به نظر میرسد که در نقشآفرینی کلاسیک تقریباً حرف تازهای برای گفتن باقی نمانده، خصوصاً در میان آثاری که براساس قواعد D&D ساخته و پرداخته میشوند، این نکته بیش از پیش تبدیل به مسئلهای ماهیتی شده و عملاً تفاوت بین عناوین مختلف در اینست که یک جادوگر پلید قصد نابودی دنیا را دارد یا اینکه یک اهریمن مخوف! در این بین البته بودند آثاری که دست به انجام تغییرات اساسی در طراحی زدهاند که گاهی با شکستهایی مثل Pathfinder: Kingmaker رو به رو شدهایم و گاهی هم با اثری مثل Divinity: Original Sin 2 که توانست سطح ژانر را چند پله بالاتر ببرد. برگ برندۀ استودیوی Tactical Adventures در فرآیند ساخت بازی Solasta: Crown of the Magister در این نکته نهفته است که آگاهی کاملی نسبت به توانایی خود و میزان بودجهای که میتوانستند پای کار بریزند، داشتند و همچنین تعامل خوبی با مخاطبان خود در دورۀ Early Access داشتند که منجر به ساخت یکی از استانداردترین و البته سرگرمکنندهترین آثار نقشآفرینی سالهای اخیر شده که به جای تلاش اشتباه در مسیر اختراع مجدد چرخ، با الهامگیری از تاریخ پربار این ژانر، ماجراجویی هیجانانگیزی را برای مخاطبان رقم زدهاند. در ادامۀ این مطلب، به بررسی جزئیتر این عنوان و علل موفقیت آن در بهرهگیری صحیح از کلیشهها میپردازیم.
سالها قبل از شروع ماجراهای Solasta: Crown of the Magister، حادثهای خانمانسوز در «سُلاستا» اتفاق افتاده که بخشی از این سرزمین را تبدیل به برهوتی خطرناک کرده است. در این میان سازمانی به نام Legacy Council که مشتمل از نمایندگان قلمروهای مختلف این جهان است، سعی دارد با ایجاد یک همکاری سودمند، نظم و امنیت را برای ساکنان این مناطق تأمین کند اما هر کدام از اعضای تشکیل دهندۀ این سازمان، اهداف خاص و بعضاً متضاد خود را دارند که گاهی باعث ایجاد تفرقه در تصمیمگیریهای این شورا میشود. در ابتدای داستان، چهار قهرمانی که قرار است با آنها همراه شویم در مسافرخانهای گرد هم آمدهاند و منتظر ملاقات با نمایندۀ شورای حاکم هستند. این چهار نفر به عنوان نمایندگان شورا منصوب شده و به مأموریتهای خطیری فرستاده میشوند تا امنیت سلاستا را حفظ کرده و از ایجاد خطرات بزرگتر پیشگیری کنند.
داستان چیز تازهای برای گفتن ندارد و برخلاف آثار پرخرج این سالها، خبر چندانی از انتخابهای اخلاقی خانمان برانداز هم نیست، صرفاً با یک داستان فانتزی ماجراجویانه طرف هستیم که کمی تم سیاسی هم دارد و بیشتر از آن که یادآور آثار هم ژانر خود باشد، یادآور اولین عنوان از مجموعۀ Mass Effect است. با این وجود، شخصیتهای فرعی که در روایت اهمیت دارند و فکشنهایی که جهان بازی را اشغال کردهاند، به اندازۀ کافی پرداخته شدهاند که شرایط نقشآفرینی را فارغ از انتخابهای صفر و یکی در اختیار مخاطب قرار دهند. دیالوگها قرار نیست جایزهای ببرند اما استفاده از طنز به شکلی کاملاً مناسب انجام گرفته که کمک کرده تا فضای نابودی و سیاهی که معمولاً روی عناوین نقشآفرینی سایه میاندازد کمی تقلیل یابد. در مجموع هر چند میشد نقش بشریت به عنوان نیروی مهاجم را به شکل گستردهتری مورد کنکاش قرار داد اما داستان سادۀ بازی در سطحی است که تا پایان شما را پای خود نگه دارد.
