از زمان عرضۀ اولین قسمت از مجموعۀ SpellForce نزدیک به 20 سال میگذرد و با وجود این قدمت قابل توجه و دست به دست شدن چندین باره بین ناشران مختلف، متأسفانه نتوانسته از زیر سایۀ سری Warcraft که به طور واضحی الهامبخش این فرنچایز بوده، خارج شود. در سال 2017 که قسمت شمارۀ 3 به بازار آمد، سازندگان تصمیم گرفتند تا داستان این نسخه را که در اصل هفتممین بخش داستانی این مجموعه به حساب میآمد، به چند قرن قبل از حوادث نسخههای ساخته شده تا به آن روز ببرند و نتیجۀ نهایی هر چند از نظر داستانی قابل قبول بود اما با حذف تعدادی از ویژگیهای مهم گیمپلی قسمتهای قبلی، با واکنش سرد طرفداران این مجموعه رو به رو شد. SpellForce 3: Soul Harvest که دنبالۀ مستقیم آن عنوان است، با ایجاد برخی تغییراتی که خواستههای اصلی مخاطبان را تشکیل میدادند تلاش کرده تا مجدداً این فرنچایز را به مسیر درست خود بازگرداند.
داستان SpellForce 3: Soul Harvest کمتر از سه سال بعد از حوادث قسمت قبلی آغاز میشود و در ابتدای آن مطلع میشویم که قهرمان قسمت قبلی در این فاصلۀ زمانی جان خود را از دست داده است. در حالی که گزارشهایی مبنی بر تلاش تازۀ God of Light برای پا گذاشتن به جهان بازی از گوشه و کنار سرزمین Northander به گوش میرسد، ملکۀ این سرزمین که احساس میکند به فرماندهی با تجربه برای جایگزینی قهرمان از دست رفته و پیگیری این گزارشها نیاز دارد، یکی از ژنرالهای با تجربه به نام Aerev را از تبعید فرامیخواند. این ژنرال سالها قبل به دلیل تصمیماتی اشتباه، کل گروهان نظامی خود را به کام مرگ میفرستد و با توجه به اینکه خودش تنها بازماندۀ این اشتباه مرگبار است، روز به روز بیشتر در فشار ناشی از عذاب وجدان فرو میرود اما وقتی به دربار احضار میشود، تصمیم میگیرد که از این شانس دوم برای جبران گذشته استفاده کند.
با وجود اینکه قسمت قبلی بر مقابله با یک گروه تروریستی به شدت متعصب، متمرکز بود و به اندازۀ کافی لحظات تاریکی در آن وجود داشت ولی حضور دو نژاد Dark Elf و Dwarf، به خصوص گروه اول، و همراهی روحیاتی که این دو نژاد وارد کار میکنند با احساس عذاب وجدانی که Aerev تمام مدت با آن دست و پنجه نرم میکند، باعث شده فضای اصلی SpellForce 3: Soul Harvest بیشتر به صورت یک تاریکی بزرگ با گهگداری از لحظات روشن باشد! داستان نهایتاً فراتر از همان چهارچوب کلیشههای تقابل خیر و شر نمیرود اما رو به رو شدن با مفاهیم سنگینی مثل نژادپرستی، احساس گناه بازمانده و ... باعث شده تا با وجود استفاده از یک قالب روایی تکراری، عمق بیشتری نسبت به آثار مشابه داشته باشد.
اگر کمی آشنایی با سری SpellForce داشته باشید یا به اشارۀ ابتدایی به وارکرفت توجه کرده باشید، میدانید که این مجموعه به صورت تلفیقی از دو ژانر استراتژی همزمان و نقشآفرینی کامپیوتری است. با وجود اینکه نام و نژاد قهرمان داستان از پیش تعیین شده است اما برای دیگر ویژگیهای او، امکانات شخصیسازی خوبی در دسترس قرار دارد. از میان 9 مجموعه توانایی موجود، به صورت آزادانه میتوانید دو مورد از آنها انتخاب کنید یا اینکه با گزیدن یکی از کلاسهای پیشفرض، شاخه تواناییهای متصل به آنها که به صورت پیشفرض همنشینی بهتری با هم دارند را به عنوان تواناییهای Aerev انتخاب کنید.
این طراحی در ظاهر آزادی عمل بسیار خوبی را ایجاد کرده اما به علت یک رابط کاربری بسیار شلوغ که منوهای آن عملاً نیمی از تصویر را اشغال کردهاند، نمیتوان لذت لازم را از کار برد و در بخشهای ابتدایی، این طراحی حتی ممکن است باعث بروز اضطراب در بازیکن شود! این در حالی است که در کنار قهرمان اصلی، کنترل سه همراه او را هم بر عهده دارید که هر کدام از آنها هم قدرتهای خاص خود را دارند و با توجه به اینکه ژانر استراتژی سوی دیگر گیمپلی SpellForce 3: Soul Harvest را تشکیل داده و در برخی مراحل باید ساخت و ساز، مدیریت منابع، ساماندهی ارتش و ... را هم در دستور کار خود قرار دهید، از میانههای داستان اگر تک تک تصمیماتی که میگیرید صحیح و به موقع نباشند، عملاً به جز سردرگمی و کلافگی چیزی عایدتان نخواهد شد.
از نظر گرافیکی با ساختهای با طراحی زیبا و کیفیت فنی بسیار عالی طرف هستیم که البته در بعضی لحظات شلوغ که تعداد دشمنان عظیمالجثۀ میدان جنگ زیاد میشود، با کمی افت فریم طرف هستیم که هر چقدر هم که تنظیمات را دستکاری کنید این مشکل خاص پا بر جا میماند. موفقیت بزرگ بخش بصری در نورپردازی فوقالعادۀ آن، نه فقط برای یک اثر ایزومتریک بلکه به عنوان یک بازی ویدئویی مدرن است که باعث شده جادوها که به خودی خودی جذابیت تصویری کم نظیری ایجاد میکنند، با تأثیر واضحی که نورهای متصاعد شده از آنها بر محیط وارد میکنند، حس واقعگرایانۀ دلپذیری را به همراه داشته باشند.
موسیقی متن که قطعات بازیافتی زیادی از بازی اصلی در آن شنیده میشود، متشکل از همان تنظیم و تمهای کلیشهای ژانر فانتزی است که در دهها فیلم، سریال و بازی دیگر، مشابه آنها به گوشتان خورده است. صداپیشگی نه در سطحی است که بگوییم فقط برای خالی نبودن عریضه در کار قرار گرفته و نه به گونهای است که جان بخشی ویژهای را برای شخصیتها ترتیب دهد اما اینکه تمام لحظات این کمپین 20 ساعته به طور کامل صداگزاری شده، عملی قابل تقدیر است چون اگر وسط سر و کله زدن با آن رابط کاربری باید مشغول خواندن زیرنویش هم میشدیم، به پایان رساندن بازی عملاً غیرممکن میشد.
در مجموع SpellForce 3: Soul Harvest همان کارهایی را میکند که در حدود دو دهه دیگر نسخههای این مجموعه انجام دادهاند و مثل همیشه یک داستان فانتزی کلاسیک را با درگیریهای اجتماعی مختص دنیای این فرنچایز همراه میکند اما طراحی دست و پا گیر رابط کاربری باعث شده تا نه تنها در شروع کار بلکه حتی تا انتها نتوان احساس راحتی لازم را در هنگام تجربۀ کار داشت که به راحتی میشد با تمرکز روی امکانات کاربریتر و ایجاد آزادی عمل در تلفیق و کاربرد آنها، اثر لذتبخشتری خلق کرد.
نظرات