بازی Tunic از آن درست عناوینی است که تجربه اون برای هرشخصی لذتبخش خواهد بود. اثری که هرکسی باید سریعا آن را تجربه کند، تا از چالشها و لذتهای آن بینصیب نماند. در ادامه نقد و بررسی بازی Tunic با بازی مگ همراه باشید.
بگذارید همین ابتدا تکلیف شما را مشخص کنم. در این نقد و بررسی قرار است درباره اثری بخوانید که نقص بسیار کمی دارد و از عناوینی است که باید تجربه کنید. اما چرا این بازی تا این حد لذتبخش است ؟ در ادامه همراه باشید تا به این سوال پاسخ دهیم. در ابتدا باید به شما مژده دهیم که با یک اثر سولزلایک طرف هستیم. بله، درست زمانی که بازی Elden Ring در حال آتش بازی است آثاری با الهام از این سبک منتشر میشوند که باید تجربه کنید. بازی Tunic هم یکی از آن آثار است که الهام بسیار زیادی از بازیهای میازاکی گرفته و تفاوتهای کوچکی ایجاد کرده است. از آنجایی که این اثر یک عنوان سولزلایک است، در آن شاهد مکانهایی مشابه با BoneFire یا همان Site of Graceهای عنوان Elden Ring که همان نقش را ایفا میکنند وجود دارد. در این مکان که بسیار زیبا هم طراحی شده، باید به استراحت بپردازید. طبق روال همیشگی این آثار هنگامی که پای این بونفایرها استراحت میکنید، سلامتی و معجونهای خود را بازیابی میکنید و همچنان دشمنان شما در سراسر نقشه باری دیگر زنده میشوند. همچنین برای ارتقا سطح کاراکتر خودتان هم باید در بونفایرها اقدام بفرمایید.
طراحی نقشه و بازی بهشدت حرفهای انجام شده و با گشتوگذار میتوانید راههایی برای دسترسی سریع به بونفایرها از مکانهای دورتر باز کنید. همچنین در این مسیر بسیاری دشمنان، باسفایتها، دانجنها و پازلهای گوناگون هست که میتوانید به ثمر برسانید و نامههایی را جمعآوری کنید. بازی هرچه بیشتر پیشروی میکنید محیطهای بیشتری را به شما نشان میدهد و مسیرهای جدیدتری برای شما باز میکند. نکته بهشدت هیجانانگیز این داستان جایی است که تمام این نقشهها، مسیرها و غارها تماما طراحی متفاوتی دارند و با آن گرافیک هنری زیبایی که بازی دارد، تماما چشمان شما را نوازش میکنند. این امر درکنار استفاده درست از رنگبندی محیطهای بازی که تنوع جالبی دارند و نورپردازی شگفتانگیز آن که خود به المانی از امید و گیمپلی اثر بدل شده، درکنار پیادهسازی فنی آن و سایهزنی باعث شده از لحظه به لحظه تجربه این اثر واقعا لذت ببرید.
همانطور که محیطهای متعددی در بازی پیادهسازی شدهاند، دشمنان بهشدت متنوعی هم در اثر هستند و در هر مکان متناسب با حال و هوای آن، میتوانید با دشمنان متفاوتی روبهرو شوید. در این راستا مکانیزم مبارزات بازی نیز در حین ساده بودن، چالش خوبی برای شما به ارمغان میآورند و رفته رفته پیشرفتهای دلچسبی در این راستا رخ میدهد. با این حال جای خالی باسهای بیشتری در بازی احساس میشوند که شاید بتوان از آن به عنوان یکی از نکات منفی اثر یاد کرد. همچنین بازی رابطکاربری بهشدت ساده اما کاربردی و جذاب را برای شما طراحی کرده است که به جذابیت و فهم راحتتر بازی کمک شایانی کرده است. هرچند که برخی از آیتمها دقیقا همان ابتدا کاربر آنها را به شما نمیگوید، اما آنچنان مانعی برای شما ایجاد نمیکنند و حتی باعث شدهاند که این کنجکاوی که در شما ایجاد میشود حس لذتبخشی به شما تزریق کند.
