سری Kingdom Hearts بدون شک یکی از عجیبترین، پیچیدهترین و در عین حال خلاقانهترین فرنچایزهای صنعت بازیسازی به شمار میآید. فرنچایزی که ابتدا به عنوان نقطۀ تلاقی دنیای انیمیشنهای دیزنی با حس و حال سری Final Fantasy توسط Testsuya Nomura جوان ساخته و پرداخته شد، در نزدیک به 20 سالی که از تولد آن میگذرد در کنار روایت داستانی پیچیده ولی مبتنی بر ایدههای سادهای مثل دوستی، اعتماد، خاطرات و ... و رقم زدن لحظات به یادماندنی برای مخاطبان، همیشه در کنار حفظ هستۀ اصلی اکشن/نقشآفرینی خود، دست به استفاده از ایدههایی از ژانرهای دیگر به خصوص در قالب نسخههای فرعی خود زده است. بازی Kingdom Hearts: Melody of Memory با ساختاری ریتمیک روانۀ بازار شده تا یک ژانر دیگر هم در کارنامۀ این فرنچایز نقش ببندد.
Melody of Memory بیش از آنکه داستان سری KH را پیش ببرد، خلاصهای از داستان این سری تا به امروز است و در پایان راه چند دقیقهای را به تصویر کردن مسیر آیندۀ این مجموعه اختصاص میدهد که تا حدودی همان حرفهایی را تکرار میکند که در Re:Mind گفته شده بود. به طور کلی برای افرادی که چشم انتظار پیشروی داستان یا روشن شدن قدمهای بعدی بودند، اتفاق قابل توجهی رخ نمیدهد و با اثری ناامیدکننده از منظر روایی طرف هستیم.
Melody of Memory اولین باری نیست که شاهد گیمپلی ریتیمیک در این مجموعه هستیم و در شمارۀ دوم هم بخشهای مربوط به The Little Mermaid از این سبک و سیاق پیروی میکرد (فقط «تتسویا نومورا» دو ساختار موردِ نفرتِ مخاطبان، مراحل آبی و مینیگیمهای ریتمیک، را به طور همزمان در ساختۀ خود قرار میدهد) اما چیزی که در اثر حاضر شاهد آن هستیم شباهت چندانی به تجربۀ قبلی این مجموعه یا حتی ساختههای قبلی اسکوئر انیکس در این ژانر یعنی سری Theatrhythm ندارد. همانند بیشتر نسخههای سری اصلی، در هر مرحله کنترل سه شخصیت به طور همزمان در اختیار مخاطب قرار دارد و باید در زمانی که دشمنان به این شخصیتها نزدیک میشوند، دکمۀ مورد نیاز را فشار دهد. از طرفی Sora این امکان را دارد که به هوا پریده و برخی دشمنان در حال پرواز را هم شکست دهد. جعبهها، آیتمهای فعالکننده قدرت و ... هم در طول مسیر بر سر قهرمان بازی قرار میگیرند که برای استفاده از آنها هم باید دکمههای عمل کننده را با زمانبندی درست فشار داد.
قبل از شروع هر مرحله، چالشهایی که باید برای دریافت ستاره در آن مرحلۀ خاص انجام دهید در اختیارتان قرار میگیرد و مواردی مثل حداقل تعداد خطاهای مجاز تا به پایان رساندن مرحله با درجات سختی بالا و شرایطی خاص را شامل میشود. در میان این مراحل، گهگاه با باس فایتهایی رو به رو میشویم که تغییرات کوچکی در ساختار مراحل میدهند و نیاز به دقت و سرعت عمل بالاتری دارند. سه درجۀ سختی برای هر مرحله در نظر گرفته شده که در پایینترین درجه با راحتی نسبی میتوان مراحل را پشت سر گذاشت ولی در بالاترین درجۀ سختی با تعدادی باورنکردنی از دشمنان رو به رو میشوید که اجازۀ کوچکترین اشتباه را به شما نمیدهند. برای افرادی که سری Kingdom Hearts را دوست دارند اما چندان اهل آثار ریتمیک نیستند، این خبر خوش وجود دارد که برای تجربۀ کامل بازی و باز کردن تمامی مراحل نیازی به تجربۀ مراحل در درجات سختی بالا نیست. حالتهای Co-Op، Vs. و Track Selection هم در بازی گنجانده شدهاند که مورد آخر در کنار امکان استفاده از درجات سختی برای مراحل به پایان رسانده شده، سه سبک بازی مختلف را هم در اختیار مخاطب قرار میدهد که در کنار حالت اصلی گیمپلی، دو حالت انجام تمام کارها با یک دکمه و اضافه شدن دستورات بیشتر را شامل میشود.