در شروع کار دو گزینه پیش روی شماست: استفاده از شخصیتهای از پیش طراحی شده که به طور کلی بیلدهای مناسبی هستند و یا طراحی 4 قهرمانی که قرار است در ماجراجویی با آنها همراه شوید. ابزار ساخت شخصیت یکی از کاملترینهاست و امکان طراحی شخصی سازی شدۀ پیچیدهترین و جزئیترین ویژگیها را در اختیارتان میگذارد. 8 نژاد و 6 کلاس مختلف (هر کدام با آرکتایپهای مجزا) وجود دارند که خبر بد برای طرفداران اُرکها اینکه با توجه به عدم حضور این نژاد در جبهۀ نیروهای قهرمانانه در نسخههای متأخر D&D، امکان استفاده از این نژاد وجود ندارد. حجم قابل توجه سیستمهای طراحی، ممکن است برای افراد تازه کار نگران کننده باشد اما سازندگان ریزترین جزئیات را هم به طور کامل توضیح میدهند و قدم به قدم در کنار شما هستند.
در کنار طراحی دقیق و بستن تیمی که کاستیهای یکدیگر را پوشش دهند، مثل نسخۀ رومیزی D&D بخش دیگری از موفقیت بازیکن در دستیابی به اهداف خود، به تاس وابسته است که بخش جذاب طراحی Solasta: Crown of the Magister در اینجاست تاس مربوط به هر حرکت و تجمیع آن با تواناییهایی پایهای خود را برخلاف اکثر عناوین، به شکل فیزیکی مشاهده میکنید. در تمامی امور، از خنثی کردن یک تلۀ محیطی تا موفقیت در ارائۀ اطلاعات تاریخی و به ثمر رسیدن عمل انجام شده در حین مبارزات، این تلفیق شانس و برنامهریزی به خوبی در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا یکی از بهترین تجربههای دیجیتالی بازیهای قلم و کاغذی را شاهد باشیم.
مبارزات به صورت نوبتی انجام میگیرد اما برگ برندۀ بزرگ آنها نسبت به ساختههای هم سبک در استفادۀ ویژه از تفاوت ارتفاع در زمین مبارزه است، مثلاً در یکی از مبارزات ممکن است با محیطی پر از ستونهای بلند رو به رو شوید که در این وضعیت میتوانید قهرمانان خود با قدرتهای جادویی یا توانایی استفاده از تیر و کمان را در یک ارتفاع بالاتر مستقر کنید تا احاطۀ بهتری روی تمام زمین داشته بشید و از سوی دیگر، قهرمانان با قدرتهای متمرکز بر مخفیکاری را از لا به لای ستونها به پشت سر دشمنان رسانده و آنها را غافلگیر کنید. مبارزات به طور کلی بینقصترین بخش Solasta: Crown of the Magister هستند و امکانات گوناگونی که کلاسهای مختلف در اختیار شما قرار میدهند در همراهی با هوش مصنوعی نسبتاً خوب دشمنان، لحظات هیجانانگیز بسیاری از به نتیجه رسیدن استراتژیهای متفاوت را برایتان رقم میزنند.
با این وجود گیمپلی مشکلات خاص خودش را دارد که مهمترین آنها سیستم کنترل دوربین است که برخلاف حالت معمول به طور پیشفرض شخصیتها را دنبال نمیکند و با توجه به ساختار محیطها که اختلاف ارتفاع فاکتور مهمی در طراحی آنها بوده، بخش زیادی از وقت شما صرف پیدا کردن شخصیتها و چرخاندن دوربین و مسائلی از این دست میشود که تا انتها با آن کنار نخواهید آمد. با این حال Solasta: Crown of the Magister یک تجربۀ ایدهآل در چارچوب قوانین D&D است که حجم لذتی که از گیمپلی آن خواهید برد از نقصهای آن به مراتب بیشتر است و بخش Dungeon Maker که امکان طراحی مراحل خود یا تجربۀ مراحل دیگر بازیکنان را فراهم میکند، به حدی گسترده است که اگر سازندگان برخلاف وعدههای قبلی، کمپینهای بیشتری را منتشر نکنند، ارزش سرگرمکنندی این اثر کماکان بالا خواهد بود.
