سفر دوباره با Kazuma Kiryu را با بررسی بازی Yakuza 3 شروع کردیم. برای من که از همان روز اول طرفدار این سری بودم و یکی از اولین نقد و بررسیهای رسمی مربوط به بازیهای ویدئویی که نوشتم برای اولین شماره این فرنچایز در سال 2006 بود، فرصت نوشتن مطالب مربوط به مجموعه The Yakuza Remastered Collection حتی با در نظر گرفتن گستردگی و مدت زمان بالای عناوین این مجموعه نه تنها کاری وقتگیر و ناراحتکننده نیست، بلکه تجربهای به شدت لذتبخش به حساب میآید. مطلب حاضر به بررسی نسخه ریسمتر بازی Yakuza 4 اختصاص دارد، عنوانی که در زمان خودش پیشرفت قابل توجهی نسبت به نسخه قبلی خودش به نمایش گذاشت و نقطهای بود که بالاخره سری یاکوزا پتانسیل واقعی خودش را به نمایش گذاشت. «یاکوزا 4» نسبت به شماره سوم از همه نظر پیشرفت کرده بود و چیزی که باعث جالبتر شدن دستاوردهای آن میشد، فاصله زمانی کوتاه بین عرضه این دو نسخه بود. یاکوزا 4 حدود یک سال بعد از نسخه قبلی به بازار عرضه شد و این در حالی بود که استودیوی سازنده همزمان با این پروژه، ساخت چند عنوان دیگر را هم به پیش میبرد اما محصول نهایی به شکلی غیرمنتظره نه تنها دچار مشکلات معمول فرنچایزهای سالانه آن نشد، بلکه از همه نظر پیشرفت کرد.
داستان برخلاف همیشه با «کازوما» آغاز نمیشود و این بار با شخصیت تحت کنترل جدیدی به نام Shun Akiyama طرف هستیم. «آکیاما» یک نزولخور ساکن Kamurocho است که تفاوتهای قابل توجهی با دیگر نزولخورهای توکیو دارد، اول اینکه هیچ گونه وابستگی بین آکیاما و گروههای یاکوزا وجود ندارد و او کاملاً مستقل به کار خود مشغول است و دوم اینکه آکیاما در قبال پولی به دیگران قرض میدهد هیچ گونه سودی از آنها دریافت نمیکند و فقط کافیست تا افراد متقاضی، از آزمونی که آکیاما برای آنها ترتیب میدهند، سربلند بیرون آید. برای آکیاما اینکه افراد چه شخصیتی دارند و با این پول چه کار میکنند از خود پول و بازگشت آن مهمتر است. آکیاما روی آدمها و نقشی که آنها قرار است در «کاموروچو» بازی کنند، سرمایهگذاری میکند و یکی از افرادی که آکیاما امید بسیاری به کارهای بزرگ او دارد Hiroaki Arai است که یک نیروی میان رده گروه Tojo به حساب میآید و آکیاما امیدوار است تا این فرد بتواند خلأ حاصل از خروج «کازوما» را پر کند اما هر آدم عاقلی میداند که در کاموروچو هیچ نقشهای آن طور که انتظار داریم پیش نمیرود و یک قتل ناگهانی، آتش جنگ تازهای در دنیای خلافکاران را روشن میکند و به این ترتیب سرنوشت آکیاما به 3 نفر دیگر گره میخورد.
برای حل مشکلات روایی نسخه قبلی در Yakuza 4 شاهد یک تغییر فرمول هستیم که اتفاقاً به خوبی هم جواب میدهد. تمرکز قسمتهای قبلی بر یک شخصیت در داستانهایی که معمولاً قطعات متحرک بسیاری داشتند باعث میشد تا برخی لحظات اضافه به نظر بیایند و وجود لحظاتی که برای شخصیتپردازی لازم بود گاهی ریتم روایت کلی را مختل میکرد. در این فرمول جدید، داستان به 4 بخش تقسیم شده که هر بخش قهرمان خاص خود را دارد و داستان این 4 قهرمان در طول روایت در نقاطی با هم تلاقی دارند تا اینکه در انتها به طور کامل به هم متصل میشوند. در مورد آکیاما به اندازه کافی صحبت کردیم، نفر بعدی Taiga Saejima است، عضوی قدیمی از «توجو» که به دلیل قتل 18 نفر از افراد یک گروه رقیب به اعدام محکوم شده و 25 سال از عمر خود را پشت میلههای زندان منتظر اجرای حکم خود است اما شرایطی به وجود میآید که بعد از این همه سال، تصمیم به فرار از زندان میگیرد. نفر سوم Masayoshi Tanimura، افسر پلیس جوانیست که مرگ پدرش که او هم پلیس بوده به ماجرای 25 سال پیش «تایگا» مرتبط است. نفر آخر هم کازوماست که باز هم ناخواسته وارد ماجراهایی میشود در تمام 5 سال گذشته تلاش داشته تا به طور کامل از آن فاصله بگیرد.
به این 4 نفر، شخصیتهای فرعی مثبت و منفی بسیاری را هم باید اضافه کنیم که همگی از پرداخت بسیار خوبی برخوردارند و به روایت فرعیترین بخشهای کار هم رنگ و لعاب ویژهای میبخشند. داستان اصلی در کنار جذابیت تک تک بخشها، به خوبی کنار هم قرار میگیرد و تعدادی از به یادماندنیترین لحظات فرنچایز در این قسمت اتفاق میافتند. شاید تنها ایراد داستان این نکته است که در حال حاضر میدانیم که سازندگان توانایی خلق روایتهایی بهتر را هم دارند و این مسئله را در قسمتهای بعدی ثابت میکنند اما بهرحال Yakuza 4 در زمان عرضه بهترین رویت این سری را در خود گنجانده بود و هنوز هم به عنوان اثری مستقل، داستانی جذاب و درگیرکننده را روایت میکند.