قدرت نهایی یک عنوان ریتیمیک به طور مستقیم به مجموعه قطعات موسیقی استفاده شده در آن وابسته است و سری Kingdom Hearts به لطف قطعات به یادماندنی که مستقیماً از دل آثار دیزنی بیرون کشیده شده و قطعات گوشنوازی که Yoko Shimomura منحصراً برای این فرنچایز ساخته، در این زمینه هیچ گونه کم و کسری ندارد. Melody of Memory به دلیل همین شرایط است که با وجود تکراری شدن گیمپلی یا احتمالاً چالش برانگیز بودن آن برای طرفداران قدیمی این مجموعه که لزوماً اهل بازیهای ریتیمیک نیستند، کماکان ارزش تجربه کردن را دارد.
برای یک طرفدار پر و پا قرص سری KH، چیزی دلچسبتر از همراهی گام به گام با قطعاتی که دو دهه با آنها خاطراتی فراموش نشدنی را تجربه کرده، وجود ندارد. در خط مقدم قرار گرفتن موسیقی در این نسخه باعث شده که اهمیت «شیمومورا» بیش از پیش عیان شود و اثری همسنگ با نقش «نومورا» برای او قائل شویم. معدود میانپردههای جدیدی که در این نسخه گنجانده شدهاند هم در سطح کیفی بالای همیشگی این مجموعه از منظر صداپیشگی قرار دارد و به طور کلی در بحث صدا و موسیقی هیچ نکته منفی خاصی در کار دیده نمیشود.
بعد از کیفیت بصری جذابی که در شمارۀ سوم شاهد آن بودیم، در Melody of Memory با یک عقبگرد واضح طرف هستیم و علت آن مدیون محدودیتهایی است که عرضه روی «نینتندو سوئیچ» بر سر راه سازندگان قرار داده است. متأسفانه این کمبودها در صورتی که کمی وقت بیشتری پای طراحی بازی صرف میشد با استفاده از طراحیهای هنرمندانهتر و ایجاد یک استایل خاص هنری، که همین تیم سازنده در نسخههای قبلی بارها و بارها نشان داده که توانایی آن را دارد، میتوانست به ساختهای ویژه تبدیل شود اما در محصول عرضه شده شاهد چیزی هستیم که صرفاً حداکثر توان کنسول نینتندو در نمایش سبک و سیاق قدیمی طراحی این مجموعه است، چیزی که لزوماً واژۀ بد را نباید در مورد آن به کار برد و بیشتر در مسیر ناامیدکننده در حرکت است. میانپردهها با توجه به بخشی از داستان که روایت میکنند، از کنار هم قرار دادن میانپردههای همان نسخه از داستان ساخته شدهاند که این مورد، بسته به سلیقۀ مخاطب میتواند یک نمرۀ منفی دیگر باشد یا حس و حال نوستالژی بازیکن را برانگیزد.
برخلاف نوع نامگذاری Melody of Memory که مخفف آن تداعیکنندۀ نام عروسکگردان پشت پردۀ داستان سری Kingdom Hearts تا به امروز بود(The Master of Masters)، داستان قدم چندانی رو به جلو برنمیدارد و تقریباً هنوز همان نقطهای هستیم که در پایان DLC نسخۀ سوم قرار داشتیم. گیمپلی با وجود اینکه از ساختار معمول عناوین ریتمیک فاصله دارد و نوآوریهای کوچکی در آن مشاهده میشود، آنقدر قدرتمند نیست که برای بیش از صد مرحله سرگرمکننده باشد اما با اضافه کردن بخشهای مختلف تلاش شده تا کمی جلوی تکراری شدن کار گرفته شود. برای افرادی که علاقهمند هستند تا از امروز با این مجموعۀ پیچیده همراه شوند، Melody of Memory در مقام خلاصۀ داستان تا به اینجای کار، انتخاب بدی به عنوان نقطۀ شروع نیست اما نهایتاً با یک اثر ریتیمیک معمولی طرف هستیم که در عین حال یکی از بهترین موسیقیهای متن را در دل خود جای داده است.
نسخۀ نقد و بررسی بازی Kingdom Hearts: Melody of Memory توسط ناشر در اختیار بازیمگ قرار گرفته است.
نظرات