نویسنده: Amir Reza سه شنبه، 22 مهر 1393
ساعت 23:47

نقد و بررسی Infamous Secon Son

4.4 از 5

نقد و بررسی inFamous: Second Son

 شاید اولین بازی که به معنای واقعی بازیکن ها را با آزادی عمل آشنا کرد، نسخه سوم بازی محبوب GTA بود، بازی ای که با به ارمغان آوردن یک انقلاب واقعی در دنیای بازی، دید همه ی مارا نسبت به این صنعت و توانایی هایش عوض کرد، GTA III تنها خط شروعی بود برای شرکت های بازیسازی متعددی که روی خط منتظر صدای شلیک گلوله بودند. از آن سال تا کنون، خیل عظیمی از شرکت ها از EA گرفته تا Activision و Ubisoft سعی بر افزودن استاندارد ها و المان های جدید به این سبک کردند، تا حدی که دیگر نمی توان همه ی این بازی ها را که در پایه Sandbox یا Open-world هستند در زیر یک چتر قرار داد. حال Sucker Punch آمده تا با انتشار اولین بازی نسل هشتم در این سبک، قلمرو خودش را اعلام و یا حتی گسترش دهد. Normal 0

 اگر دستی بر سر نسخه های پیشین infamous کشیده باشید، به خوبی آگاه هستید که یکی از ویژگی های کلیدی این سری بازی، قابلیت انتخاب بین خیر و شر است. قابلیتی که البته عمری طولانی داشته و مختص این بازی نیست. ولی مشکل سیستم خیر و شر "بدنام" چیست؟ هیچ کدام از ماها، نه مطلقاً شرور هستیم و نه مطلقاً خوب و پاک سرشت. همه ی ما ترکیبی از این دو هستیم، با تمایل بیشتر به یک سمت. پس به تبع انتخاب های ما و مهمتر از آن شخصیت ما در یک بازی نیز اینچنین خواهد بود. اگر فکر می کنید با open-world بودن و سیستم "خیر و شر" infamous قرار است یا یک دنیای خاکستری روبرو شوید و یک شخصیت واقعی بسازید باید همینجا دل شما را شکانده و بگویم چنین خبری نیست. بهتر است برای درک بهتر این مطلب ابتدا نگاهی به داستان بازی داشته باشیم.

1

 

بازی در سال 2016، هفت سال پس از آخرین نسخه infamous اتفاق می افتد. Cole (شخصیت اول بازیهای پیشین) برای از بین بردن یک ویروس عجیب که در بازیهای پیشین شاهدش بودیم، با استفاده از یک سلاح لیزری جان خود و بسیاری از Conduit (کسانی که قدرت های متافیزیکی دارند، همانند خود "کول" ) را فدا کرد. حال سازمانی به نام DUP به راه افتاده تا باقی مانده "کاندوییت" ها که حال برچسب Bio-Terrorist به آنها زده شده را دستگیر کرده و دید مردم را نسبت به آنها منفی کند. بازی در شهر زنده و زیبای Seattle آمریکا اتفاق می افتد. یک بستر عالی برای تیم توسعه دهنده بازی تا هم از توانایی های نسل جدید استفاده کنند و هم خودی نشان دهند. یکی از ویژگی های که از همان ابتدای بازی خودنمایی می کند، زنده، پویا و شاد بودن محیط بازی است. شاید روی کاغذ دنیای بازی "بدنام" تاریک و خبیث جلوه کند، اما حقیقت چیز دیگری است. دنیا آرام است و زیبا، مردم زندگی خودشان را می کنند، رنگ بندی ها زنده، هوا همیشه دوست داشتنی و پارک ها و مغازه ها پررونق هستند. چیزی که در Watch Dogs شاهدش نبودیم. دنیای بدنام به هیچ وجه پویایی و زیبایی gta را ندارد؛ که البته این مقایسه هم مقایسه درستی نیست چون همانطور که اشاره شد عملاً ربطی بین این دو عنوان وجود ندارد.

