نقد و بررسی بازی Final Fantasy VX
سفر در تخیل بیپایان
سید طه رسولی
بیش از یک دهه است که بازیهای ژاپنی دیگر فروغ گذشته را ندارند. دلیلاش این نیست که بازیهای ژاپنی بد شدهاند، اتفاقا این بازیها مثل قبل هستند و با همان ویژگیها ساخته میشوند. این سلیقهی عامهی گیمرهاست که تغییر کرده و دیگر آن حال و هوا را نمیپسندند. مجموعهی فاینال فانتزی از آن دسته بازیهای پرافتخار قدیمی است که توانسته خودش را به نسل جدید بکشاند و باقی بماند. هر چند که در نسل هفتم به شدت دچار کم لطفی شد. دلیلاش هم هیچ ربطی به بد بودن فاینال فانتزی 13 نداشت، دلیلاش این بود که سلیقهی عامه دیگر امثال فاینال فانتزی 13 را با آن حال و هوا و روش قصهگویی خاص نمیپسندید. هنوز کسانی که مثل من عاشق JRPGهای خاص هستند، سهگانهی فاینال فانتزی 13 را به شدت دوست دارند و حماسهاش را با هیچ چیزی عوض نمیکنند.
فاینال فانتزی 15 بعد از 10 سال تولید و متوقف شدن و بازتولید و تغییر نسل و کلی اتفاقات دیگر با شعار «یک فاینال فانتزی برای دوستداران قدیمی و تازهواردها» منتشر شده و بار دیگر نگاهها همه به آن دوخته شده تا ببینند پرچمدار این نسل اسکوئرانیکس چطور است؟
قدیمیها یا تازهواردها؟
از همین اول به سراغ نتیجهگیری میروم. فاینال فانتزی 15 کاملا برای دوستداران قدیمی است و به درد تازهواردها نمیخورد. اسکوئر کاملا در محقق کردن این شعار شکست خورده. ولی به عنوان یک طرفدار قدیمی فاینال فانتزی به شدت از بازی کردن 15 لذت خواهید برد. به خصوص اگر با دنیای آن از قبل آشنا باشید. درست است که از کلیشهها و گیمپلی سنتی فاینال فانتزی خبری نیست، اما هستهی بازی همچنان همان چیزی است که قبلا بوده و اگر با آن آشنا نباشید ممکن است در دنیای Lucis کاملا دچار مشکل بشوید. اگر هم تازهوارد هستید و این اولین فاینال فانتزیتان است و میبینید از بازی کردناش لذت میبرید، بدانید که تا حالا دراشتباه بودید که قبلیها را بازی نکردهاید!
طراحی فضاهای بازی جالب است. ترکیبی از فانتزیهای ژاپنی با المانهای علمی تخیلی در فضاهایی که معماری صنعتی قدیمی دارند و ماشینهای کلاسیک سوار میشوند!
در این نسل تا به حال بازیهای بزرگ زیادی را بازی کردهام اما راستاش را بخواهید هیچوقت این حس را نداشتم که واقعا نسل عوض شده و دارم چیزی بازی میکنم که در نسل قبل امکان وجودش نبوده. بهترین بازیهای این نسل مانند ویچر3، آنچارتد، بتمن، هیلو، فالآوت یا امثال آنها تنها نسخههایی بسیار بزرگتر و زیباترتر از بازیهای نسل قبلیشان بودهاند. فقط گرافیک بیشتر شده و دنیاها بزرگتر شده اما هیچ فیچری در این بازیها ندیدم که به من بگوید در حال بازی کردن یک بازی در نسل هشتم هستم.
مهمترین ویژگی فاینال فانتزی 15 برای من این بود که بالاخره احساس کردم دارم یک بازی نسل هشتمی واقعی را بازی میکنم. چیزهایی در این بازی هست که تا به حال اصلا وجود نداشته و با تکنولوژیهای قدیمی هم اصلا امکان تولیدش نبوده.
سفر فراموشنشدنی
فاینال فانتزی 15 مثل همهی بازیهای ژاپنی است، پر از نقص و ایراد کوچک. کلا ژاپنیها حوصله ندارند بازیهای صد در صد کامل بسازند. اما فاینال فانتزی 15 مثل همهی بازیهای ژاپنی خوب آن کاری که باید درست انجام بدهد را کاملا درست انجام میدهد. این کار چیزی نیست جز منتقل کردن یک حس ناب و منحصر به فرد، حسی که تا بحال در هیچ ویدیو گیمی ندیدهاید و تجربه نکردهاید. این کار را فاینال فانتزی 15 به قدری خوب انجام میدهد که مطمئنم اگر درگیرش بشوید حالاحالا حس و حالاش را فراموش نخواهید کرد.
