یکی از تجربههایی که در صنعت ویدیوگیم به هیچ وجه نمیتوانم فراموش کنم، لذت نبردهای دریایی و گشت و گذار با کشتی در بازی Assassins Creed IV: Black Flag است. بلک فلگ با اینکه از نظر داستانی به نسبت عناوین قبلی اساسینز کرید ریشهدار نبود اما المانهای جهانباز و گیمپلی فوقالعادهای داشت. یوبیسافت هم از این موارد مثبت بلک فلگ الهام گرفت و در سال 2013، مراحل ساخت عنوانی به نام Skull and Bones را شروع کرد. این بازی قرار بود یک تجربهی ناب جهان باز از دزدان دریایی و فعالیتهای آنها در دریاها را ارائه دهد. از آن موقع به بعد متاسفانه Skull and Bones مثل یک کشتی در طوفان توسعه خودش گیر افتاد. در بطن همین موضوع، تعویقهای بسیار زیادی درگیر انتتشار بازی شد و امید بیشتر کسانی که منتظر تجربه این عنوان بودند، از بین رفت. پس از 11 سال بالاخره توسعه Skull and Bones توسط استودیو یوبیسافت سنگاپور تمام و به واسطه خود یوبیسافت منتشر شد. با این حال متاسفانه طبق چیزی که انتظار میرفت. این بازی نتوانسته سرگرمکننده و جذاب باشد. در ادامهی نقد و بررسی این بازی، همراه بازیمگ باشید.
اواخر قرن 17 میلادی یا همان دوران درخشان دزدان دریایی، زمانی است که داستان بازی اکشن ماجراجویی Skull and Bones در آن رخ میدهد. شما ابتدای بازی در نقش یک کاپیتان قرار دارید که پس از یک نبرد بسیار سخت، کشتی خود را از دست میدهد و وارد مکانی به نام Red Isle میشود. پس از این اتفاق با یک قایق کوچک و دو خدمه، ماموریتهای اشخاص مختلف این مکان را انجام میدهید. در نگاه کلی، داستان این عنوان خوب نیست و نحوه روایت آن خیلی در ذوق میزند. با اینکه پتانسیلهایی در قالب کلی و ایدههای موجود در داستان وجود داشته اما سازندگان تمامی آن را هدر دادهاند. دلیل بزرگ و مهم آن هم این است که تنها واسطه روایت داستان بازی، گیمپلی بوده. در واقع داستان کامل و یکپارچهای که خودش در بطن این عنوان برای شخصیت شما روایت شود، وجود ندارد. فقط با انجام ماموریتهای شخصیتهای مختلف، شاهد داستان بازی و ماجرای آنها هستید. در کل، Skull and Bones اصلا از نظر داستانی تجربه خوبی را رقم نمیزند.
سیستم ساخت شخصیت پس از درگیری ابتدایی بازی با خلاقیت جالبی (انعکاس تصویر چهره روی آب) به نمایش گذاشته میشود اما عملکرد خوبی را ارائه نمیدهد. این سیستم بسیار محدود است. در واقع گزینههای کمی را در اختیار گذاشته است. همچنین مواردی که در آن برای ساخت شخصیت وجود دارد، از جذابیت پایینی برخوردار هستند. به همین خاطر، شخصیت جذاب و باب میلی با توجه به گزینههای موجود، نمیتوان ایجاد کرد. البته که بعدا هم میتوانید چهره خود را تغییر دهید اما در طول بازی به غیر از تتو، مورد اضافهای برای شخصیسازی شخصیت در اختیار گذاشته نمیشود. بنابراین باید با همین گزینههای نه چندان جالب، شخصیت خود را بسازید. در کنار سیستم ساخت شخصیت، باید به طراحی ضعیف انیمیشنهای صورت نیز اشاره کرد. انیمیشنهای صورت در حد یک عنوان نسل نهمی نیستند و بسیار ناامیدکننده ظاهر شدهاند. در طول تجربه بازی و کار با سیستم ساخت شخصیت، این عملکرد ضعیف کاملا واضح است. برای این عنوان جهان باز که دیالوگها و فعالیتهای مختلفی در بطن آن قرار دارد، عملکرد نه چندان جالب انیمیشنهای صورت اصلا قابل قبول نیست؛ زیرا موردی به حساب میآید که در طول تجربه بازی بسیار نشان داده میشود. به همین دلیل، ضعیف بودن آن خیلی ظاهر بازی را پایین آورده است. با این حال نمیتوان به تنوع خوب لباسها و سایر مواردی که قابل پوشیدن است (کلاه، کفش، اکسسوری)، ایراد گرفت. قیمت و جذابیت اکثر لباسها نیز مناسب بوده و کمی بد بودن انیمیشنهای صورت و موارد سیستم ساخت شخصیت را در سایه فرو میبرد.