 

2

 

گرافیک تکنیکی بازی، بدون تعمل اولین و فعلاً، تنها بازی است که اثراتی از نسل هشتم در آن دیده میشود، نورپردازی فوق العاده، افکت های بصری چشم نواز، بافت های کم نظیر، انیمیشن های نرم و روان، گوشه های گرد اشیا و همه و همه کمک می کنند تا تمامی ساعاتی که پای این بازی سپری می کنید یک تجربه عالی و جدید برای شما به ارمغان بیاورند. پیشتر به آب و هوای بازی اشاره کردیم، بد نیست کمی بیشتر در اینباره توضیح دهم. یکی از ویژگی های بسیار دلنشین بدنام، تغییر زمان و آب و هوای بازی است. درطول بازی بصورت خودکار آب و هوا با پیشروی در داستان به بهترین نحو ممکن، البته نه به صورت real-time، تغییر می کند. همانقدر که سیاتل را در آب و هوای آفتابی دوست دارید، در شب و غروب و هوای بارانی هم دوست خواهید داشت. تغییر آب و هوا به قدری محیط را دستخوش تغییر می کند که عملاً محیط جان تازه ای می گیرد. خلاصه باید گفت بازتاب نور از آب گرفتار در چاله های آسفالت ها، دودی که از دودکش ها و خودرو های آسیب دیده خارج میشود، تاثیر نئون بر سطوح اطرافش، جزئیات بکار رفته شده در ساختمان ها، خودرو ها، لباس ها و خیابان های شهر؛ همگی به بهتر شدن این اثر کمک می کنند.

3

 

برگردیم به داستان بازی؛ اگر اهل فیلم های آمریکایی با رده سنی Teen باشید، یا بوده اید، حتماً با شخصیت هایی به اصطلاح ‘punk’ آشنا هستید. نوجوانان و جوان هایی که لباس های پاره و پوره و اغلب متضاد جامعه می پوشند، موسیقی های هیجان آور گوش می کنند، سوار بر اسکیت برد می شوند و خیابان ها را با هیاهوی فراوان یکی پس از دیگری با انرژی تمام نشدنی شان فتح می کنند. فرهنگ پانک فرهنگ جالب و گاهاً دوست داشتنی است، کنسرت های کوچک و محلی، گرافیتی روی دیوار، حرکت خلاف جهت جریان آب و از همه مهمتر ، همانطور که گفته شد، انرژی بیش از حد! فکر می کنم با توضیحات داده شده متوجه شده باشید که با چه شخصیت اولی روبرو هستید!
Delsin Rowe، شخصیت اول داستان و کسی است که کنترلش را بر دست داریم. یک جوان پر شور و نشاط که از اولین صحنه ی حضورش در بازی، گرمای وجودش را به بازیکن القا می کند. همانطور که می دانید، برای هرچه طبیعی تر شدن و بهتر القا شدن حس همزاد پنداری، یکی از مهمترین فاکتور ها، صدا گذاری است، چیزی که بدنام نه می تواند از آن لطمه بخورد و نه به آن افتخار کند. صدا گذاری شخصیت ها، از خود دلسین گرفته تا برادرش و افراد دیگری که در طول مسیر با وی همراه می شوند، قابل قبول و دارای حس است، اما چیزی نیست که بخواهد در یادمان بماند. برگردیم به "دلسین"، او لباس های خاص خودش را بر تن می کند، اهل بزم است و تک مضراب پران، در همه ی شرایط خنده اش برقرار است و همیشه خوشبین. گرافیتی کش قهاری است و این را از همان ابتدای بازی به ما می فهماند. چیزی که دلسین نمی داند این است که او یک Conduit است، آنهم نه یک کاندوییت معمولی؛ بلکه کاندوییتی که قابلیت بدست آوردن قدرت ها و قابلیت های کاندوییت های دیگر را دارد!

