در چند مطلب اخیر به بررسی تک تک اجزاء مجموعۀ Ninja Gaiden: Master Collection پرداختیم و حالا وقت مطلبی برای جمعبندی فرارسیده است. یکی از مشکلات ریسمترهای پکیج شده دقیقاً همین مسئله است که اگر کسی بخواهد موارد خاصی را خریداری کند، به دلیل تصمیمات تجاری ناشر، معمولاً این امکان از او سلب میشود و در نتیجه بخشی از وظیفۀ یک رسانه در چنین شرایطی، ارزشگذاری کلی محصول است.
«نینجا گایدن سیگما» شروع مجدد غیرمنتظرهای بود برای فرنچایزی که در انتهای دهۀ 80 میلادی متولد و با وجود موفقیت، در مدت کوتاهی کنار گذاشته شده بود. نسخۀ 2004 که از منظر داستانی پیشدرآمدی هم برای سری قدیمی و هم برای حضور Ryu Hayabusa در سری Dead or Alive بود، مخاطبان را در حالی با «ریو» همراه میکند که هنوز تبدیل به یک مبارز بزرگ نشده است. حمله به روستای محل زندگی او، باعث شروع ماجراهایی میشود که او را در مسیر اسطوره شدن قرار میدهد.
این عنوان که در اولین عرضۀ خود، انقلابی در سبک اکشن به حساب میآمد با درجۀ سختی وحشتناک خود، طرفداران پر و پا قرصی برای خود دست و پا کرد و الهامبخش اصلی ژانری شد که با ساختههای استودیوی From Software، انفجاری از محبوبیت را تجربه کرد. در کنار درجۀ سختی بالا و گیمپلی دیوانهوار، طراحی هنری کار، هم از نظر بصری و هم از نظر موسیقایی، از کیفیت بسیار بالایی برای زمان خود برخوردار بود اما در بحث داستانسرایی حرف خاصی برای گفتن نداشت و مشکلات روایی با گذشت دو دهه، بیش از پیش توی ذوق میزند.
بررسی بازی Ninja Gaiden Sigma 2
بعد از گذشت 4 سال از عرضۀ اولین قسمت از سری جدید نینجا گایدن، قسمت دوم با تلاش در جهت بهبود نقایص قسمت قبلی به بازار عرضه شد. در این قسمت، ریو که به واسطۀ نجات جهان از شر نیروهای اهریمنی در قسمت گذشته، تبدیل به قهرمانی شناخته شده در سراسر جهان شده، با یک مأمور CIA همراه میشود تا جلوی نقشههای یکی از قبیلههای نینجایی رقیب که قصد احضار شیاطین بزرگ و کنترل جهان را در سر دارند را بگیرد.
بزرگترین پیشرفتی که در Ninja Gaiden 2 شاهد بودیم، بهبود کارکرد دوربین بود که نقص بزرگ و آزاردهندۀ قسمت قبلی به شمار میآمد. این بار معماها تقریباً به طور کامل از ساختار گیمپلی حذف شدهاند و سیستمی برای پیدا کردن ادامۀ راه هم در کار تعبیه شده و عملاً با مراحلی بزرگ اما خطی طرف هستیم، در حالی که در قسمت قبل بخش عمدهای از بازی از یک لوکیشن بزرگ و تو در تو برای طراحی مراحل سود میبرد. روایت بخشی از کم و کاستیهای قسمت قبل را حذف کرده اما این تعدادی از این کمبودها را با مشکلات تازهای جایگزین کرده است.
بررسی بازی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge
مغز متفکر اصلی پشت دو قسمت قبلی، یعنی Tomonobu Itagaki، قبل از شروع ساخت قسمت سوم استودیوی Team Ninja را ترک کرد و این بار شاهد تیم کارگردانی و نویسندگی جدیدی بالای سر پروژه بودیم که تغییرات ملموسی در فرمول این فرنچایز دادند که این دستکاریها در عرضۀ اولیه، تقریباً به مذاق هیچ کس خوش نیامد. این بار ریو با همکاری نیروهای امنیتی ژاپن به مبارزه با گروهی تروریستی میرود که اگر خواستۀ آنها توسط حکومتهای جهان مورد پذیرش قرار نگیرد، تهدید کردهاند که ظرف یک هفته کل دنیا را نابود خواهند کرد.
توی چشمترین تغییری که در گیمپلی اتفاق افتاده، استفادۀ بیش از حد از مکانیزم QTE است که حتی به طراحی باسفایتها هم ضربه زده و حتی باعث طراحی مراحلی حوصله سر بر شده تا سازندگان بخشهای خاص اضافهکاریهای خود در دل بازی جای دهند. با این وجود، بخشهای پلتفرمینگ که در قسمت دوم گهگاه تبدیل به موقعیتهای کلافهکنندهای میشد، اینجا حالت استانداردی پیدا کرده که ریتم اکشن را از نفس نمیاندازد. تلاش بیش از اندازۀ سازندگان Ninja Gaiden 3 بر ارائۀ اثری که ساختههای پرفروش روز را تداعی کند، عملاً باعث از بین رفتن هویتی شده که در دو قسمت قبلی با دقت ساخته و پرداخته شده بود اما داستانگوییِ بهتر به همراه استفاده از دوبلۀ انگلیسی با کیفیتتر، کمی از مشکلات بزرگتر را کمرنگ کرده است.
از نظر گرافیک، با یک ریمستر ساده طرف هستیم که مثلاً امکان پشتیبانی از رزلوشنهای بالا را فراهم میکند اما از مانیتورهای واید پشتیبانی نمیکند و باید با دو کادر سیاه در دو سمت تصویر خود کنار بیایید. اجرای با 60 فریم احتمالاً حداکثر حالت امکانپذیر بوده تا اکشن، حالتی غیرعادی مثل تماشای یک فیلم روی دور تند به خود نگیرد البته با وجود تمام تلاشها، در یکی دو سکانس خاص این حالت قابل مشاهده است. به طور خلاصه باید در نظر بگیرید که دست خاصی به سر و روی ظاهری این پکیج کشیده نشده اما تک تک اجزاء آن بدون هیچ ایراد فنی یا باگ خاصی اجرا میشوند. بزرگترین نقطه ضعف این پکیج در عدم پشتیبانی از هر گونه استفاده از موس و کیبورد است. البته معمولاً مخاطبان برای تجربۀ آثار این ژانر از کنترلر استفاده میکنند اما وجود گزینههای بیشتر همیشه خوشایند است.
در مجموع اگر در این سالها به هر دلیلی امکان تجربۀ سری نینجا گایدن را نداشتید، این پکیج با توجه به قیمت کلی آن، گزینۀ خوبی برای ملاقات با یکی از مهمترین فرنچایزهای اکشن تاریخ است. تقریباً تمامی قسمتها با وجود گذشت سالهای طولانی، توانستهاند کیفیت کلی خود را حفظ کنند و به طور خلاصه باید گفت که قسمت اول رنگ و بوی انقلابی خود را از دست داده، بخشهای پلتفرمینگ قسمت دوم آزاردهندهتر از گذشته هستند و قسمت سوم هم به آن بدی که در زمان عرضه با آن برخورد شد، نیست.
نظرات