فاینال فانتزی 15 را میتوان در دو کلمه خلاصه کرد: سفر و رفاقت. تمام مکانیکهای بازی و هر چه که میبینید و نمیبینید در راستای حمایت از هر چه بیشتر پررنگ شدن این دو مفهوم هستند. کل بازی در قالب یک مسافرت بسیار طولانی و پرحادثه روایت میشود.
رانندگی در این جادههای خوش منظره لذتبخش است. گوش دادن به موسیقی متن فاینال فانتزی 7 در این جادهها لذتبخشتر! میتوانید موسیقی متن همهی فاینالفانتزیها را بخرید و در راه گوش کنید.
مکانیکهای بازی مانند کمپ زدن، غذا درست کردن، رانندگی، ماموریت گرفتن از شهری به شهر دیگر و عکس گرفتن برای این هستند که هر چه بیشتر در طول بازی احساس کنید در سفر هستید.
مهمترین عاملی که در حس سفر نقش دارد دنیای باز فاینال فانتزی و گرافیک فوقالعادهی آن است. در روز همه چیز باشکوه دیده میشود. خیلی وقتها فقط برای آرامش و لذت بردن از مناظر دیدنی سرزمین Lucis سوار ماشین میشدم و بیهدف رانندگی میکردم. با این که بازی امکان Fast Travel دارد اما اصلا دلام نمیآمد از آن استفاده کنم و ترجیح میدادم رانندگی کنم و از مناظر اطراف لذت ببرم. تغییر پوشش گیاهی و عوض شدن آب و هوا واقعا دیدنی است و تنها بازیای که میتواند با آن رقابت نزدیکی داشت باشد ویچر 3 است. بازی را با ماشین سواری در جادهها آغاز میکنید و خیلی زود ماشینتان تبدیل میشود به کاراکتر پنجم بازی. کاراکتری که هر چه جلوتر بروید بیشتر اهمیت پیدا میکند و در سکانسهای اساسی بازی نقش مهمی دارد. در فصلهای میانی قصه چند فصل سفر با قطار هم وجود دارد که بدون شک وتردید میگویم جزو به یادماندنیترین سکانسهایی هستند که در عمرم دیدهام.
به نسل جدید خوش آمدید
دومین مفهوم اصلی بازی «رفاقت» است. کاراکتر اصلی بازی یعنی ناکت به همراه 3 نفر از دوستان صمیمیاش قصد سفر به شهر آلتیشا را دارند تا ناکت با دوست و همبازی زمان کودکیاش لونا ازدواج کند. در طول سفر بارها این 4 نفر با هم درگیر میشوند، قهر میکنند و بارها به حمایت از هم برمیخیزند. هر بار که یکی از کاراکترها به دلیلی گروه را ترک میکند جای خالیاش کاملا احساس میشود. یکی از مهمترین ویژگیهای کاراکترهای فاینال فانتزی این است که به صورت خارقالعادهای هوشمند هستند و نسبت به خودشان و وضعیت محیط اطرافشان آگاهی دارند.
فاینال فانتزی 15 کاملا برای دوستداران قدیمی است و به درد تازهواردها نمیخورد
کاراکترها همواره در حال صحبت کردن با هم دیگر و انداختن متلکهای ریز و درشت هستند. هر بار که در یک دانجن جدید وارد میشوید کاراکترهای بازی طوری راجع به محیط اطراف صحبت میکنند که انگار کاملا از همهی وقایع اطراف آگاه هستند. کامنتها بعضی وقتها آنقدر طبیعی و به جا هستند که احساس میکنید با جمعی از دوستانتان کنار هم نشستهاید و مشغول بازی کردن هستید و مثلا همین که شما پایتان بلغزد شروع میکنند به مسخره بازی. وسط مبارزهها همگی کاملا میفهمند که وضعیت جنگ چطور پیش رفته است. دشمنها خیلی چابک هستند و سلاح دست ما کند است؟ بیشتر از 4-5 دقیقه است که داریم میجنگیم و چیزی از هلث دشمن نمانده؟ دشمن یک هیولای نایاب و قوی است یا چند دشمن عادی؟ چیزایی که هوش مصنوعی کاراکترها از آن آگاهی دارد به طور ترسناکی متنوع و دقیق است.