بعد از ورود به مکان Red Isle و جزیره اصلی آن با قایق کوچک و دو خدمه، قادر هستید ماموریتهای اصلی و فرعی خود را انجام دهید و رتبه Infamy خود را بالا ببرید و در کنارش نیز پاداشهای مربوطه را کسب کنید. وقتی رتبه خودتان را بتوانید افزایش دهید، قادر هستید کشتی و سلاحهای مختلف بخرید و آنها را شخصیسازی کنید. اما چگونه روند این موارد انجام میشود؟ اول با بالا بردن رتبه باید در جزیرههای مختلف، نقشههای ساخت و ساز را خریداری کنید. دوم باید منابع ساخت و ساز کشتی و سلاحها را از جهان بازی جمعآوری کنید. سوم باید پول کافی برای ساخت و ساز را به انجام ماموریتها و نبردهای دریایی به دست آورید. با تمامی این کارها، میتوانید ساخت و ساز موارد مورد نظر با توجه به رتبه خود را انجام دهید. اگر بخواهم نظرم را صادقانه بگویم، تنها موردی که شما را خیلی به پای تجربه این بازی مینشاند، انجام پروسه ساخت و ساز است. در واقع طراحی این سیستم خیلی عالی و جذاب بوده است و گیمرها را بسیار درگیر خود میکند. همچنین پاداشهای انجام مراحل اصلی و فرعی نیز مناسب است. محال است در طول بازی، مشکل کم بودن پول را داشته باشید. شخصیسازی کشتی نیز همانند لباسها و موارد پوشیدنی، موارد متنوعی را به نمایش میگذارد. قیمت آیتمهای مختلف برای شخصیسازی کشتی هم از ارقام منصفانهای برخوردار هستند.
به طور کلی ساختار گیمپلی در نبردهای دریایی، جمعآوری منابع و داد و ستد داخل جزیرهها و پایگاههای مختلف خلاصه شده است. گیمپلی بازی با اینکه از روی ظاهر ساختار مناسبی دارد اما در باطن آن ضعفهای بزرگی وجود دارد. یکی از این ضعفها محدودیت المانهای درون گیمپلی است. جمعآوری منابع، درون کشتی و با یک مینیگیم نه چندان جذاب انجام میشود. در واقع برای این کار روش جذابی ایجاد نشده که گیمپلی را ارزشمند کند. به عبارتی دیگر، سازندگان برای این المان گیمپلی فقط به یک مینیگیم معمولی راضی بودهاند. همین المان میتوانسته آنقدر طراحی جذابتری داشته باشد که گیمپلی را خوب نشان دهد. داد و ستد داخل جزیرهها و پایگاههای مختلف جهان بازی نیز خیلی محدود است و طراحی ضعیفی دارد. این عمل در گیمپلی به دو صورت متفاوت انجام میشود. یک شکل آن از داخل کشتی بوده و دیگری درون جزیرهها و پایگاهها است. جالب است بدانید که این موضوع دست خود گیمر نیست. در واقع در مکانهای کوچک داد و ستد از داخل کشتی انجام میشود و در محیطهای بزرگتر و مهمتر، درونشان صورت میگیرد. مورد اول که اصلا قابل قبول نیست. داد و ستد از داخل کشتی خیلی مسخره و بیمعنی است و به هیچ وجه این المان گیمپلی را جذاب به نظر نمیرساند. درک سازندگان برای ایجاد این نوع داد و ستد بسیار سخت است؛ زیرا هیچی حس و حال جالب و خوبی را در گیمپلی القا نمیکند. شکل دوم نیز خیلی ضعیف است. درون مکانهای که میتوانید وارد شوید، محدودیت فضای زیادی دیده میشود. در واقع نمیتوان به خاطر کوچک بودن محیط آنها، گشت و گذار خاصی انجام داد. حتی برای ورود و خروج از کشتی به این مکانها باید فقط یک دکمه را فشار دهید. به عبارتی محدودیت و طراحی نامناسب این المان از سوی سازندگان سبب شده که گیمپلی آسیب بدی ببیند.
نبردهای دریایی با کشتی به نسبت دو المان قبلی ساختار گیمپلی، کمی وضعیت بهتری دارد اما خالی از ضعف نیست. در این نبردها فقط با سلاحهایی که در اختیار دارید هدفگیری انجام میدهید و به طرف کشتیهای دیگر شلیک میکنید. در نبرد با کشتیهای متخاصم، هنگامی که دشمنان در شرایط ضعیفی قرار بگیرند، با نزدیک شدن به آنها میتوانید گیرشان بندازید و غارتشان کنید. متاسفانه مانند ورود و خروج از کشتی به جزیرهها و پایگاهها، این مورد هم فقط با زدن یک دکمه و نمایش یک انیمیشن صورت میگیرد. در واقع برعکس عنوان بلک فلگ، نمیتوان در غارت کشتی دشمن کار خاصی انجام داد. سازندگان با در نظر نگرفتن این قضیه، بخش زیادی از هیجان و جذابیت نبردهای دریایی را نابود کردهاند. انیمیشن غارت کشتیهای متخاصم نیز از کیفیت خوبی برخوردار نیست و به مرور تکراری میشود. طراحی و جزئیات این المان خیلی ساده و پیش و پا افتاده است. یوبیسافت همواره در عناوین دریایی اساسینز کرید مثل نسخه بلک فلگ نشان داده است که در طراحی و پرداخت به جزئیات نبردهای دریایی خوب کار میکند اما متاسفانه در این عنوان عملکرد ضعیفی از این استودیو نامدار دیده میشود. با این حال تنها موردی که در خصوص نبردهای دریایی خوب بوده تنوع سلاحها است. با اینکه نحوه نشانهگیری خیلی قابل قبول تعبیه نشده اما تعداد و کارکرد سلاحها مناسب است. به جرعت میتوان گفت که این مورد تنها چیزی به شمار میرود که شما را مقداری در نبردهای دریایی سرگرم میکند.