4

 

"دلسین" در یک خانواده ی بازمانده ی سرخپوست زندگی می کند، مادربزرگی مهربان و دلسوز بنام Betty دارد و در یک شهرک دور از شهر، در آرامش و صفا زندگی میکند. داستان از جایی شروع می شود که ما دلسین را مخفیانه از خانه خارج کرده و به یک بیلبورد تبلیغاتی هدایت می کنیم، جایی که قرار است با کشیدن یک گرافیتی تمسخر آمیز هنر نمایی کند. از همین لحظات ابتدایی بازی با بخش پلتفرمر آن روبرو می شویم، دلیسن می توان از سطوح مختلف بالا برود، از فاصله های طولانی بپرد و درکل مسیر های صعب العبور را پشت سر گزارد. شاید این قابلیت بازی، خصوصاً اینکه می توان از لبه های سطوح عمودی برای بالا رفتن استفاده کرد یاد آور Asassin’s Creed باشد، البته همینجا باید گفت ضعیفتر و اعصاب خرد کن تر! برگردیم به کشیدن گرافتی، از همینجا بازی از قابلیت های جدید دسته Play Station 4 استفاده کرده و تا حد زیادی حس گرافیتی کشیدن را برای شما واقعی میکند. دسته را عمودی در دست می گیرید، کمی تکانش میدهید تا صدای گوی فلزی درون اسپری را از اسپیکر های روی دسته بشنوید و از اینجا به بعد حسگر های حرکتی DualShock 4 شمارا همراهی خواهند کرد. البته اگر حقیقت را بخواهید باید گفت اینها بیشتر "تلاش" برای استفاده از این قابلیت ها هستند تا اینکه واقعاً اهمیت یا تاثیر یا حتی نیازی به وجودشان باشد!

 

5

 

در طول مسیر بازی با برادر "دلسین"، “Reggie” آشنا می شویم، یک پلیس وظیفه شناس، خوش قلب و در کل یک انسان مثبت و قابل اعتماد. رگی تنها کسی نیست که در عرشه داستان بازی همراه ماست، Augistine که اصولاً شخصیت منفی داستان است، یک زن نظامی بی رحم، خودپرست و پیرو سرسخت اصول و صد البته، مغز متفکر DUP که خود یک Conduit با قدرت سیمان است؛ قدرتی که آن را به تمامی اعضای ارتش DUP هدیه کرده تا بهتر سر راه شما قرار بگیرند. در ادامه Fetch، یک دختر قانون گریز و خشن که زندگی پر فراز و نشیبی داشته و اکنون از قدرت هایش برای جنگ با پخش کنندگان مواد مخدر استفاده می کند و در آخر Eugine که خود یک Gamer گوشه گیر و بی اعتماد به نفس و درکل یک nerd به تمام معناست. متاسفانه بازی به ساختن تیپ بجای شخصیت بسنده کرده و تمامی کرکتر ها حتی خود دلسین از عمق بسیار پایین رنج می برند. تمامی کرکتر ها ویژگی هایی دارند که ما در دنیای واقعی و آثار هنری دیگر دیدیم و به این دلیل درک می کنیم، نه اینکه بازی زحمتی در این زمینه بکشد. بازی به چند خط پیش داستان نوشتن برای هر کرکتر بسنده کرده! و برای یک بازی اینچنینی، ساختن کرکتر گیرا، حداقل برای نقش اول مهم است، در اینکه دلسین از "کول" بسیار زنده تر و واقعی تر است شکی نیست، اما به هیچ وجه در دل ما جای باز نخواهد کرد. دلسین یک کلیشه به تمام معناست که خیلی سعی می کند بامزه باشد، اما جز دفعات انگشت شمار جز اعصاب خرد کن و مسخره چیزی نیست. باقی شخصیت ها هم که کلا شخصیتی ندارند که بخواهیم به آن بپردازیم. بیشتر شبیه یک جعبه هستند با چند ویژگی. و البته که هیچ کدام از اینها چیزی از تجربه ناب بازی کم نخواهد کرد، هرچه که باشد اسمش "بازی" است نه فیلم و نه داستان. بحث فیلم شد؛ تقریباً همه ی آثار هنری، برای تاثیر گذازی بیشتر و القای بهتر احساسات، از المان ساده ای به نام موسیقی متن استفاده می کنند، چیزی که در بدنام تقریباً جایش خالیست. در یک بازی با سبک و سیاق بدنام و گستردگی محیطش، ازانجایی که گشت و گذار و مدت گیمپلی زیاد است؛ معمولاً یک ترکلیست متنوع گنجانده می شود؛ که خوب البته اینکار در بازیهای دیگر درون خودرو ها انجام می گیرد که این بازی از آن محروم است. اما باز هم دلیلی برای اینقدر رکود موسیقایی بازی نمی شود! درطول بازی شاید به تعداد انگشتان دستتان با موسیقی های متن روبرو شوید که آنها هم آنقدر بی رمق هستند که اصلاً متوجه وجودشان نخواهید شد!