گیمپلی دستخوش تغییراتی اساسی شده و همانطور که بررسی قبلی اشاره کرده بودم، تمامی سیستمهایی که در قسمت سوم شاهد آنها بودیم، مسیر تکامل خود را در اینجا با قدمی بسیار بلند برمیدارند. برخلاف 2 نسخه قبلی، این بار فقط با یک شهر اصلی و دو لوکیشن نیمه بزرگ طرف هستیم، «اوکیناوا» در Yakuza 4 هم مانند نسخه سوم موجود است اما فقط بخشی از اوکیناوا که یتیمخانه Morning Glory در آن واقع شده را شامل میشود. این مسئله که کاموروچو تنها محیط بزرگ بازیست احتمالاً در ابتدا توی ذوق میزند اما کاموروچویی که اینجا ارائه شده تفاوتهای قابل توجهی با محله شناخته شده قبلی دارد و اینجا برای اولین بار ایستگاه مترو، شبکه تونلهای زیرزمینی و پشت بامهای به هم متصل شهر هم به عنوان بخشی از محیطها به آن اضافه شدهاند. تعداد مغازهها، محلهای تفریحی و مینیگیمها هم افزایش داشته اما نسبت به نسخه قبلی با مأموریتهای فرعی کمتری طرف هستیم و تقریبا تعداد آنها نصف شده است.
تیم سازنده تلاش کرده تا مشکل کم شدن تعداد مراحل فرعی را با دو ترفند مرتفع کند. اول اینکه با توجه به بهرهگیری از 4 شخصیت مختلف با ویژگیهای کاملاً متفاوت، مراحل مربوط به هر کدام از آنها با این ویژگیها هماهنگ شده، مثلاً مراحل مربوط به آکیاما بیشتر حول محور افرادی که او را با توجه به موقعیت شغلیاش میشناسند و کمک به دیگران برای جمع و جور کردن زندگیشان میچرخد و مراحل مربوط به «تانیمورا» معطوف به مسائل پلیسی است. ترفند دوم، قرار دادن یک داستان فرعی چند مرحلهای و نسبتاً طولانی برای هر کدام از شخصیتهاست به طوری که مثلاً تایگا در یک باشگاه ورزشی در تعلیم مبارزان مشارکت میکند و کازوما به گروهی از داوطلبان برای حفظ امنیت شهر کمک میکند و ... . بخش دیگری که این تفاوتهای شخصیتها کاملاً به چشم میآید، سبک مبارزه ویژه هر کدام از شخصیتهاست که با یکدیگر از زمین تا آسمان متفاوت هستند و باعث شده تا سیستم مبارزات در هر بخش جدید برای مخاطب تازگی داشته باشد. حرکات ویژه حین مبارزه هم نسبت به نسخه قبلی چه از نظر تعداد و چه نظر جذابیت بصری پیشرفت داشته و استفاده مداوم از برخی از آنها باعث یادگیری حرکات جدید و چند مرحلهای شدن این حرکات ویژه میشود. سیستم آپگرید هم به طور کامل از نو ساخته شده و شمایل بهتر و کاربردیتری نسبت به نسخه قبلی پیدا کرده است.
برخی از حرفهایی که در مورد ویژگیهای بصری Yakuza 3 زدیم اینجا هم صادق است و به هر حال باید توجه داشته باشیم که با یک عنوان AA و ساخته شده در سال 2010 طرف هستیم و باید انتظاراتمان را با توجه به این مسئله تنظیم کنیم ولی با این وجود پیشرفتهایی هم در این بخش اتفاق افتاده که البته در حد و اندازه بخشهای روایی و گیمپلی نیست. مدلهای شخصیتها آن قناسیای که در قسمت قبل شاهدش بودیم را ندارند اما چهرههای اکثر شخصیتهای فرعی از کیفیت نسبتاً پایینی برخوردار است. محیطها جزئیات بیشتری دارند و به طور کلی کیفیت طراحی محیط نسبت به گذشته پیشرفت ملموسی داشته است اما نهایتاً با مسائلی مثل غیب شدن ناگهانی شخصیتهایی که در فاصله 50 قدمی شخصیت اصلی قرار دارند رو به رو هستیم که عمر محصول حاضر را نشان میدهند. در رابطه با صدا و موسیقی هم حرف تازهای نیست به جز انتخاب عالی بازیگران شخصیتهای اصلی جدید که با اجرای بسیار خوب خود به خوبی جای خالی Takaya Kuroda (صداپیشه کازوما) را تا زمانی که مجدداً وارد داستان میشود را پر میکنند.
Yakuza 4 در زمان خود کمک کرد تا این فرنچایز میخ خود را به عنوان یک فرنچایز بسیار با کیفیت به دیوار صنعت گیم بکوبد و به آن پتانسیلی که همیشه میدانستیم در این فرنچایز نهفته است، دست یابد. پیشرفتهای قابل توجهی نسبت به نسخه قبلی شاهد هستیم و کیفیت کلی کار به گونهای بوده که حتی بعد از گذشت 10 سال از زمان ساخت بازی، هنوز هم محصولی ویژه، با کیفیت و سرگرمکننده باشد.
نظرات