختۀ استودیوی مستقل The Game Bakers باز هم به سراغ بحث این قبیل روابط رفته اما در دنیایی علمی-تخیلی که ازدواجهای اجباری و از پیش تعیین شده، نُرم جامعهای است که داستان در آن اتفاق میافتد!
اینکه دنیایی که Yu و Kay، قهرمانان داستان، در آن به دنیا آمده و زندگی کردهاند تا چه اندازه در چارچوب معمول داستانهای پادآرمانشهری قرار میگیرد، برای مخاطب مشخص نیست چرا که ما زمانی با این دو همراه میشویم که از مجموعه سیارات تحت حکومتی با نام The Apiary گریختهاند و پا به سیارۀ ظاهراً خالی از سکنهای گذاشتهاند که در همان نگاه اول به نظر میرسد که اسرار دهشتناک و پیچیدهای در ارتباط با دنیایی که این دونفر آن را ترک کردهاند، در دل خود جای داده است. این سیاره که در فایلهای مخفی The Apiary با نام Source از آن یاد شده، زلزلههای سهمگین بسیاری را تجربه میکند و بخشهایی از آن به علت انفجاری که در ناحیۀ هستۀ آن اتفاق افتاده، به طور کامل از سیاره جدا شده است. «یو» و «کِی» در کنار اینکه باید نگران تعقیبکنندگان احتمالی باشند، باید راهی پیدا کنند تا سفینۀ آسیب دیدۀ خود را تعمیر کرده و البته از شرایط ویژۀ محل زندگی جدید خود هم، جان سالم به در ببرند.
داستانی که تقریباً تمام زمان خود را متمرکز بر دو شخصیت و ارتباط آنها با یکدیگر استوار کرده، موفقیتش هم کاملاً وابسته به پذیرفته شدن رابطۀ بین این دو شخصیت توسط مخاطب است که باید گفت با وجود اینکه پرداخت این رابطه به طور کلی بر پایۀ کلیشههای معمول آثار کمدی-رمانتیک شکل گرفته، هر دو قهرمان و رابطۀ آنها به حدی کافی شیرین و دوست داشتنی از آب درآمده که بتوان از بخش روایی به عنوان یک تلاش موفقیتآمیز یاد کرد. کل کلها، دعواها، به اشتراک گذاشتن خاطرات گذشته و صحبت کردن از اتفاقاتی که قبل از شروع بازی بین این دو گذشته، با وجود جهان تخیلی این اثر، لحظاتی کاملاً ملموس و باورپذیر هستند که این مسئله باعث شده تا حس همذاتپنداری خوبی بین مخاطب و قهرمانان داستان شکل بگیرد.
بخش دیگر داستان Haven، کاوش کردن در اسرار پنهان شدۀ سیارۀ Source است و اینکه دقیقاً چه بلایی به سر این سیاره آمده که امروز با کرهای نیمه منفجر شده و خالی از سکنه رو به رو هستیم. هر سرنخ جدیدی که از گذشتۀ «سورس» پیدا میکنیم، باعث میشود که بیش از پیش مشتاق گشتن در محیطهای جدیدتر و خطرناکتر آن باشیم تا با پیدا کردن یک اثر به جا مانده تازه، به حقیقت حوادث این سیاره پی ببریم و در عین حال نکات ریز و درشت جدیدی در مورد دنیایی که بازی در آن اتفاق میافتد پیدا کنیم که شامل موارد سادهای مثل عروسکی از سریال انیمیشنی مورد علاقۀ یکی از شخصیتها تا یک بازی فکری خاص که دست به دست هم میدهند تا دنیای بازی، حس پویاتر و واقعیتری به خود بگیرد.
گیمپلی که هم به صورت تکی و هم به صورت دو نفره قابل تجربه کردن است، به دو بخش اصلی گشت و گذار و مبارزات تقسیم میشود. در بخش گشت و گذار هدف اصلی پیدا کردن مواد غذایی و ابزار مورد نیاز برای بقا و تعمیر سفینه است. انواع میوهها و دانههای خوراکی مختص سیارۀ سورس وجود دارند که با ترکیب آنها میتوان غذاهایی با قابلیت شفابخشی و پیشرفت رابطۀ دو شخصیت طبخ کرد که اکثر این غذاها از ظاهری جذاب و تخیلی برخوردار هستند. با پیشروی در داستان، امکان ساخت آیتمهای کمکی هم فراهم میشود که هم در مبارزات و هم در کاهش صدمات فیزیکی به کمک بازیکن میآیند. به دلیل حوادثی که در سورس اتفاق افتاده، منبع اصلی تولید انرژی آبی رنگ دنیای Haven که به نام Flow شناخته میشود، در این سیاره تغییر ماهیت داده و به شکل مادۀ قرمز رنگی به نام Rust درآمده که در حین گشت و گذار باید محیطها را از این ماده پاک کرده که این عمل معمولاً به بخش دوم گیمپلی یعنی مبارزات منتهی میشود.