6

 

گیمپلی بازی اصول گذشته را دنبال کرده و ویژگی های جدیدی نیز به آن می افزاید. بگذارید اول نچسب ترین ویژگی آن را بگویم بعد سراغ خوبی هایش می رویم! دو تا سه ساعت ابتدایی بازی به معنای کلمه عذاب هستند! دلسین از 4 قدرتی که قرار است کسب کند فقط یکی را دارد، دود، که آنهم در زمینه رفت و آمد از همه ضعیف تر است، و در مقابل ما، شهری بزرگ قرار دارد که باید در آن از نقطه ای به نقطه دیگر برویم! واقعاً کار سختی است، سرعت ما که کم است، سوار خودرو هم که نمی شویم،قدرت اولیه مبارزه هم که ضعیف! از داستان هم که چیزی نمی دانیم... یک فاجعه واقعی! اما اگر این چند ساعت ابتدایی را تحمل کنید بازی پاداش شما را خواهد داد. با استفاده از upgrade های مختلف قدرت دلسین را افزایش خواهید داد و خوشبختانه با طیف وسیعی از قابیت های مختلف که برای او تعریف شده، واقعا لذت خواهید برد. برای انجام آپگرید ها نیاز به Shard دارید که از طرق مختلف از جمله نابود کردن base های DUP بدست خواهند آمد. هر تکه از شهر یک Base دارد، و تعدادی ماموریت جانبی مختلف. هر کدام از تکه های مذکور در ابتدا صد درصد تحت کنترل DUP هستند و این ما هستیم که باید با انجام دادن ماموریت ها و کارهای نسبتا متنوع، همانند گرافیتی کشیدن و نابود کردن دوربین های DUP آن را به صفر نزدیک تر کنیم.

 

7

 

با رساندن میزان کنترل به 30 درصد و زیر آن می توان یک Showdown به راه انداخت که عملاً آن بخش را خالی از دشمن و fast travel را میسر می کند. Fast travel، خوب شد یادم آمد، از اینجا به بعد با سفرهای سریع و قدرت دوم دلسین که نئون است و اورا تبدیل به مردی از جنس نور می کند، سفر در شهر نه تنها دیگر عذاب آور نخواهد بود، بلکه لذت بخش نیز خواهد شد، روی ساختمان ها می دوید، پرواز می کنید، از ماشین ها سبقت می گیرید و کاملاً حس یک ابرقهرمان را تجربه خواهید کرد. جز دود و نئون، دلسین دو قدرت دیگر؛ ویدئو و سیمان را نیز کسب خواهد کرد. سیمان آخرین و قوی ترین قدرتی است که کسب می کنید و آنهم پس از اتمام بازی و شکست دادن آگستین که صاحب آن است. سیستم مبارزه بازی یاد آور بازیهای پیشین است، هر قدرت چند ویژگی مختلف دارد، برای استفاده از قدرت ها باید مکرراً نوار mana آنها را پر کنید، و این کار برای هر قدرت متفاوت است، برای دود به دود و برای نئون به نئون استفاده شده در ویترین مغازه ها و ... نیاز دارید و باقی نیز به همین منوال. قدرت ها ویژگی های متفاوتی دارند؛ شلیک که ابتدایی ترین آنها است، قابلیت پرواز یا Teleportـی که هرکدام با توجه به ویژگی خود به ما میدهند، ضربه های با کارایی بیشتر که البته نیازمند پر کردن نوار mana هستند، و به اصطلاح "قدرتی" که با انجام دادن چند کار بد و یا خوب پشت سر هم با توجه به شخصیتی که برای کرکترتان گزیده اید قابل اعمال هستند.