ویژگی ترسناک و جالب توجه دیگر بازی قابلیت عکس گرفتن است. پرومپتو که دوستداشتنیترین فرد گروه هم هست علاقهی زیادی به عکاسی دارد و مثل همهی ماها در طول سفر دوربیناش همیشه به دستاش است و مدام از زمین و زمان عکس میگیرد. پس از تمام شدن هر روز همسفرها دور هم مینشینند و عکسهای پرومپتو را تماشا و خاطرات آن روز را مرور میکنند. عکسها کاملا بر اساس کارهایی که هر بازیکن در روز انجام میدهد گرفته میشوند. در یک بازی ممکن است پرومپتو صدها عکس بگیرد که نه تنها هیچکدام تکراری نیستند، بلکه حتا از اکشنهای تکراری هم هر بار با زوایای جدیدتر و بهتر عکس گرفته میشود. از آن ترسناکتر این است که هر چه پرومپتو لول عکاسیاش بیشتر بشود قاببندی عکسها بهتر و فیلترها هنریتر میشوند! اگر میخواهید کاملا توسط این سیستم هوشمند فاینال فانتزی شوکه بشوید کافی است شبها با دوستان مجازیتان بنشینید و عکسها را نگاه کنید و ببینید که چطور به صورت آگاهانه راجع به عکسها نظر میدهند و انگار کاملا میدانند محتوای هر عکس چیست، از چه کسی در چه حالتی عکس گرفته شده و آیا عکس خوب است یا بد. به این میگویند نسل جدید!
یکی از منابع درآمد اصلی بازی انجام ماموریتهای «شکار» است. بعضی از هیولاهای خاص مانند این پرندهای که در قلهی آتشفشان لانه دارند تا به لولهای خیلی بالا نرسید اصلا پیدایشان نمیشود
تولد دوبارهی اکشن
احتمالا تا حالا تیزر و تریلر دیدهاید و میدانید که سبک بازی در 15 بسیار اکشنتر از قبل شده. مبارزهها کاملا همزمان هستند و به شدت به سبک Hack n Slash نزدیک شدهاند. اما همه چیز با نگهداشتن یک دکمه انجام میشود. اگر مثل من دنبال معجزهی نسل جدید بازیها باشید همین ویژگی کفایت میکند. سیستم فایت کلاسیک همهی گیمها به طور کامل در فاینال فانتزی 15 نادیده گرفته شده و یک سیستم مبارزهی کاملا جدید و نوآورانه طراحی شده که خروجیاش عالی است. شما فقط یک دکمه را نگه میدارید تا ناکت به صورت پیوسته حملههایاش را به دشمن آغاز کند. انیمیشنها دیدنی هستند و کافی است آن وسط کمی انالوگ را به اطراف حرکت بدهید تا تنوع انیمیشنها بیشتر هم بشود. اگر دوست داشتید سلاحتان را از شمشیر به نیزه یا خنجر یا تبر یا هر چیز دیگری تغییر بدهید. انیمیشنها خودبهخود درست میشوند و زنجیرهی ضربات ناکت به هیچوجه قطع نمیشود. جاخالی دادن هم دیگر نیازی به واکنشهای برقآسا ندارد. کافی است یک دکمه را نگه دارید تا ناکت خودبهخود از ضربات دشمن جاخالی بدهد و به موقع بدل هم بزند. برای راحتی کار توصیه میکنید از چینش دکمههای نوع 3 بازی استفاده کنید که در منوی Options قابل انتخاب است.
دوستانتان خودشان میتوانند از پس خودشان و دشمنها بربیایند. در اوایل بازی احتمالا نیاز است تا آیتمهای کمکی بیشتر مصرف کنید اما در پایان بازی با داشتن accessoryهای خاص خیالتان از بابت کاراکترهای دیگر جمع میشود. البته در این فاینال فانتزی استفاده کردن از آیتمها بسیار زیاد اتفاق میافتد و مثل قدیمها نمیتوانید دهها Hi-Potion و Phoenix Down انبار کنید! تغییر مهم دیگری که در مبارزههای 15 وجود دارد کمرنگ شدن عنصر جادو است. استفاده از جادو خیلی وقتها کارتان را راه میاندازد اما کاملا میشود بازی را بدون استفاده از جادو تمام کرد. عنصرهای مختلف جادویی بیشتر استفاده از سلاحهایی که به آن عناصر آغشته هستند به کار میآید تا خود جادوها.
