از بازیهای ویدئویی که بر اساس آثار مشهورِ خارج از صنعت بازیسازی، ساخته میشوند معمولاً انتظار چندانی نداریم. اکثر استودیوهای بازیسازی با ساخت اثری با ارزش ساختاری حداقلی، صرفاً به دنبال استفاده از شهرت IP مورد نظر برای کسب حداکثر درآمد هستند و کیفیت بازی ساخته شده گاهی حتی جز اهداف فرعی پروژه هم نیست! در مورد بازیهای اقتباسی از مانگا و انیمهها، این وضعیت گاهی حتی غمانگیزتر هم میشود چرا که بازار هدف این محصولات کشور ژاپن است و در این بازار، محصولی که کمترین بویی از حس و حال ژاپن را به مشام مصرفکنندگان برساند، موفقیتی تضمین شده دارند و در نتیجه کیفیت این قبیل آثار گاهی حتی حداقلها را هم رعایت نمیکنند. کمپانی Koei Tecmo که در سالهای اخیر تجربۀ موفقی در اقتباس از یک مانگای دیگر (Attack on Titan) داشته، با استودیوی Gust (سازندگان سری موفق Atelier) همپیمان شده تا نسبت به کیفیت بازی Fairy Tail امیدوار باشیم. در ادامۀ این مطلب خواهیم دید که پاسخ این بازیسازها به امید مخاطبان چگونه بوده است.
داستان بازی از قسمتهای پایانی فصل چهارم انیمه و حادثۀ Tenrou Island شروع میشود. حادثهای که باعث میشود اکثریت اعضای اتحادیۀ Fairy Tail به مدت هفت سال درون حبابی در این جزیره محبوس شوند. بازگشت این تیم بعد از هفت سال به خانه و کاشانه موجب رو به رو شدن با منظرهای ناراحتکننده از شرایط محفل آنهاست. Fairy Tail که هفت سال پیش مشهورترین و موفققترین انجمن در بین تمام گروههای جادوگری بود، به دلیل از دست دادن قویترین اعضای خود، حالا در قعر رده بندی گروههای جادوگری به سر میبرد. مخاطب باید در قالب شخصیتهای محبوب و دوست داشتنی این گروه یعنی Natsu، Happy، Lucy و ... مجدداً Fairy Tail را به جایگاه واقعی آن بازگرداند و در این راه، داستان این مانگا/انیمه را هم تا انتها دنبال کند.
عدم شروع داستان از همان ابتدای داستانِ انیمه ممکن است برای مخاطبانی که آشنایی چندانی با این سری ندارند، موجب سردرگمی شود، خصوصاً اینکه بازی مخاطب را به طور ناگهانی در میانۀ نبردی پر زد و خورد با شخصیتهای فراوان قرار میدهد که هیچ شناختی با آنها ندارد. با این وجود نوعی هوشمندی هم در این انتخاب وجود دارد چرا که خطوط داستانی اولیۀ این مجموعه، با ریتم نسبتاً کندی آغاز میشوند و این مسئله میتوانست گیمرها را از ادامه کار دلسرد کند و از طرفی، جهش 7 سالۀ زمانی و اجبار به شروع کردن از نقطۀ صفر، حس پیشرفت و دستیابی به برتری بر رقبا که از ملزومات ژانر نقش آفرینی است را به شکل بهتری القا میکند.
اما سؤال اصلی که در مورد روایت Fairy Tail مطرح میشود، این است که آیا توانسته با وجود شروع ناگهانی، اطلاعات کاملی در اختیار مخاطبان ناآشنا قرار دهد و روابط بین شخصیتها را به درستی نشان دهد؟ جواب این سؤال یک بله محکم و قاطع است چون سازندگان توانستهاند با بهرهگیری از مراحل فرعی و برخی سیستمهای گیمپلی، خلق و خوی شخصیتها و روابطی که بین آنها از گذشته تا لحظات آغاز بازی، شکل گرفته بوده را بهترین شکل به مخاطبان جدید نشان دهند و درعین حال با اشارات ریز به حوادث قبلی و وفاداری به رفتار و کردار شخصیتها، تجربۀ خوبی برای طرفداران قدیمی رقم زدهاند. کلیت داستان هم با کمی جرح و تعدیل، همان چیزی است که در مانگا و انیمه شاهد آن بودیم، یک داستان اکشن/کمدی با تمهای نوجوانانه که به واسطۀ شخصیتهای جذاب و بامزه، روایتی سرگرمکننده را رقم زدهاند که البته ممکن است این نوع روایت برای بخشی از مخاطبان جذاب نباشد اما برای افرادی که با این ساختار روایی آشنا هستند، Fairy Tail یکی از بهترین آثار با جهانی جذاب و پرداختی هیجانانگیز است.