بخش سمعی و بصری Solasta: Crown of the Magister با توجه به بضاعت استودیوی سازنده، در سطح بسیار خوبی قرار دارد هر چند تفاوت کیفیت آن بین آثار بزرگترِ مشابه در سالهای اخیر کاملاً مشهود است. صداپیشگی سطح قابل قبولی از لهجۀ استاندارد بریتیش برای تمامی شخصیتها را دارد و حتی برخلاف خیلی از عناوین پرخرج، از لهجههای مبالغهآمیز که حالتی دلقک مانند برخی به از شخصیتها میدهد، خبری نیست و یک کیفیت متعادل برای کلیت کار حفظ شده و تقریباً تمامی دیالوگها دوبله شدهاند که امتیاز بسیار بزرگی برای اثری به حساب میآید که حجم زیادی از دیالوگ را دارد و تمامی چهار شخصیت اصلی آن را هم مخاطب خودش میتواند بسازد و خبری از کنترل پیشفرضها توسط سازندگان نیست. موسیقی متن از همان ساختار و تنظیم کلیشهای مورد انتظار از یک عنوان نقشآفرینی فانتزی بهره میبرد که در راستای همان هدفگزاری ارائۀ تجربهای استاندارد قرار دارد و در کل با وجود اینکه قطعات به یادماندنی خاصی در کار وجود ندارد اما موسیقی متن هم وظیفۀ خود را در حد معقولی به خوبی به انجام میرساند.
در بخش گرافیک هم در طراحی محیطها، شخصیتها و ابزار آنها کم و کسری قابل توجهی مشاهده نمیشود و طراحی چهرهها برای اثر مستقلی که بیشتر مدت زمان خود را در حالت ایزومتریک به سر میبرد، در سطح بسیار خوبی قرار دارد هر چند که اکثر شخصیتهای غیرقابل کنترل از یک جین چهرۀ مشترک استفاده میکنند. مشکل بخش بصری بیشتر در سبک هنری و ترکیب رنگ محدود آن است که در مدتی طولانی از ابتدای کار، به نظر میرسد در طراحیِ همه چیز عمدتاً از خانوادۀ رنگ خاکی و قهوهای استفاده شده که ظاهری خستهکننده به بازی داده اما اگر در نظر بگیریم که تلاش اصلی این بوده تا فضایی نابود شده و رو به زوال به تصویر کشیده شود، میتوان تا حدی این کمبود رنگ را پذیرفت. افکتهای جادوها و انیمیشنهای حرکات اکشن، خصوصاً در لحظاتی که دوربین با حالتی سینمایی به قهرمانان یا دشمنان نزدیک شده و از زاویهای نزدیک این حرکات را به تصویر میکشد، جلوۀ جذابی به بازی بخشیدهاند و کمی کمبود طیف رنگِ طراحی را تلطیف کردهاند.
در مجموع همانطور که در ابتدای مطلب اشاره شد، Solasta: Crown of the Magister هیچ تلاشی برای زدن حرفهای تازه یا نوآوریهای غیرمنتظره ندارد و کاملاً در چارچوب استاندارد مورد انتظار ژانر خود عمل کرده اما سازندگان به حدی همۀ اجزا را به خوبی کنار هم قرار دادهاند که تبدیل به تجربهای کامل و سرگرمکننده شده به طوری که عامل کلیشهای بودن به هیچ وجه ضعف کار نیست بلکه تبدیل به عامل قدرت آن شده است.
نظرات