مبارزات ساختاری نوبتی دارند که در ابتدا 4 گزینۀ اصلی پیش روی مخاطب قرار میگیرد، دو گزینه برای حمله که هر کدام از دشمنان به نوع مشخصی از این حملات واکنش نشان میدهند و برای شکست دادن برخی از دشمنان هم باید از تلفیق دو نفرۀ یکی از حالات حمله یا انجام دو نوع مختلف حمله به صورت پیاپی استفاده کرد و در اینجاست که تجربۀ دو نفرۀ Haven میتواند کار را سادهتر کرده یا به دلیل عدم هماهنگی بین دو بازیکن، باعث دعواهای لذتبخشی (!) بین آنها شود.
گزینه دیگر سیستم مبارزات، آزادسازی دشمنان است که بعد از خالی کردن خط سلامتی دشمن قابل استفاده است. اکثریت دشمنان، گونههای جانوری مهربان و آرام سورس هستند که در اثر قرار گرفتن در معرض Rust تبدیل به موجوداتی متخاصم شدهاند که به لطف تلاشهای بی وقفۀ یو و کی آزاد شده و به حالت دوست داشتنی اولیۀ خود برمیگردند که برخی از آنها در بخشهایی از کار به کمک یو و کِی میآیند. گزینۀ نهایی اصلی بخش مبارزه هم امکان دفاع کردن است که میتوان با تقسیم کار یکی از شخصیتها را مأمور حمله و دیگری را مأمور دفاع کردن قرار داد که بعد از چند حمله باید این نقش را بین دو شخصیت سوئیچ کرد تا سپر محافظ مجدداً کارایی کامل خود را پیدا کند. در ادامه گزینۀ استفاده از آیتمهای ساخته شده هم به مبارزات اضافه میشود که با برخی از آنها میتوان چندین و چند دشمنان را در یک حرکت ناکار کرد.
سیستم مبارزات به طور کلی پیچیدگی خاصی ندارد اما کمی کند به نظر میرسد چرا که برای اجرای تک تک فرامین باید دکمۀ مورد نظر را برای لحظاتی نگه دارید تا عملی که قصد انجام آن را دارید، رخ دهد. فراوانی دشمنان برای یک عنوان کوچک خوب است و تقریباً همۀ این دشمنان در اولین رویایی، چالش خوبی پیش روی بازیکن میگذارند و تعدادی از دشمنان بزرگتر هم وجود دارند که استراتژی دقیقتری را از مخاطب طلب میکنند به طوری که نه فقط در اولین رویایی، بلکه در تمام مبارزات چالشی جدی برایتان فراهم میکنند. در مجموع گیمپلی میتوانست گستردگی بیشتری داشته باشد اما محصول موجود هم به طور کلی در سطح خوبی قرار دارد و میتوان از برخی محدودیتهای آن چشمپوشی کرد.
گرافیک از دو منظر قابل بررسی است، یکی طراحی شخصیتها و حواشی بصری و دیگری طراحی محیطها که این دو بخش، از نظر جذابیت کاملاً متفاوت از هم عمل میکنند. ویدئویی که در آغاز نمایش داده میشود و حالتی مانند نقاشیهای با مداد شمعی دارد که بدون شک اوجِ عملکرد بخش بصری است و در کنار آن باید به طراحیهایی که در هنگام بارگذاریها نشان داده میشود هم اشاره کرد که زندگی روزمرۀ یو و کِی رو به بهترین شکل نمایش میدهند. با این وجود به نظر میرسد که سازندگان در هنگام طراحی مراحل ظاهراً رنگ و خلاقیتشان ته کشیده چرا که عمدۀ محیطهای Haven با دو سه رنگ و ظاهری بسیار نزدیک به یکدیگر طراحی شدهاند. در طرف مقابل طراحی پوشش جانوری سیاره است که هم مسئلۀ بامزگی در آنها به خوبی لحاظ شده و هم القای حس فضایی بودن.
یک فاکتور دیگر که اهمیت بسیاری برای پذیرش رابطۀ بین یو و کِی دارد، صداپیشگی این دو شخصیت است که خوشبختانه Haven از این آزمون هم با سربلندی بیرون آمده و اجرای هر دو شخصیت کمک بسیار خوبی در جهت باورپذیری و دوستداشتنیتر شدن آنها کرده است. موسیقی با استفاده قطعات مختلف در ژانر تکنو تلاش کرده تا هیجان را به لحظات گشت و گذار ساده اضافه کند که این حس هیجان کمک کرده تا هر کشف تازه در این سیارۀ ناشناخته، دلپذیرتر احساس شود و با تندتر شدن ضرباهنگ موسیقی در لحظات مبارزه، حس فوریت و خطر هم به خوبی منتقل میشود.
بازی Haven داستان بقا و عشق را در سیارهای ناشناخته با مددگیری از دو شخصیت اصلی دوست داشتنی روایت میکند و مجموعاً از پس مأموریت محول شده به خوبی برمیآید ولی کندی نسبی سیستم مبارزه به همراه طراحی نسبتاً تکراری محیطها باعث شده تا در حین تجربه، گهگاهی احساس خستگی در مخاطب ایجاد کند.
نسخۀ نقد و بررسی بازی Haven توسط ناشر در اختیار بازیمگ قرار گرفته است.
نظرات