پیشتر از پیدا کردن نامهها صحبت کردیم. باید بگوییم این اثر ایده بهشدت جذابی برای بخش آموزش بازی و همچنین بررسی نقشهها آن در اختیار شما قرار داده است. در این راستا شما یک کتاب ناقص را به همراه دارید و در طول مسیر برگهها آن را در سراسر نقشه بازی پیدا میکنید. این برگهها به کتاب اصلی اضافه میشوند و مواردی نظیر آموزش بازی، سیستم ارتقا کاراکتر، انواع هیولاها، نقشه محیطهای مختلف و غارها و بسیاری موارد جذاب دیگر را شامل میشوند. این ویژگی در بازی باعث افزایش جذابیت بصری و فکری اثر شده و خود چالش لذتبخشی برای شما ایجاد میکند. هرچه پیشروی میکنید این کتاب کاملتر و کاملتر میشود و لذت استفاده از آن همینطور افزایش میباید. بازی پازلهای خوبی در خود جای داده و طراحی مراحل و زاویه دوربین آن در بسیاری از مواقع، یاددآور سری بهشدت محبوب زلدا است. همچنین بازی حس پیشرفت را در شما ایجاد میکند و گاهی اوقات، چراغ امیدی برای پیشرفت را برای شما روشن میکند تا برای رسیدن به آن تلاش کنید.
در رابطه با داستان بازی باید گفت درست همانند بسیاری از عناوین سولزبورن دیگر، داستان در حاشیه قرار میگیرد. داستانی که بهشدت غنی هست، اما شما باید خودتان اکثرا آن را کشف کنید و متوجه شوید. اما در بازی Tunic این موضوع بهطور کلی نقش کمرنگتری نسبت به بقیه بازیها در این ژانر دارد. همچنین گیمپلی این اثر بهقدری خاص و لذتبخش هست که نیاز بسیاری هم به داستان بهشدت منحصربهفرد احساس نمیشود. با این وجود در حالی که شخصیتپردازی بزرگی برای کاراکتر اصلی داستان انجام نمیشود، اما در طول تجربه بازی خودتان را در نقش او باور میکنید.
از منظر فنی نیز بازی بهشدت بهینهسازی شده است. انیمیشنهای شما و دشمنان روان و درست پیادهسازی شدهاند و نرخ فریم بازی تماما بدون مشکل ثابت است. افکتهای بازی درکنار نورپردازی خارقالعاده و سایهزنی درست، جذابیت بصری Tunic را بسیار افزایش دادهاند. این امر موجب شده بازی در هر محیط از بهترین نوع اتمسفر بهره ببرد و این موضوع به بهترین شکل ممکن اتفاق افتاده است. تخریبپذیری در سطح یک بازی مستقل که توسط یک نفر ساخته شده، باورنکردنی است و جزئیات بسیاری ریز و خیرهکنندهای به خود به همراه دارد. هوش مصنوعی دشمنان نیز به خوبی برنامهنویسی شده است و شاهد وقایع جالب و چالشبرانگیزی در این مورد هستیم.
موسیقیهای بازی واقعا عالی هستند. موسیقیهای در هر بخش متفاوت هستند و تماما با تم کلی اثر و محیطی که بازی در آن جریان دارد سازگار است. در زمانهای نبرد یا گشتوگذار در هر محیطی، موسیقی خاص به صدا در میآید. نجوایی که باعث افزایش حس آرامش در شما میشود و با بیرون کردن خستگی، حوصله زیادی به شما تقدیم میکند. در ادامه نیز افکتهای صوتی نیز خوب کار شدهاند و شاهد صداهای گوناگون با کیفیت مناسبی هستیم.
در نهایت باید گفت بازی Tunic متشکل از مکانیزمهای گوناگون گیمپلی با الهام از آثار سولزلایک، درکنار گرافیک هنری بهشدت چشمنواز عنوانی واقعا اعتیادآور خواهد بود. Tunic بهقدری منسجم و خوشساخت است که بهسختی میتوان باور کرد این اثر توسط یک نفر ساخته شده. بدونشک سازنده این اثر لیاقت تقدیر را داشته و هرشخصی، باید این بازی مستقل را تجربه کند.
نظرات