آلبوم هفته: قسمت پنجم
سلام خدمت کاربران محترم بازیمگ. با یک قسمت دیگر از آلبوم هفته خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید!
این قسمت ما تصمیم گرفتیم که از دنیای بازیهای رایانهای خارج بشویم و در عوض به جهان سینما و تلویزیون قدم بگذاریم. برای همین هم از بچههای تحریریه درخواست کردیم که از آخرین فیلم یا سریال جذابی که تماشا کردهاند، برای ما یک عکس ارسال کنند و در مورد آن به ما توضیح بدهند! امیدوارم که از این قسمت آلبوم هفته هم لذت ببرید.
پ.ن: منتظر قسمتهای هیجان انگیز بعدی هم باشید که ایدههای جدید و خفنی داریم!
عکسهای تحریریه
پدرام پورامامعلی
«چند هفته پیش و زمانی که محمدجواد ازم خواست برای انتخاب بهترین بازی متنی بنویسم، گفته بودم که فضای بازی خیلی برام مهمه. حالا همین قضیه دربارهی فیلم هم صدق میکنه. یعنی فارغ از تمام معیارهای دیگه وقتی که یک فیلم تموم میشه، اگر دلم بخواد که تو دنیای اون فیلم باشم؛ (حتی جای یکی از شخصیتها هم نه، فقط بودن تو دنیایی که فیلم در اون جریان داره کافیه). عنوان Only Lovers Left Alive هم برای من یکی از بهترینهاست.
در سالهای اخیر فیلمهای به قول معروف خونآشامی زیاد شدن اما به نظر من تعداد با کیفیتهاشون رو هم به انگشتای دو دست هم نمیرسه! Only Lovers Left Alive که توش خونآشامها انسانها رو زامبی خطاب میکنن یکی از بهترینهاست. این فیلم ورشکستگی شهر دیترویت به خوبی تو فیلم به نمایش درومده و اینکه شهر سوت و کور شده کاملا واقعی هست. خانهی آدام در دیترویت، دقیقا همان هست که تو رویاهام برای خودم متصور میشم؛ یا حتی ماشین کلاسیکش.
فارغ از این معیار اصلی که دربارش حرف زدم، "تنها عاشقان جان به در میبرند" یک سری نقاط قوت دیگه هم داره که فیلم رو برام به یاد موندنی کرده: داستان خیلی خوب، استفاده از نمادها، موسیقی عالی و عملکرد خوب بازیگرها. این فیلم پر از ایدههای نابه. مثلا خون آشامها در انتخاب خونی که میخوان بخورن وسواس زیادی به خرج میدن و درصورت استفاده از خون آدمای ناپاک مریض میشن و حتی ممکنه بمیرن!
البته Only Lovers Left Alive بهترین فیلمی که دیدم نیست، اما بهترینی هست که در چند وقت اخیر تماشا کردم. کلا یک سری فیلم دارم که زمستونا و وقتی هوا خیلی سرد بشه دوباره نگاشون میکنم. از فیلمهای قدر امسال هم متاسفانه هنوز هیچکدومو ندیدم.»
احسان ناخدا
«مدت زیادی بود که میخواستم این فیلمو تو یک مطلب جدا و به عنوان نقد و بررسی معرفی کنم که متاسفانه وقت نشد. داستان فیلم درباره دوتا پسر دبیرستانیه که هیچ کاری برای انجام دادن تو تابستون ندارن. آخر تصمیم میگیرن یه ماشین بدزدن و راهی کوه و بیابون بشن و خوش بگذرونن که اون وسطا هم چندتا اتفاق خوب و بد براشون میوفته. فیلم Into the Wild یادتون هست؟ Tschick رو میشه گفت ورژن کمدی همین فیلمه که مطمئنا بعد دیدنش میخواید یه مسافرتی برید و تو طبیعت وقت بگذرونید. من که از این فیلم خیلی خوشم اومد، امیدوارم شما هم ببینید و خوشتون بیاد.»
حسین صدری
«شاید کمی برای تماشای Breaking Bad دیر باشد اما بالاخره ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است! روزهای اخیر من با ماجراهای عجیب و غریب جناب هایزنبرگ و همراه اعصاب خرد کنش آمیخته شد و از این اتفاق نیز بسیار خوشحالم! تا پیش از تماشای این سریال «شیمی» را علم بسیار سخت و غیر قابل تحملی میدانستم که حداقل برای من جذابیت چندانی ندارد. علمی که روز کنکور، صفحهی سوالات مربوط به آن را باز کردم و پس از شوکه شدن به سراغ فیزیک رفتم!!!
اما اکنون میتوانم بگویم این سریال تا حد بسیار زیادی نظرم را نسبت به شیمی عوض کرد! سکانسهایی که والتر وایت در آنهاغ با استفاده از علم شیمی از مخمصههای خطرناک فرار میکند شدیدا جذاب و جالب هستند. تصویری که ارسال میکنم والتر وایت را در حالی نشان میدهد که به دانشآموزانش جادوی شیمی را یاد میدهد. این نما بیش از هر چیز مرا یاد معلم شیمی سختگیر اما دانای دوران دبیرستانم میاندازد که بد نیست یادی هم از او بکنم! آقای مهندس کریمزادهی عزیز که امیدوارم بابت همهی شیطنتهایی که سر کلاس و درون آزمایشگاه (!!!) کردیم ما را ببخشند! قدر معلمهای شیمیتان را بدانید و Breaking Bad را هم از دست ندهید!»