مثل همیشه باس فایتها گل سرسبد مبارزات فاینال فانتزی محسوب میشوند. در این شماره هم بیشمار باس فایت دارید که یکی از دیگری سختتر و طاقتفرساتر است. اصولا بیش از نصف باسهای اصلی بازی بعد از تمام شدن بخش داستان قابل دسترس هستند که برای زدن آنها باید حداقل همهی کاراکترهایتان لول 99 باشند. خوشبختانه رسیدن به لول 99 در فاینال فانتزی 15 کار خیلی سختی نیست. کافی است 80 ساعتی وقت بگذارید و xpهایتان را درست مدیریت کنید! اصولا محتوای post game فاینال فانتزی 15 خیلی مفصلتر و بهتر از محتوای بخش داستانیاش است که خیلی زود هم تمام میشود. مخصوصا مجموعه کوئستهای Menace که میاندازدتان وسط سختترین دانجنهای ممکن. از دانجن بینظیر Pitioss که ماراتن 4 ساعتهای از سختترین چالشهای سکوبازی دنیا را جلویتان میگذارد هم نباید به این راحتی گذشت!
شهر آلتیشا که با الهام از ونیز طراحی شده آنقدر زیباست که هر چقدر در خیابانهایاش قدم بزنید کم است. مخصوصا در شب!
زیر نور خورشید همه چیز با شکوه است. اما شبها بهتر است دور و بر دریاچهی وسپرپول پیدایتان نشود که ترسناکترین غولها به سراغتان میآیند
قصهی خوبی که نیست!
فاینال فانتزیها همواره به قصههای خوبشان معروف بودهاند. راستاش را بخواهید پس از دیدن فیلم انیمیشنی Kingsglaive که قرار بود مقدمهای بر فاینال فانتزی 15 باشد انتظارم آنقدر پایین آمد که اصلا امیدی به قصهی خوب نداشتم. فاینال فانتزی 15 کلی کاراکتر خوب و پسزمینهی داستانی خوب دارد که اصلا از آنها درست استفاده نمیکند. شاید اینطور بگویم بهتر باشد: فاینال فانتزی 15 قصهی بسیار خوبی دارد که به بدترین روش ممکن برایتان تعریف میشود. لحظات اوج داستان واقعا اتفاقات خوبی میافتد اما نمیدانم چرا بازی این اتفاقات را درست تعریف نمیکند. آدم بد ماجرا و پایان داستان اصلا در بازی مفهوم نیست. اما اگر بروید ویدیوهای توضیح داستانی در یوتیوب را ببینید تازه متوجه میشوید که چه قصهی خوبی بوده و افسوس میخورید که چرا این قصه را اینقدر بد برای شما تعریف کردهاند. باور کنید فصل پایانی بازی چنان سورپرایزی برایتان رو میکند که محال است کارتان به گریه نکشد. اما افسوس که با روایت بد این پتانسیل بسیار بالای بازی کاملا حرام میشود.
ریتم بازی در فصلهایی که قصه را پیش میبرند عالی است. کوئستهای داستانی بعضی وقتها در حد آنچارتد خوشساخت و هیجانانگیز هستند. اما در عوض کوئستهای فرعی فوقالعاده بیروح و خشک خالیاند. شاید ویچر 3 توقعمان را خیلی از کوئستهای فرعی بالا برده باشد اما به هر حال در سال 2016 و در یک بازی مثل فاینال فانتزی کوئستهای فرعی نباید اینقدر خالی باشند. تضاد بین کوئستهای اصلی و فرعی کاملا توی ذوق میزند. مثل این است که از آنچارتد بروید Clash of Clans بازی کنید و برگردید!
البته یکی از دلایل بد تعریف شدن قصهی خوب بازی میتواند به سواستفادههای اسکوئرانیکس از DLCهای داستانی مربوط باشد. هر کدام سه کاراکتر جانبی بازی در سه نقطهی داستان اتفاق بسیار هیجانانگیز برایشان میافتد که این اتفاقات را در بازی نمیبینید! به همین دلیل هم خیلی وقتها قصه ناقص و بیمعنی جلوه میکند. احتمالا اسکوئرانیکس تصمیم گرفته این لحظات را برای هر کاراکتر تبدیل به یک DLC داستانی کند تا بتواند بیشتر پول دربیاورد. به هر حال چه قصه خوب باشد چه نباشد این تصمیم نابخشودنی است.
فاینال فانتزی 15 بازی بسیار بزرگی است که ابعاد زیادی دارد. اصلا فرصت کافی برای پرداختن به همه چیز نیست. باید آن را بازی کنید. حیف است یک بازی واقعی نسل هشتمی را از دست بدهید. هر چند که این بازی نواقص زیادی هم داشته باشد. اما در کل فاینال فانتزی 15 نه تنها نمرهی قبولی میگیرد بلکه جزو بهترین تجربیات گیمی هر کس میتواند باشد. کافی است با این دنیا ارتباط برقرار کنید و خودتان را به جمع دوستان و به یک سفر جادهای به یادماندنی بسپارید.
نظرات (16)