برخلاف تمامی ژانرهای بازیهای ویدئویی، عناوینِ ژانر نقش آفرینی ژاپنی در هر اثر تازه دست به اختراع مجدد چرخ میزنند و با وجود اینکه نوع سیستمها و کارکرد آنها مفاهیمی کاملاً تکراری هستند، برای یادگیریِ قطعات پازل جدیدی که رو به روی ما قرار داده شده، باید مدتی را مشغول یادگیری باشیم و Fairy Tail هم از این قاعده مستثنی نیست. با وجود اینکه تعدادی از فلسفههای طراحی بازی ریشه در دوران PS2 دارند اما به طور کلی با اثری طرف هستیم که از نظر گستردگی سیستمهای گیمپلی هیچ کم و کسری نسبت به عناوین روز ندارد.
مراحل در تعدادی هاب با شرایط محیطی متفاوت، از ساحل گرم دریا تا کوهستان یخ زده، اتفاق میافتند. مراحل داستانی اصلی به شکل مشخصی روی نقشه نشان داده میشوند و دنبال کردن آنها به صورت خطی تا حدی امکانپذیر است ولی گاهی بازی از شما میخواهد برای رسیدن به اهداف مشخصی، به امور فرعی مشغول شوید که البته این اهداف چندان وقت گیر نیستند. مراحل فرعی به دو دستۀ اصلی تقسیم میشوند، Requestها و Character Storyها. «درخواستها» مأموریتهای سفارشی برای گروه Fairy Tail هستند که توسط تابلوی اعلانات قابل دسترسی هستند و به جز آنهایی که به قصد گرایند کردن (که در درجات سختی آسان و نرمال، نیازِ چندانی به آن احساس نمیشود) در باز قرار گرفتهاند، همه مأموریتهای فرعی داستان کوتاه و بعضاً بامزۀ خاص خود را دارند. مراحلی که به عنوان «داستان شخصیت» نامگذاری شدهاند، مأموریتهایی ویژۀ هر کدام از شخصیتهای تحت کنترل هستند که با انجام آنها امکان افزایش Rank شخصیتها فراهم میشود. این داستانکها در کنار سیستم Bond بین شخصیتها کمک کردهاند تا پیش زمینۀ شخصیتها و روابطشان برای مخاطبان جدید روشنتر شود.
سیستم مبارزات، یک سیستم نوبتی منو محور است که چهار بخش آیتمها، جادو، حمله و دفاع را در اختیار بازیکن قرار میدهد. در ابتدای کار فقط امکان کنترل سه شخصیت به طور همزمان وجود دارد اما با پیشروی در بازی این تعداد به 5 نفر افزایش پیدا میکند و البته شخصیتهای بیشتری برای چیدن تیم در دسترس قرار میگیرند. حملات اصلی شخصیتها، جادوها هستند که هر کدام میزان آسیب و محدودۀ عملکردی مشخصی دارند و انتخاب دقیق تیمی که عناصر جادویی و محدودۀ حمله آنها مکمل یکدیگر باشند، فاکتور مهمی در موفقیت است. جادوهای هر شخصیت ویژۀ خود آن شخصیت است و کاملاً با عملکردی که از این شخصیتها در مانگا مشاهده کردهایم، همخوانی دارد؛ لازم به ذکر است که جادوها همه در دستۀ اعمال تهاجمی قرار نمیگیرند و تعدادی از شخصیتها جادوهایی برای زنده کردن همرزمان، کاهش آسیبها و مواردی از این دست در اختیار دارند.
