Harold Halibut بیش از آنکه یک بازی ویدئویی به حساب بیایید یک انیمیشن است که به صورت دستی و با تکنیک استاپ موشن طراحی شده است. در اینکه این عنوان از نظر بصری بسیار منحصر به فرد است هیچ شکی نیست اما حتی اگر Harold Halibut را یک انیمیشن در نظر بگیریم، ایرادات زیادی به آن وارد است که ببیندهها را ناامید خواهد کرد. در این مقاله با ما همراه باشید تا به بررسی این عنوان بلندپروازانه و عجیب بپردازیم.
ایده ساخت Harold Halibut در سال 2012 مطرح شد و سازندگان در چند سال گذشته مشغول طراحی دستی محیطها، کاراکترها و انیمیشنها بودهاند. ساختن این انیمیشنها که از تکنیک استاپ موشن بهره میبرند کار بسیار زمانبری است و دلیل تاخیر در عرضه این عنوان خاص همین بودهاست. باید به تیم سازنده بازی یک خسته نباشید جانانه گفت زیرا که جلوههای بصری بازی به شدت چشم نواز از آب درآمدهاند و در نگاه اول شما را مات و مبهوت خود میکنند. به جرات میتوان گفت که از نظر بصری و طراحی هنری Harold Halibut یک شاهکار تمام عیار است. مشکل از جایی آغاز میشود که گیمپلی و داستان را زیر ذرهبین قرار میدهیم.
داستان Harold Halibut در دنیای زیر آب روایت میشود؛ جایی که سفینه فضایی آخرین نسل انسانها به دلیل نقص فنی در اعماق اقیانوس گرفتار شده و از این رو جامعهای خاص و متفاوت درون آن شکل گرفته است. شخصیت اصلی داستان فردی جوان و سادهلوح به نام Harold Halibut است که دستیار پروفسور Mareaux دانشمندی است که روی پرتاب دوباره سفینه به مدار خورشید کار میکند. Harold تاحدودی دست و پاچلفتی است و در شروع داستان روحیهای نسبتا غمناک دارد. افراد حاضر در سفینه او را زیاد جدی نمیگیرند و از این رو وظایف سطحی و ساده را به اون واگذار میکنند. یکی از روزها که هرولد مشغول تمیز کردن فیلترهای آب آزمایشگاه پروفسور است، با موجودی بیگانه روبرو میشود که از میان فیلترها عبور کرده و در وضعیت حیاتی ناپایداری قرار دارد. ورود این شخصیت به داستان منجر به رقم خوردن اتفاقاتی میشود که مسیر داستان را به طور کلی تغییر داده و زندگی هرولد را سرشار از تغییرات عجیب و غریب میکند.
داستان بازی حس و حالی «اورولی» دارد و با اینکه از نظر بازه زمانی در آینده رخ میدهد شباهت بیشتری به گذشته دارد. باید به این نکته توجه داشت که Harold Halibut یک بازی تماما ماجراجویی است و غالبا در این عناوین انتظار میرود که داستان قویتر از سایر المانها باشد. متاسفانه این مسئله در مورد هرولد هلیبوت صدق نمیکند. جدا از داستان کلی بازی که حول محور پرتاب سفینه است و سرشار از خلاها و گسستگیهای مختلف است، داستان سایر کاراکترها هم چنگی به دل نمیزند و گاها آنقدر بدیهی و کلیشهای است که شما را از ماجراجویی بیشتر در محیط بازی منصرف میکند. تعدادی لوکیشن ثابت در بازی وجود دارد که برای انجام ماموریتها باید مدام بین آنها از طریق سیستم حمل و نقل آبی All Water جابجا شوید. با هر بار ورود به محیط میتوانید با کاراکترهایی که در آن وجود دارند صحبت کنید. بازی تمرکز زیادی روی برقراری ارتباط با کاراکترهای فرعی دارد و غالب ماموریتهای آن از این طریق به انجام میرسند. در نگاه اول برخی از این کاراکترها از حیث طراحی جالب به نظر میرسند اما هرچه بیشتر با آنها وارد گفتگو میشوید متوجه میشوید که بازی از حیث دیالوگ نویسی و روایت داستانی واقعا حرفی برای گفتن ندارد. حتی از جنبه طنز نیز نویسندگان نتوانستهاند به استاندارد سایر عناوین ماجراجویی نزدیک بشوند. با این حال، باید به این اشاره که کرد که برخی از کاراکترهای فرعی، داستان و ماموریتهای نسبتا جالبی دارند که هر از گاهی شما را محو دنیای بازی خواهند نمود. متاسفانه نویسندگان از پتانسیل بالای این کاراکترها به خوبی استفاده نکردهاند و اگر بیشتر روی آنها مانور داده میشد با عنوان بسیار پختهتری روبرو بودیم.
نکتهای که در مورد طراحی کاراکترها حائزاهمیت است، صداگذاری بسیار حرفهای و دلنیشن اکثریت آنهاست. در واقع اگر بازی از جنبه داستان و گیمپلی انقدر ضعف نداشت، با این صداپیشگی و سبک گرافیکی امکان خلق یک شاهکار تمام عیار وجود داشت. با وجود اینکه انیمیشنها و طراحی هنری بسیار دلچسب هستند، ماموریتهای ساده و خطی بازی این امکان را به شما نمیدهند که از روند بازی چندان لذت ببرید. برای انجام هر ماموریت باید از نقطه A به نقطه B بروید و بالعکس. نه معمای خاصی وجود دارد، نه پازلی و نه هیچگونه چالشی. در کل سازندگان نتوانستهاند از ویژگیهای منحصر به فرد بازیهای ویدئویی به درستی بهره ببرند و شاید بهتر بود بازی را در قالب یک انیمیشن عرضه مینمودند. برخی از بخشهای پایانی بازی از حیث ترکیب جلوههای بصری و موسیقی بسیار دلچسب هستند، تا جدی که نبود چالشهای گیم پلی را تا حدی میتوان فراموش نمود. متاسفانه این در مورد اکثریت بخشهای بازی صدق نمیکند. با همین اینها، اگر گیمپلی برایتان در اولویت نیست از تجربه Harold Halibut تا حد زیادی لذت خواهید برد. جلوههای بصری بازی، موسیقی متن و صداگذاری آن آنقدری خوب هستند که بتوانند یک تجربه ASMR متفاوت را برایتان به ارمغان بیاورند. در واقع اگر Harold Halibut یک انیمیشن بود، تنها ایراد شاخصی که به آن میتوانستم بگیرم روایت داستانی نه چندان جذاب آن بود. اما وقتی این روایت در غالب یک بازی کامپیوتری روایت میشود انتظار میرود که الزامات مورد انتظار پلیرها را تامین کند.
در مجموع، Harold Halibut یک تجربه زیبا و بیبدیل است که به خاطر ضعفهای داستانی و گیمپلی تا حدی پتانسیل خود برای به نمایش گذاشتن یک عنوان ماجراجویی تمام عیار را از دست دادهاست. اگر نظر من را میخواهید این عنوان صد درصد ارزش یک بار تجربه کردن را دارد.
نظرات