 

8

 

هر قدرت کارایی های خاص دیگری نیز دارد، از جمله نامرئی شدن در قدرت ویدئو و یا صحنه آهسته کردن در نئون. نیروهای مختلف که به مرور بدست می آیند کمک شایانی به تنوع و ارزش تکرار بازی میکنند. هرکدام یک فایده دارند، یکی برای عبور و مرور خوب است دیگری برای نبرد دور دیگری برای نبرد نزدیک و ... . همین ویژگی و اینکه می توانید بین قدرت ها به راحتی switch کنید بسیار لذت بخش است. ماموریت های جانبی همانطور که اشاره شد فراوان و لذت بخش هستند ولی کم عمق و بعد از مدتی تکراری. هوش مصنوعی دشمنان نیز در نبرد ها قابل قبول و چالش بر انگیز است، نمی توانید یک جا بایستید، باید بدوید، نفسی تازه کنید و با فکر مبارزه کنید و انواع دشمنان را بشناسید. دشمنان از تنوع نسبی خوبی برخوردار هستند و با پیشروی در داستان با مدل های مختلفی از آنها روبرو خواهید شد. تنوع ظاهری دشمنان البته، خیلی راضی کننده نیست و می توانست در یک بازی نسل هشتمی بهتر باشد.
در کل گیمپلی بازی روان، متنوع، کم دردسر و لذت بخش است. بازی "بدنام" ، یک "بازی" خوب است. ساعات خوشی را به ارمغان خواهد آورد و با توجه به سیستم خوب و بدش ارزش تکرار، حد اقل یک بار را دارد!

9

 

قبل ازینکه به نتیجه بندی نهایی برسیم، بگذارید صحبتی که اول آغاز کردم را تمام کنم. در ابتدا گفتم سیستم خوب و شر بازی ناامید کننده است، چرا؟ چون همانطور که گفته شد بازی مطلق است، یا صفر و یا یک، نمی توان هم کار خوب کرد و هم بد، باید یک بار بازی را خوب خوب تمام کنید و یک بار بد بد. این تنها مشکل کار نیست، با توضیحی که از شخصیت بازی دادم در کل انجام دادن کارهای بد به او نمی آید و دلسین ذاتاً استعداد پلیدی را ندارد، که این تضاد ناخوشایندی است. شاید سازنده فکر می کرده با باینری کردن ساختار خوب و شر ارزش تکرار را زیاد می کند، غافل ازینکه همان ارزش اولیه را نیز مخدوش خواهد کرد.

گرافیک
9.0
گیم پلی
8.0
سرگرم کنندگی
8.0
موسیقی و صداگذاری
8.0
ارزش تجربه
9.0
همه ی اینها را گفتیم، تا برسیم به اینجا که نسل هشتم یک سالی شد که شروع شده، انتظارمان چه زیادتر از این بود و چه کمتر، با عناوین مختلفی روبرو شدیم که هرکدام میخواست به نوبه خودش قدرت نمایی کند؛ و متعجبانه باید گفت تقریباً همگی خراب کردند، جز "بدنام". بدنام ارزش این را دارد که بطور رسمی آن را اولین بازی نسل هشتم معرفی کنیم و به داشتنش افتخار کنیم. بدنام یک شروع خوب و آینده ای بهتر را برای این نسل نوید میدهد؛ با تمام کاستی ها و اشتباهاتی که دارد؛ باید این را در نظر گرفت که بهرحال سازندگان بازی نیز از سیستم خوب و بد بهره مند هستند، پس اگر چندبار کار بدی کردند نباید دلخور شد و باید از بازی خوش ساختشان لذت برد و منتظر خبر های بهتر ماند.
نقاط قوت
  • گرافیک خوب
  • کنترل بسیار خوب قهرمان بازی
نقاط ضعف
  • داستانی که میتوانست جذابتر باشد
7.5/10

امتیاز شما

(65 رای )
8.4/10
خیلی خوب
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1391
    نظرها: 40
    تشکر: 5
    تشکرشده: 32
    کنسول‌های بازی:

    نقد جالبی بود. خسته نباشید.

    من این بازی رو انجام ندادم اما با اینحال همچنان فکر میکنم برای اینکه بتونیم واقعا یک بازی نسل هشتم رو تجربه کنیم باید منتظر ویچر 3 باشیم.