محمد مراقی
«این فیلم {Mother!}نهتنها بهترین فیلمی بود که امسال دیدم، بلکه عجیبترین فیلمی بود که در تمام طول عمرم دیده بودم! اگر 20دقیقه انتهایی فیلم رو نبینید، واقعا به خودتون و وضعیت قلبی و عروقیتون رحم کردید. آرنوفسکی واقعا یه نابغهاس.»
حمیدرضا قانعی
«شهرزاد مسلما بهترین سریالی نیست که تاکنون مشاهده کرده ام اما در این دورانی که تقریبا اثری از یک سریال فاخر و دوست داشتنی ایرانی یافت نمی شود، بهترین انتخاب ممکن است. استفاده از بازیگران درجه یک ایرانی، داستانی رمانتیک و سرشار از التهاب، تصویربرداری و تدوین عالی در کنار یک موسیقی متن گوش نواز باعث شده که شهرزاد در حال حاضر به بهترین سریال ایرانی در حال پخش تبدیل شود.
نکته ای که شهرزاد را متمایز می کند، این است که داستانش را در دل تاریخ معاصر ایران روایت می کند و به شکل محتاطانه ای به واقعیت های این دوره از تاریخ ایران وفادار است؛نام ها، دیالوگ ها، مکان ها، شخصیت ها، رفتارها و ... همگی متعلق به همان دوره است و از این رو بسیار واقعی جلوه می کند. علاوه بر این، شهرزاد اولین سریال ایرانی است که با دقتی زیاد به شرح حال خانواده های بزرگ تهران و مافیای پشت پرده آن ها می پردازد و این دقیقا همان چیزی است که من مدت ها انتظارش را می کشیدم.»
نریمان عبدی
«یکی از فیلمهای خوبی که هفته گذشته دیدم همین Thor: Ragnarok بود. فیلم واقعا خوبی بود. کلا وقتی فیلمهای ابرقهرمانی میبینم خیلی حالم خوب میشه و این Thor آخری هم از این قاعده مستثنی نیست. تو این تصویر هم قرار هست بعدش یه اتفاقاتی بیافته که اگه فیلم رو ندیدین برید و سریعا اون رو تماشا کنید. واقعا لذت بخش است.»
قاسم ممتاز
«تماشای فیلم و سریال برای من جنبهی سرگرمی داره تا بررسی حرفهای. به همین دلیل برای انتخاب، وارد مباحث نقد و بررسی و فیلمسازی نمیشم. در این مدت سریالهای خوبی تماشا کردم و فیلمهای خوبی هم دیدم، بماند که در مواردی هم از وقتی که صرف تماشای یک رسانه کردم تاسف خوردم. بجز دنبالههای محبوب سریالهای معروفی مثل بازی تاج و تخت و بلاک باسترهای بزرگی که بعضا فیلم های زرد و بدردنخوری از آب درآمدن، سریالهایی بودن که با اولین فصل از انتشارشون، نشون دادن که حرفهای زیادی برای گفتن دارن. سریال شکارچی ذهن (Mindhunter) جزو این دسته است. داستان بسیار خوب با بازی فوق العادهی هنرپیشه ها، کارگردانی عالی و شبیه سازی بدون نقص برههای از تاریخ ایالات متحده، باعث میشن تا دیدن مایند هانتر رو به تمام علاقهمندان به سریالهای داستان محور پلیسی پیشنهاد بدم.»
محمدجواد فرجالهی
«بعضی از فیلمها هستند که به خاطر بازیگرشان معروفاند. فیلمهایی مثل جان ویک که هسته مرکزی آن خود کیانو ریوز است و مطمئنا خیلیها به عشق این بازیگر فیلم را انتخاب کردم. خود من هم همینطور هستم( با عرض شرمندگی!). کلا اگر فیلمی باشد که کیانو ریز در آن حضور داشته باشد، از نظر من کیفیت فیلم قابل قبول است و ارزش تماشا کردن را هم دارد.
حال یکی از دوستانم هم همین حس را به جیک جیلنهال دارد! متاسفانه من هم تابهحال فرصت نشده که یکی از فیلمهای او را ببینم و بازیگریاش را قضاوت کنم اما دوستم اصرار زیادی بر خوب بودن این بازیگر داشت. از او درخواست کردم تا یک فیلم از جک جیلنهال معرفی کند تا من ببینم و نظرم را بگویم. او هم Nocturnal Animals را به من پیشنهاد کرد.
این فیلم را دیدم و بسیار هم از آن لذت بردم. چراکه اثری خوش ساخت بود و علاوه بر نحوه روایت فوقالعاده و چند لایه بودن داستان، استعاره و نمادهای فراوانی داشت و من با شخصیت اصلی فیلم احساس نزدیکی داشتم. فیلم موفق شده بود تا من را با جک جیلنهال همراه کند و خودم را جای او قرار بدهم. بازی فوق العاده جک کاری میکند تا داستان فیلم به زیبایی هرچه تمام واقعی تر به نظر برسد و گویی در حال تماشای یک مستند هستید!
حالا منم مثل دوستم شدهام. هر فیلمی که برچسب جیلنهال به آن بخورد را تماشا خواهم کرد! شما هم اگر فیلم خوبی از او میشناسید به من معرفی کنید!»
آرتورکها
همانطور که قرار بود از دنیای بازیها بیرون بیاییم و به سینما و تلویزیون سری بزنیم، در بخش آرتورکها نیز همینکار را کردهایم و بجای آرتورک بازیهای رایانهای، تصاویر هنری یک سریال محبوب را برای شما قرار دادهایم؛ سریال Stranger Things!
https://ns1.bazimag.com/article/album-of-the-week/8472-%D8%A2%D9%84%D8%A8%D9%88%D9%85-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D9%85#sigFreeId028b39cacc
والپیپرها
نظرات