تعداد و تنوع ماموریتهای اصلی و فرعی، یکی از نکاتی است که پس از چند ساعت تجربه این عنوان، کاملا خود را نشان میدهد. هر ایدهای که میتوان به شکل ماموریت تصور کرد، در بازی ایجاد شده اما متاسفانه مشکلاتی در طراحی آنها وجود دارد. تعداد و تنوع بالای ماموریتها نیاز به کیفیت مناسبی نیز دارد. در بازی به خاطر ضعفهای متعدد در بخشهای دیگر، کیفیت و جزئیات ماموریتهای مختلف بد به نظر میرسند و هیچ حس و حال خاصی در لحظات انجام آنها حس نمیشود. در واقع به خاطر عملکرد ضعیف سازندگان، هیچ جذابیتی به کیفیت ماموریتهای متنوع بازی اضافه نشده است. به همین دلیل، تنوع و تعداد ماموریتها ارزشمند به حساب نمیآید؛ زیرا میلی به انجام آنها وجود ندارد. حتی کوآپ سه نفره بازی نیز به خاطر مشکلات متعدد، تجربه جالبی را به همراه دوستانتان رقم نمیزند. به صورت کوآپ (چه با دوستانتان و چه سایر بازیکنها) قادر هستید ماموریتهایی مثل حمله به کشتیهای اطرافتان و غارت پایگاه و قلعههای کوچک را انجام دهید. همچنین میتوانید در حین انجام این نوع ماموریتها درخواست کمک بدهید تا بلکه بازیکنی به داد شما در ماموریتها برسد.
تمامی پایگاهها و جزیرههای درون نقشهی بازی به طور کلی در 4 منطقه Red Isle (جزیره قرمز)، The Coast of Africa (ساحل آفریقا)، The East Indies (هند شرقی) و The Open Seas (دریاهای آزاد) تقسیم میشوند. برخی مناطق نقشه نیز فعلا در دسترس نیستند زیرا قرار است جزئی از محتواهای آینده بازی باشند. طراحی و تنوع محیطی همهی مناطق به شکلی ساخته نشده که تحت تاثیر آن قرار گرفت. دلیل آن هم گرافیک بصری نه چندان خوب بازی است. در واقع در منطقههای مختلف فقط کمی تغییر رنگ محیط اطراف به چشم میآید؛ وگرنه تمامی آنها شبیه به هم هستند. همین محیطهای درون بازی نیز به خاطر گرافیک بصری ضعیف چشمنواز نیستند. با این حال طراحی دریاها، تغییرات آب و هوایی و تاثیر آنها بر دریا وضعیت بهتری دارند. دریاهای بازی و اتمسفر آن معمولی است. در واقع این موارد با اینکه حس و حال خاصی را القا نمیکنند اما بد هم نیستند. ارتباط وزش باد و موج دریاها، چالش به نسبت جالبی را برای حرکت کشتی ایجاد میکند. همچنین در هوای طوفانی، دریاها وضعیت چالشبرانگیزی را برای کشتی به وجود میآوردند. در هوای آفتابی نیز ارتباط چهرهی آب دریاها و نور خورشید جالب است اما به خاطر گرافیک بصری ضعیف زیبا نیست. در واقع مشکلات بخش بصری لطمهی بدی به عملکرد دریاها و آب و هوا زده است. اگر سازندگان این ضعفها را ایجاد نمیکردند، قطعا دریاهای Skull and Bones جذاب و آب و هوا آن گیراتر بود.
از لحاظ فنی Skull and Bones باگ، کرش کردن و افت فریم خاصی ندارد. به همین خاطر، تجربهی این عنوان روان است. در سوی دیگر، موسیقی و صداگذاری بازی نیز مناسب است. با اینکه خیلی قطعههای موسیقی و صداگذاری خود بازی گوشنواز نیستند اما میتوان در بین این همه ایراد، آن را بهتر از بقیه در نظر دانست. حتی آوازهای خدمههای داخل کشتی هم در اوایل تجربه بازی خوب هستند اما به خاطر تعداد کم آوازهای آنها، به مرور تکراری میشوند. به عنوان کلام آخر نیز میخواهم به قیمت بازی بپردازم. قیمت 70 دلاری این عنوان اصلا منطقی نیست زیرا محتوای بزرگ و خاصی وجود ندارد که قیمت آن این چنینی باشد. این قیمت بیش از حد گران است.
نظرات