  • Registered
    آفلاین
    عضویت: بهمن 1393
    نظرها: 51
    تشکر: 2
    تشکرشده: 8
    کنسول‌های بازی:

    من نقدو کامل خوندم و یه سوال داشتم به نظر شما این بیشتر ارزش خرید و هزینه داره یا killzone shadow fall ؟

  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1391
    نظرها: 151
    تشکر: 52
    تشکرشده: 91
    پروفایل psn: Odoseus
    رتبه لیدربرد psn: 14
    کنسول‌های بازی:

    نقد کامل و خوبی بود، امیدوارم به این روند ادامه بدید و موفق باشید دوست عزیز :grin:

  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1391
    نظرها: 67
    تشکر: 1
    تشکرشده: 4
    کنسول‌های بازی:

    khob bood...mersi,fek konam ye kam mishod negareshe behtari dashte bashe.

  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1391
    نظرها: 12
    تشکر: 17
    تشکرشده: 10
    پروفایل psn: TriumphantSoul
    رتبه لیدربرد psn: 38
    کنسول‌های بازی:
    در پاسخ به: Abed
    khob bood...mersi,fek konam ye kam mishod negareshe behtari dashte bashe.

    بسیار ممنون که وقت گذاشید و مطلب رو خوندید. خوشحال میشم اگر بگید بیشتر کجاها بنظرتون میتونست بهتر باشه.

    موفق باشید.

  • Super Admin
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1391
    نظرها: 2207
    تشکر: 1015
    تشکرشده: 1219
    پروفایل psn: Sir-Ghas
    رتبه لیدربرد psn: 112
    کنسول‌های بازی:

    مطلب بسیار خوبی بود . من شخصا از شما به خاطر شخصیت پردازی و موسیقی متن بد بازی عذرخواهی میکنم :!! فکر میکنم خیلی این موارد روی اعصاب بودن که داخل نقدتون نابودشون کردین . :grin: ) ممنون از مطلب خوبتون و امیدوارم که در آینده حتما نقد های بیشتری از شما داشته باشیم . :B

    آخرین بار در تاریخ حدود 10 سال قبل توسط SirGhas ویرایش شد
    ‏Aʍir Rәzʌ از این نوشته تشکر کرده است.
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1391
    نظرها: 12
    تشکر: 17
    تشکرشده: 10
    پروفایل psn: TriumphantSoul
    رتبه لیدربرد psn: 38
    کنسول‌های بازی:
    در پاسخ به: SirGhas
    مطلب بسیار خوبی بود . من شخصا از شما به خاطر شخصیت پردازی و موسیقی متن بد بازی عذرخواهی میکنم :!! فکر میکنم خیلی این موارد روی اعصاب بودن که داخل نقدتون نابودشون کردین . :grin: ) ممنون از مطلب خوبتون و امیدوارم که در آینده حتما نقد های بیشتری از شما داشته باشیم . :B

    خیلی ممنون. اونقدر ها هم نمیخواستم تخریبشون کنم شاید توی لحنم زیاده روی کردم !?! و حالا همونطور که گفتم تجربه بازی رو خراب نمی کنند! خیلی لطف دارید و بازهم ممنون. به امید خدا.

  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1391
    نظرها: 255
    تشکر: 194
    تشکرشده: 136
    پروفایل psn: MBEMPIREir
    رتبه لیدربرد psn: 48
    کنسول‌های بازی:

    !?!!?!!?! آقا دم شما گرم بسیار بسیار عالی معلومه که بازیو خوردین :B موفق باشین برادر ;)

    ‏Aʍir Rәzʌ از این نوشته تشکر کرده است.
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1391
    نظرها: 12
    تشکر: 17
    تشکرشده: 10
    پروفایل psn: TriumphantSoul
    رتبه لیدربرد psn: 38
    کنسول‌های بازی:
    در پاسخ به: reza maleki
    !?!!?!!?! آقا دم شما گرم بسیار بسیار عالی معلومه که بازیو خوردین :B موفق باشین برادر ;)

    خیلی ممنون. دیگه هرکار کردم نشد ازین کوتاهتر بشه :)) یکم کمال گرایانه به نقدام نگاه میکنم احساس می کنم :)) :!!

لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.