آیتمهای قابل استفاده در حین مبارزات، فقط کاربرد کمکی (از بین بردن آسیبهای دائم، ترمیم میزان سلامتی و ...) دارند و تأثیری بر افزایش تواناییهای شخصیتها ندارند اما آیتمهای دیگری به نام Lacrima در بازی وجود دارند که نقش Buff کردن تواناییهای شخصیتها را ایفا میکنند و قبل از مبارزات باید مانند زره در دیگر عناوین نقشآفرینی، این آیتمها را برای شخصیتها مختلف انتخاب کرد. سیستم دیگری که در افزایش تواناییهای شخصیتها نقش دارد، آپگرید کردن بخشهای مختلف پایگاه گروه است که برای به دست آوردن آیتم مربوط به هر سطح از آپگرید، باید مأموریت ویژهای را انجام داد. امکان زیباسازی این بخشهای مقر گروه هم سطح دیگری از افزایش تواناییها را فراهم میکند.سیستمهای بسیار زیاد دیگری مانند حملات زنجیرهای، رابطۀ بین شخصیتها، مراحل با سبک فچ کوئست برای مردم شهرها و ... در بازی Fairy Tail گنجانده شدهاند تا کارهای زیادی در این عنوان برای انجام دادن وجود داشته باشد. با توجه به محتوای endgame که بعد از پایان داستان قابل دسترسی میشود، از نظر حجم سرگرمی کم و کسری خاصی احساس نمیشود اما عدم نوآوری قابل توجه ممکن است از نظر عدهای نکتۀ منفی به حساب بیاید.
بخش بصری Fairy Tail، به صورت تلفیقی از گرافیک سه بعدی و cell shade طراحی شده که برای طرفداران بی منطق استایل انیمهها، ممکن است نکتهای منفی به حساب بیاید، خصوصاً میانپردهها که از نظر این گروه احتمالاً میبایستی دقیقاً مانند اپیزودهای مختلف انیمه میبوده است. مدلهای شخصیتها و برخی میانپردههای از پیش رندر شده، اوج جذابیت بصری کار هستند و محیطهای کم جزئیات و ضعف در مسائلی مثل فقدان انیمیشنهای چهره (به جز برخی عکسالعمل مبالغهآمیز کارتونی) و تحرک غیردقیق لبهای شخصیتها با دیالوگها هم ضعفهای اصلی این بخش هستند. با این وجود به لطف استفاده از جلوههای بصری جذاب برای نمایش جادوهای مورد استفادۀ شخصیتها و نزدیک بودن انیمیشنهای متحرک سازی شخصیتها با نوع خاصی که در انیمه دیدیم، باعث شده تا بخش گرافیک برای یک اثر AA در حد خیلی خوبی قرار داشته باشد. البته همین جلوههای ویژۀ بصری جادوها، گهگاه باعث افت فریم ناگهانی تا حد یک رقمی میشوند اما دفعات آنها به حدی نیست که حالتی آزاردهنده پیدا کنند.
موسیقی و صداپیشگی هم از قسمتهای درخشان بازی به شمار میآید، البته نیاز به ذکر این نکته وجود دارد که خبری از صداپیشگی انگلیسی در بازی نیست اما استفاده از دوبلورهای انیمه و صداگذاری نزدیک به 80 درصد دیالوگها، برای طرفداران انیمه حس و حال خوبی را به وجود آورده و بر خلاف برخی آثار اخیر، دوبلورها با علاقۀ کامل کار خود را انجام دادهاند و با اجراهایی ضعیف و سرسری طرف نیستیم. موسیقی متن هم از قطعات مختلف انیمه استفاده کرده که در کنار حس خاصی که برای طرفداران انیمه دارند، با توجه به کیفیت خوب آنها به عنوان ساختهای مستقل، برای مخاطبان جدید هم جذاب خواهند بود.
با وجود اینکه ممکن است گیمپلی در برخی مبارزات خاص ملالآور شود اما سیستم مبارزات و تبدیل مراحل فرعی به داستانهای کوتاه و جذاب، کمک کرده تا با اثر اقتباسیِ خوبی طرف باشیم که هویت خاص خودش را دارد و فقط و فقط به قصد استفاده از شهرت Fairy Tail برای پول جمع کردن ساخته نشده است. از طرف دیگر، شخصیتها و داستان جذاب این مجموعه میتوانند کمک کنند تا طرفداران جدیدی به جمع دوست داران این مجموعه اضافه شوند. بازی Fairy Tail هیچ کار خارقالعادهای را انجام نمیدهد اما در انجام کارهایی که به عنوان اهداف خود انتخاب کرده، کیفیت خیلی خوبی به عنوان یک اثر اقتباسی ارائه میدهد.
نسخۀ نقد و بررسی بازی Fairy Tail توسط ناشر در اختیار بازیمگ قرار گرفته است.
نظرات